از عاشورای حسین تا عاشورا شیعه
از عاشورای حسین تا عاشورا شیعه
| |
---|---|
| |
به کوشش | محمد اسفندیاری |
ناشر | صحیفه خرد |
محل نشر | قم |
تاریخ نشر | 1384 |
شابک | 964-8635-30-7 |
تعداد صفحات | 96 |
موضوع | واقعه کربلا |
زبان | فارسی |
از عاشورای حسین تا عاشورا شیعه، کتابی است در مورد واقعه کربلا که توسط محمد اسفندیاری نوشته شده است.
درباره کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کتاب از عاشورای حسینی(ع) تا عاشورای شیعه ترکیبی از حماسه و تراژدی است. با دو رویه سیاسی و عاطفی به عاشورا نگریسته و با اشاره به بدعتگذاریهای مراسمات عاشورا به اصلاح در شیوههای عزاداری پرداختهاست و آن را جز وظایف روحانیت میداند. ویراست سوم کتاب حاضر ، در چهار فصل با عنوانهای
- از عاشورای حسین(ع)
- تا عاشورای شیعه
- هدفشناسی امام حسین(ع)
- کتابشناخت امام حسین(ع)
در 182 صفحه توسط انتشارات خیمه چاپ و منتشر شدهاست.
چکیدهای از کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بخش اول کتاب با عنوان «از عاشورای حسین(ع)» از حماسه عاشورا سخن میگوید و از دو دیدگاه به عاشورا نگریسته است. از دیدگاه عاطفی که به آن تراژدی و از دیدگاه سیاسی که به آن حماسه گفته میشود. بر اساس این تقسیم بندی هم اوج حماسه و هم اوج تراژدی است. در مورد تراژدی بودن این حماسه میتوان از کشته شدن یکایک یاران و خویشان امام حسین(ع) در پیش دیدگانش و سپس کشته شدن خود امام و بریده شدن سر ایشان و بیاحترمی به جسد امام حسین(ع) نام برد. اما از دیدگاه سیاسی به ظلمستیزی آن حضرت نظر میشود. در گذشته بیشتر ازجنبه عاطفی عاشورا مورد توجه بود و از دو کلیدواژه مقتل و مظلوم بیشتر استفاده میشد، اما در دوران معاصر بیشتر کلیدواژههای قیام و شهادت استفاده میشود. که نشان دهنده نگاه به بعد سیاسی و حماسی عاشوراست. در بخش دیگر کتاب از نزاع در واقعه عاشورا سخن گفته شدهاست و به بیان نزاع که با که؟ و نزاع چه با چه؟ مورد توجه است و این نزاع کفر و دین، عدل و ظلم نشان میدهد که امام حسین(ع) تنها مختص به دین اسلام و مذهب شیعه نیست.
سپس از هدف امام حسین(ع) از قیامش سخن به میان آمده و بیان میکند که شهادت امام حسین(ع) تنها به خاطر شفیع شدنش نیست، همانگونه که از سخنان امام حسین(ع) از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا میگویند که: «یک نفر مانند من نباید با یک نفر با یزید بیعت کند». در کتاب در موضوع قیام امام حسین(ع) با توجه به سخن بزرگانی چون سیدابوالقاسم کاشانی، محمدمهدی رکنی و ... به بحث قیام امام حسین(ع) از منظر سیاسی پرداخته شدهاست.
در فصل دوم با عنوان «تا عاشورای شیعه» از آفت گزافهگویی سخن گفته شدهاست که بدلیل اینکه واقعه عاشورا کشش هر گونه مبالغه را دارد باید بهوش بود که تاریخ و عقیده با هم خلط نشود. مثل روضهخوانی که فقط هدفش گریاندن مردم است. در کتاب به میرزا حسین نوری اشاره میکند که درکتاب «لولو و مرجان» علیه روضهخوانها برخواسته وآنها را نکوهش میکند. بدعت دیگری مانند قمهزنی که «فاضل دربندی»، که خود را «حسین الهی» میخواند و هدف از خلقت انسان را عزاداری برای امام حسین(ع) میدانست و برای عزاداری هر وسیلهای حتی قمه را جایز میشمرد، به قمه متوسل شد و قمهزنی را ترویج داد و انجام بدعتهای دیگر که در کتاب اطلاعات بیشتری در باره آنها دادهشدهاست.
بنابراین نویسنده به ضرورت اصلاح بخصوص در روضهخوانی و عزاداریها پرداخته و عنوان میکند آنچه باید کانون توجه قرار بگیرد، پاکسازی روضهخوانی و عزاداریهاست و در این باب اشاره به دو عالم شیعه «میرزا حسین نوری طبرسی» و «سیدمحسن امین عاملی» دارد که در حدود صد سال پیش عهدهدار پاکسازی روضهها و عزاداریها شدند اما امروزه این اصل کمابیش مسکوت مانده و حتی سنتگرایان در این عقیدهاند که نباید با خرافات مبارزه شود و بدعت را حسنه و موجب گرمی و رونق دین میدانند.
در بخش کارنامه عاشورانگاری نویسنده بیان میکند که از قرن 14 به بعد توجه به عاشورا بیشتر شده و دلیل آن را هم رواج صنعت چاپ و بیداری مسلمانان از خواب سیاسی میداند. سپس از دو دسته کتاب درباره امام حسین(ع) سخن میگوید که یک دسته مهم و نخبهخوان و دسته دیگر مفید و مردمپسند است. در این بین آثاری هستند که نمیتوان آنها را در خور امام حسین(ع) دانست و موجب سرافکندگی است که محتوی آنان جز چند قصه و خبر آمیخته با خرافه چیزی نیست. علامه امینی درباره آنها میگوید: «کتابهایی که در این سالها در باره ائمه در زبان فارسی نوشته شده باید ریخت به دریا!».
فصل سوم کتاب به هدف شناسی امام حسین(ع) میپردازد و مهمترین موضوع برای قیام امام را هدف ایشان دانسته و هدف وی را به دو نظریه حکومت و شهادت تقسیم میکند. کتاب در مورد هر کدام توضیح دادهشده و موارد اختلاف هر کدام را نیز بیان کردهاست.
فصل آخر، فصل کتابشناخت امام حسین(ع) است و کتابشناسی از آثار حسینی ذکر کردهاست. در ابتدای فصل معیارهایی برای جمعآوری کتابشناسی عنوان نموده و همچنین به معیارهایی برای مهم بودن کتاب مانند قدمت، تاثیزگذاری، اعتبار، ابتکار و تحلیلی بودن اشاره کرده است.
قسمتهایی از کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تفکیک دیگری که باید صورت بگیرد، تفکیک میان هدف امام حسین(ع) و نتیجه مترتب بر قیام اوست. آن حضرت قیامش در پی اهدافی بود، ضمن آنکه آثار و نتایجی از آن بدست آمد. خلط این دو با یکدیگر موضوع مورد اختلاف را تیره میکند. مثلا کسی که خانهای برای خود میسازد هدفش این است که در آن سکونت گزیند ولی این نتیجه و اثر را دارد که مردم از سایه دیوار آن استفاده میکنند در اینجا نباید گفت هدف از ساختن خانه این بوده که مردم از سایه آن استفاده کنند. (ص97).