حماسه و عرفان
حماسه و عرفان
| |
---|---|
| |
نویسنده | آیت الله جوادی آملی |
ناشر | اسراء |
تاریخ نشر | 1398 |
تعداد صفحات | 423 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کتاب حماسه و عرفان که توسط عبدالله جوادی آملی تالیف شده، درباره عرفان، حماسه و ارتباط بین این دو مقوله با محوریت عاشورا و نهضت حسینی است.
درباره نویسنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]
عبدالله جوادی آملی (۱۳۱۲ش) فیلسوف، فقیه، مفسر قرآن، مدرّس حوزه علمیه قم و از مراجع تقلید شیعه در قرن پانزدهم هجری شمسی است. او از شاگردان آیت الله بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبایی بوده و حدود شصت سال در حوزههای علمیه قم و تهران، علومی چون فلسفه، عرفان، فقه و تفسیر را تدریس کرده است. «بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اِسراء» از مراکز علمی شهر قم، زیر نظر جوادی آملی اداره میشود. هدف این مرکز تبیین و گسترش علوم اسلامی از دیدگاه وی و همچنین آموزش پژوهشگر در زمینه علوم اسلامی است. جوادی آملی همچنین بر مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام حسن عسکری(ع) نظارت دارد که در سال ۱۳۸۷ش در شهر آمل تأسیس شده است. جوادی آملی در زمینههای مختلفی چون فقه، تفسیر، فلسفه و حدیث کتاب نوشته است. کتاب تفسیر او که حاصل درسهای تفسیر او است، تسنیم نام دارد و ۵۴ جلد از آن تا تیرماه ۱۳۹۹ش منتشر شده است. کتاب دیگر او رحیق مختوم حاصل سومین دوره تدریس کتاب اَسفار اَربعه نوشته ملاصدرا است که تا ۳۰ فروردین ۱۳۹۹ش جلد سی و دوم آن منتشر شده است.
مفاتیح الحیات، زن در آیینه جمال و جلال، شریعت در آیینه معرفت، ادب فنای مقربان (شرح زیارت جامعه کبیره)، کوثر کربلا، حماسه و عرفان و ... از دیگر کتابهای جوادی آملی است.
درباره کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کتاب حماسه و عرفان نوشته عبدالله جوادیآملی در 423 صفحه، که چاپ چهاردهم آن در سال 1398 ش توسط انتشارات اسراء با چاپ وزیری چاپ و منتشر شدهاست. ترجمه عربی این کتاب با نام «الحماسه و العرفان» توسط نشر اسراء ارائه گردیدهاست.
اصل مطالب کتاب برگرفته از سخنرانیهای آیت الله جوادی آملی است که در محرم سال 1368 ش انجام شده و پس از انجام تغییرات لازم، حذف و اضافات و ویرایش آن توسط حسین رضوانی، توسط مرکز نشر رجاء در سال 1372 به چاپ رسیدهاست.
کتاب حاضر در سه بخش و یک مقدمه نگارش شده است:
بخش اول، شامل دو فصل است که فصل اول هماهنگی آیین اسلام با فطرت است و نکاتی پیرامون آیه میثاق، و فصل دوم توحید و زوایای آن را بررسی کردهاست.
بخش دوم، به فضیلت حماسه و عرفان و آشنایی با معانی حماسه و عرفان و ویژگیهای آن پرداخته شدهاست.
بخش سوم، مهترین بخش کتاب است که به معرفی عرفان حماسه ساز و حماسه سازان عارف میپردازد.
در پایان کتاب نیز منابع استفاده شده و لیست آیات مورد استناد فهرست شدهاست.
چکیده کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در مقدمه کتاب درمورد جنگ و صلح در نظام آفرینش توضیح داده شده و آن را از رخدادهای طبیعی شمرده و هرجا جنگ و دفاع در آن در حال جریان است را نقطه تکاپو میداند.
در بخشی از مقدمه، نویسنده جنگ را از مهمترین برنامه های دینی اسلام میداند به شرطی که شاخصه اصلی آن رحمت باشد و در ادامه متن در مورد جهاد و دفاع از جامعه اسلامی و شرافت شهادت سخن گفته شده و هرکه در این راه کشته شود، شهید، و مورد آمرزش خدا است.
بخش اول: هماهنگی آیین اسلام با فطرت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نویسنده در ابتدا، هماهنگی اسلام با فطرت را مایه جاودانگی آیین الهی و همسو بودن همه احکام آن میداند. توجه به آیه میثاق (سوره اعراف آیه 172) که خداوند از بنی آدم میثاق و اقرار میگیرد، بحث اصلی این فصل است که به تفسیر و کیفیت خودشناسی در آیه میثاق اشاره میکند. سپس به توضیح دو خویشتن شناسی انسانی و حیوانی انسان از منظر قرآن میپردازد. در ادامه این فصل به مباحث دیگر از جمله خودآزمایی در عرصه توحید، نقش معرفت در ترس از خدا، اقسام علوم معنوی، مراتب خوف از خدا و ... پرداخته شدهاست. نویسنده در توضیح مقام احسان ( خدا به گونهای باشد که گویا او را میبینی) آن را مقدم بر مقام ایمان میداند و بالاتر از مقام احسان را مقام "ایقان" میداند.
بخش دوم: فضیلت حماسه و عرفان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در این بخش ابتدا حماسه عرفان را به شجاعت و دلاوری معنی می کند و سپس معنای عرفان را از نظر قرآنی و روایی بررسی کرده است. در بررسی ویژگی عارفان آنها را از نظر بینش عارف، فرق عارف با دیگران در عبادت، عارف و صلح بودن کل عالم، هدف عارف از جنگ، سبقت رحمت بر غضب بررسی و هر صفت آنها را توصیف میکند. نویسنده هماهنگی یا عدم هماهنگی حماسه و عرفان را از آنجا ناشی می داند که هر دو صفت روحیهای خاص دارند، عارف نیازمند قلبی آرام است که با هر جرقه قلبش بشکند، در حالی که رزمنده نیازمند قلبی سخت است که به موقع بر قلب دشمن یورش آورد و هنگام این دو فضیلت با هم جمع میشوند که در سایه کمال توحید باشد.
بخش سوم: عارفان حماسه ساز و حماسه سازان عارف[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نمونههای بارز جمع شدن دو فضیلت حماسه و عرفان در ائمه است. بعد از توضیح رفتار و گفتار ائمه در مورد دنیا، به امام حسین(ع) اشاره میکند که در مواقع حساس نهضت تاریخی کربلا از تقابل مستمر دو جریان حق و باطل در تاریخ سخن گفته است و در ادامه بحث به بخشی از سیره چند تن از پیشوایان که ابتدا با حضرت علی(ع) شروع میشود اشاره کرده و هر کدام را توصیف میکند. حضرت علی توانست عرفان ناب و حماسه شورانگیز را با هم جمع کند و به شخصیت "جامع اضداد" شهرت یافت. در توصیف حضرت علی(ع)، به واکنش حضرت علی(ع) نسبت به انحراف خلافت نیز اشاره شده است که چگونه حضرت علی(ع) نسبت به احقاق حق خود پافشاری کرده است. در ادامه نیز به توصیف صفات آن حضرت پرداخته شده است.
بخش بعدی به امام حسین(ع) اشاره می کند و او را کسی میداند که توانسته دعای عرفه را که اوج عرفان است در کنار حماسه خونبار عاشورا جمع کند. سپس به توصیف دو چهره از امام حسین(ع) اشاره کرده که اولی چهره ای که به هیچ وجه حاضر به تسلیم در برابر ظالم نیست و چهره های دیگر که جز انعطاف و مناجات چیز دیگری ندارد. در ادامه متن به توصیف خصایص کربلا پرداخته شده که در بین یاران امام حسین(ع) دو ویژگی عمده عرفان و حماسه وجود داشته است و در کتاب در مورد آن ها کامل توضیح داده شده است.
در بخش بعدی ابتدا به مظاهر عرفان در حادثه عاشورا اشاره شده عرفان را عشق به خدا میداند و چیزی که امام حسین(ع) را در روز عاشورا وادار کرد از همه چیز خود بگذرد همان عشق به خدا و عرفان است. در فصل بعدی این بخش به جلوه های حماسی عاشورا پرداخته شده است. نویسنده در این فصل حماسه عاشورا را به دو بخش حماسه امام حسین(ع) و حماسه یاران امام حسین(ع) تقسیم کرده است. در توضیح، حماسه امام حسین(ع) آن را به چند قسمت تقسیم میکند.
الف) برخورد حماسی با حاکم مدینه
ب) برخورد با مروان بن حکم
ج) در پاسخ محمد حنفیه
د) خطبه مکه
ه) برخورد با حر
ز) حوادث منزل بیضه
ح) حوادث در کربلا و...
نویسنده در این قسمت تنها به نمادی از کلمات آن حضرت از مدینه تا شهادت اشاره کرده است.
در توصیف حماسه های اصحاب، نویسنده توصیف دلاوری و شجاعت یاران امام از جمله حضرت عباس(ع) و حضرت علی اکبر(ع)، عابس بن شبیب شاکری، غلام ترکی و... پرداخته است.
در ادامه به مقایسه شجاعت حضرت علی(ع) در شب لیله المبیت و امام حسین(ع) در عاشورا اشاره شده و عمل هر کدام از آنها را یک نوع شجاعت میداند. در پایان نیز به حماسه امام سجاد(ع) در کوفه اشاره میکند و سخنرانی های آن حضرت را نیز نوعی حماسه زبانی میداند که به همه یادآوری کرد که ما رفته بودیم که یاد پیامبر(ص) و خدا را زنده بداریم.