عبدالله بن حسن (ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «عبدالله بن حسن کوچک‌ترین فرزند امام حسن (ع) است. مادرش کنیزی به نام بقیله<ref>-...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
عبدالله بن حسن کوچک‌ترین فرزند امام حسن (ع) است. مادرش کنیزی به نام بقیله<ref>- الطبقات الکبری، ج5، ص1؛ تذکرة الخواص، ج2، ص85.</ref> یا رمله بود. برخی منابع نام مادرش را زینب<ref>- مقاتل الطالبیین، ص87؛ تذکرة الخواص، ج2، ص85.</ref> دختر سلیل (شلیل) نوه عبدالله بجلی و برادرزاده جریر بن عبدالله گفته‌اند.<ref>- تسمیه من قتل مع الحسین (ع)، ص150؛ تاریخ طبری، ج5، ص486؛ مقاتل الطالبیین، ص87؛ انصار الحسین (ع)، ص148.</ref> پس از شهادت امام حسن (ع), عبدالله در خانه عمویش زندگی کرد و هنگامی که امام حسین (ع) عازم مکه شد، عبدالله به همراه مادر و دیگر برادرانش نیز همراه آن حضرت بودند. وی خوش صورت، خوش سیرت، شجاع، فداکار و پاک‌باز بود.<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص447؛ مقاتل الطالبیین، ص93؛ اعلام الوری، ص242.</ref>
{{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع)
| عنوان              =
| تصویر              =مزار یاران امام حسین(ع).jpg
| اندازه تصویر      =
|توضیح تصویر        =
| نام کامل          =عبدالله بن حسن
| لقب                =
| نسب                =
| خویشاوندان سرشناس  = پدرش امام حسن (ع)
| تاریخ تولد        =
| شهر تولد          =
| کشور تولد          =
| محل زندگی          =
| تاریخ وفات/شهادت  =
| شهر وفات/شهادت    =
| نحوه وفات/شهادت    =
| مدفن              =
| از یاران          =
| فعالیت‌های اجتماعی  =
| مشایخ              =
| شاگردان          =
| آثار              =
| نقش های برجسته              =از یاران امام حسین (ع) و شهدای کربلا
}}'''عبدالله بن حسن،''' فرزند امام حسن(ع) که در روز [[عاشورا]] در [[کربلا]] در کنار [[امام حسین(ع)]] به [[شهادت]] رسید.
==زندگینامه==
عبدالله بن حسن کوچک‌ترین فرزند امام حسن (ع) است. مادرش کنیزی به نام [[بقیله]]<ref>- الطبقات الکبری، این سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دارصادر، ۱۴۰۵ ه ق.، ج۵، ص۱؛ تذکره الخواص فی خصائص الائمه، سبط ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن، مکتبه النینوی الحدیثه.، ج۲، ص۸۵.</ref> یا [[رمله]] بود. برخی منابع نام مادرش را زینب<ref>- مقاتل الطالبیین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، ترجمۀ هاشم رسولی محلاتی، تهران: کتابفروشی صدوق. ، ص۸۷؛ تذکره الخواص فی خصائص الائمه، سبط ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن، مکتبه النینوی الحدیثه.، ج۲، ص۸۵.</ref> دختر سلیل (شلیل) نوه عبدالله بجلی و برادرزاده جریر بن عبدالله نیز گفته‌اند.<ref>- تسمیه من قتل مع الحسین من اهل بیته و شیعته، اسدی کوفی، فضیل بن زبیر، به کوشش محمدرضا حسینی جلالی، مجله تراثنا، سال اول شمارة ۲،۲۴، ۱۴۰۵ ﻫ ق.(ع)، ص۱۵۰؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ﻫ ق / ۱۹۶۲– ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۸۶.</ref> پس از شهادت امام حسن (ع)، عبدالله در خانه عمویش زندگی کرد و هنگامی که امام حسین (ع) عازم مکه شد، عبدالله به همراه مادر و دیگر برادرانش همراه آن حضرت بودند.  
==نقش در واقعه کربلا==
در روز عاشورا و پس از شهادت همه اصحاب و خاندان هنگامی که امام حسین (ع)، غرق‌ خون‌ و زخم‌ بر خاک‌ افتاده‌ بود، عبدالله با شنیدن فریاد استغاثه امام حسین (ع)، از خیمه بیرون دوید، در حالتی‌ از وحشت‌ و ترس ‌ که‌ زنان‌ حرم‌ هم‌ نمی‌توانستند جلوی‌ او را بگیرند، با عجله‌ و به‌ سرعت‌ از خیمه‌ بیرون‌ پرید تا خود را به‌ عمویش‌ رسانده‌ و او را حفاظت‌ کند‌. امام حسین(ع) با دیدن او از خواهرش زینب خواست تا نگذارد او به میدان بیاید. اما او حلقه دست‌های عمه را به التماس گسست و خود را به عمو رساند. امام‌ حسین (ع) از او خواست‌ برگردد. عبدالله گفت‌: «عموجان‌ من‌ هرگز از شما جدا نمی‌شوم‌.» 


در این هنگام [[بحر بن‌ کعب‌ تمیمی‌|ابجر بن‌ کعب‌]] شمشیر خود را بلند کرد تا بر آن حضرت فرود آورد آن پسر دست خود را حائل شمشیر کرد و دست‌ این‌ پسر نوجوان‌ را قطع کرد چنانکه به پوست بند بود. عبدالله از درد فریاد کشید و امام حسین (ع) او را درآغوش‌ گرفته‌ و دلداری‌ می‌داد که‌: «ای‌ فرزند برادرم‌! آرام‌ بگیر و شکیبا باش‌ و این‌ پیش‌آمد را به‌ خیر خود به‌شمار آور، زیرا به‌ همین‌ زودی‌ خدای‌ تعالی‌ تو را به‌ پدران‌ نیکوکارت‌ ملحق‌ خواهد ساخت‌. »<ref>- وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمدهادی یوسفی غروی. ، ص۲۵۳؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۲، ص۴۹۹-۵۰۰؛ مقاتل الطالبیین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، ترجمۀ هاشم رسولی محلاتی، تهران: کتابفروشی صدوق. ، ص۱۱۶.</ref> ناگاه‌ [[حرمله بن کاهل اسدی]]<nowiki/>‌ تیری ‌به‌ سوی‌ او افکند و در اثر آن‌ تیر عبدالله در آغوش‌ عمویش‌ به‌ شهادت‌ رسید.<ref>- مقتل الحسین، ابومخنف، لوط بن یحیی، به کوشش حسین غفاری، قم: ۱۳۹۸ ﻫ ق.  ابی مخنف، ص۲۴۹؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ﻫ ق.، ج۲، ص۲۴۱؛ انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل،۱۳۸۷ ش.، ۱۴۸-۱۴۹.</ref> در این‌ هنگام‌ امام حسین (ع) دست‌ به‌ سوی‌ آسمان‌ برداشت‌ و عرض‌ کرد: «پروردگارا! هرگاه‌ در اراده‌ حتمی‌ات‌ گذشته‌ که‌ کوفیان‌ را تا مدت‌ معینی‌ از دنیا برخوردار سازی‌، آنان‌ را به‌ فرقه‌های‌ مختلف‌ و دسته‌جات‌ متعدد قرار بده‌ و هیچ‌گاه‌ والیان‌ را از آنان‌ خرسند مساز، زیرا اینان‌ ما را دعوت‌ کردند تا یاری‌ کنند و بر خلاف‌ انتظار با ما دشمنی‌ کردند.»<ref>- ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ ﻫ ق.، ج۲، ص۲۵۰.</ref> 


در روز عاشورا و پس از شهادت همه اصحاب و خاندان هنگامی که امام حسین (ع)، غرق‌ خون‌ و زخم‌ برخاک‌ افتاده‌ بود،. عبدالله با شنیدن فریاد استغاثه امام، از خیمه بیرون دوید، در حالتی‌ از وحشت‌ و ترس ‌ که‌ زنان‌ حرم‌ هم‌ نمی‌توانستند جلوی‌ او را بگیرند، با عجله‌ و به‌ سرعت‌ از خیمه‌ بیرون‌ پرید تا خود را به‌ عمویش‌ رسانده‌  و او را حفاظت‌ کند‌. امام حسین (ع) با دیدن او از خواهرش زینب خواست تا نگذارد او به میدان بیاید. اما او حلقه دست‌های عمه را به التماس گسست و خود را به عمو رساند. امام‌ از او خواست‌ برگردد. عبدالله گفت‌: عموجان‌ من‌ هرگز از شما جدا نمی‌شوم‌. در این هنگام ابجر بن‌ کعب‌ شمشیر خود را بلند کرد تا بر آن حضرت فرود آورد آن پسر دست خود را حایل شمشیر کرد و دست‌ این‌ پسر نوجوان‌ را قطع کرد چنانکه به پوست بند بود. عبدالله از درد فریاد کشید و امام او را درآغوش‌ گرفته‌ و دلداری‌ می‌داد که‌: ای‌ فرزند برادرم‌! آرام‌ بگیر و شکیبا باش‌ و این‌ پیش‌آمد را به‌ خیر خود به‌شمار آور، زیرا به‌ همین‌ زودی‌ خدای‌ تعالی‌ تو را به‌ پدران‌ نیکوکارت‌ ملحق‌ خواهد ساخت‌. <ref>- وقعة الطف، ص253؛ انساب الاشراف، ج2، ص499-500؛ مقاتل الطالبیین، ص116.</ref> ناگاه‌ حرمله بن کاهل اسدی‌ تیری ‌به‌ سوی‌ او افکند و در اثر آن‌ تیر عبدالله در آغوش‌ عمویش‌ به‌ شهادت‌ رسید.<ref>- مقتل الحسین ابی مخنف، ص249؛ ارشاد، ج2، ص241؛ انصار الحسین (ع)، 148-149.</ref> در این‌ هنگام‌ امام دست‌ به‌ سوی‌ آسمان‌ برداشت‌ و عرض‌ کرد: ”پروردگارا! هرگاه‌ در اراده‌ حتمی‌ات‌ گذشته‌ که‌ کوفیان‌ را تا مدت‌ معینی‌ از دنیا برخوردار سازی‌، آنان‌ را به‌ فرقه‌های‌ مختلف‌ و دسته‌جات‌ متعدد قراربده‌ و هیچ‌گاه‌ والیان‌ را از آنان‌ خرسند مساز، زیرا اینان‌ ما را دعوت‌ کردند تا یاری‌ کنند و بر خلاف‌ انتظار با ما دشمنی‌ کردند“.<ref>- ارشاد، ج2، ص250.</ref>
او به هنگام شهادت 11 یا 12 سال سن داشت.<ref>- مقتل الحسین، ابومخنف، لوط بن یحیی، به کوشش حسین غفاری، قم: ۱۳۹۸ ﻫ ق. المقرم، المقرم، السید عبدالرزاق، بیروت: دارالکتاب الاسلامی، ۱۹۷۹ م. ، ص۲۶۰؛ مقتل الحسین، ابومخنف، لوط بن یحیی، به کوشش حسین غفاری، قم: ۱۳۹۸ ﻫ ق. بحرالعلوم، آل بحرالعلوم، محمدتقی، بیروت: دارالزهراء، ۱۴۰۵ ﻫ ق. ، ص۳۳۵. اکثر مورخان و ارباب مقاتل بدون تعیین میزان سن از او تعبیر به غلام کرده‏‌اند. البته برخی از آنان بدون پسوند (وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمدهادی یوسفی غروی. ، ص۲۵۳.</ref>  
 
 
آنچه بیش از هر چیز در این روایت برجسته می‏نماید، رابطه عاطفی‏ای است که بین عبدالله بن حسن و امام حسین (ع) وجود دارد زیرا عبدالله علی‌رغم صغر سن و مشاهده صحنه‏های وحشتناک در روز عاشورا به خاطر عشق به عمو، نه تنها نمی‏ترسد بلکه در سخت‏ترین شرایط به کمک ایشان می‏شتابد.
 
 
او به هنگام شهادت 11 یا 12سال سن داشت.<ref>- مقتل الحسین مقرم، ص260؛ مقتل الحسین بحرالعلوم، ص335. اکثر مورخان و ارباب مقاتل بدون تعیین میزان سن از او تعبیر به غلام کرده‏اند. البته برخی از آنان بدون پسوند ( وقعة الطف، ص253؛ انساب الاشراف، ج2، ص499؛ تاریخ طبری، ج5، ص450) و عده‏ای با پسوند گفته‏اند: غلام لم یبلغ الحلم (ارشاد، ج2، ص206) که غلام از هنگام تولد تا جوانی را شامل می‏شود. ر.ک : لسان العرب، ج10، ص111؛ منتهی الارب فی لغة العرب ج3و4، ص928.</ref> قرائنی چون درک موقعیت امام حسین (ع) در آن لحظات، جرأت عزیمت به میدان مخوف و سپر شمشیر قرار گرفتن عبدالله گواه و تقویت کننده این احتمال است که او در همین سن بوده است.
 
 
در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه به وی سلام داده شده است: ”السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ بنِ الحَسَنِ بنِ عَلِی الزَّکِی لَعَنَ اللهُ قاتِلَهُ وَ رامِیهُ حَرمَلَةَ بنَ کاهِلٍ الاَسَدِی“<ref>- برای تفصیل بیشتر ر.ک : انساب الاشراف، ج2، ص498؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص41؛ تاریخ طبری، ج5، ص446؛ مروج الذهب، ج3، ص61؛ مقاتل الطالبیین، ص92؛ ارشاد، ج2، ص198،248.</ref> سلام بر عبدالله بن حسن بن علی که پاک‌طینت بود. خداوند قاتل او حرملة بن کاهل اسدی را که به سویش تیراندازی کرد، لعنت کند.
 
 
اما درباره شهادت تعداد دیگری از بنی‌هاشم همراه امام‌ حسین‌ (ع) در حادثه کربلا شک و تردید است. اگر چه احتمال دارد که تعداد شهدای بنی‌هاشم بیش از 17 نفر باشد. یا آن‏که اسامی دیگری بوده باشد که در شمار شهیدان بنی‌هاشم ذکر نشده‌اند. 
 
 
'''فرزندان ‌امیرالمؤمنین علی (ع):''' ‌عون، عمر و ابراهیم علیهم السلام.
 
 
'''فرزند‌ عقیل‌ بن‌ ابی‌طالب (ع):''' موسی، عون، محمد و جعفر بن محمد بن عقیل علیهم السلام.
 
 
'''فرزند جعفر بن ابی‌طالب (ع):''' عون بن جعفر علیه السلام.
 
 
'''فرزند ‌عبدالله بن جعفر طیار:''' عبیدالله بن عبدالله‌ علیه السلام.
 


در [[زیارت رجبیه]] و [[زیارت ناحیه مقدسه]] به وی چنین سلام داده شده است: «السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ بنِ الحَسَنِ بنِ عَلِی الزَّکِی لَعَنَ اللهُ قاتِلَهُ وَ رامِیهُ حَرمَلَةَ بنَ کاهِلٍ الاَسَدِی<ref>- برای تفصیل بیشتر ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۲، ص۴۹۸؛ مقتل الحسین، ابومخنف، لوط بن یحیی، به کوشش حسین غفاری، قم: ۱۳۹۸ ﻫ ق.  خوارزمی، ج۲، ص۴۱؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲– ۱۹۶۷م.، ج۵، ص۴۴۶.</ref> ، سلام بر عبدالله بن حسن بن علی که پاک‌طینت بود. خداوند قاتل او حرملة بن کاهل اسدی را که به سویش تیراندازی کرد، لعنت کند.» 
==منبع==
==منبع==


مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 465-467.
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2588126&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص ۴۶۵-۴۶۷.]


==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: افراد]]
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهدای بنی‌هاشم]]
[[رده: شهدای بنی‌هاشم]]
[[en:Abd Allah ibn al-Hasan]]
<references />{{یاران امام حسین علیه السلام}}
[[رده:فرزندان امام حسن(ع)]]
[[رده:کودکان شهید کربلا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۰۰

مزار یاران امام حسین(ع).jpg
اطلاعات اصحاب امام حسین (ع)
نام کامل عبدالله بن حسن
خویشاوندان
سرشناس
پدرش امام حسن (ع)
نقش های برجسته از یاران امام حسین (ع) و شهدای کربلا

عبدالله بن حسن، فرزند امام حسن(ع) که در روز عاشورا در کربلا در کنار امام حسین(ع) به شهادت رسید.

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

عبدالله بن حسن کوچک‌ترین فرزند امام حسن (ع) است. مادرش کنیزی به نام بقیله[۱] یا رمله بود. برخی منابع نام مادرش را زینب[۲] دختر سلیل (شلیل) نوه عبدالله بجلی و برادرزاده جریر بن عبدالله نیز گفته‌اند.[۳] پس از شهادت امام حسن (ع)، عبدالله در خانه عمویش زندگی کرد و هنگامی که امام حسین (ع) عازم مکه شد، عبدالله به همراه مادر و دیگر برادرانش همراه آن حضرت بودند.

نقش در واقعه کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در روز عاشورا و پس از شهادت همه اصحاب و خاندان هنگامی که امام حسین (ع)، غرق‌ خون‌ و زخم‌ بر خاک‌ افتاده‌ بود، عبدالله با شنیدن فریاد استغاثه امام حسین (ع)، از خیمه بیرون دوید، در حالتی‌ از وحشت‌ و ترس ‌ که‌ زنان‌ حرم‌ هم‌ نمی‌توانستند جلوی‌ او را بگیرند، با عجله‌ و به‌ سرعت‌ از خیمه‌ بیرون‌ پرید تا خود را به‌ عمویش‌ رسانده‌ و او را حفاظت‌ کند‌. امام حسین(ع) با دیدن او از خواهرش زینب خواست تا نگذارد او به میدان بیاید. اما او حلقه دست‌های عمه را به التماس گسست و خود را به عمو رساند. امام‌ حسین (ع) از او خواست‌ برگردد. عبدالله گفت‌: «عموجان‌ من‌ هرگز از شما جدا نمی‌شوم‌.»

در این هنگام ابجر بن‌ کعب‌ شمشیر خود را بلند کرد تا بر آن حضرت فرود آورد آن پسر دست خود را حائل شمشیر کرد و دست‌ این‌ پسر نوجوان‌ را قطع کرد چنانکه به پوست بند بود. عبدالله از درد فریاد کشید و امام حسین (ع) او را درآغوش‌ گرفته‌ و دلداری‌ می‌داد که‌: «ای‌ فرزند برادرم‌! آرام‌ بگیر و شکیبا باش‌ و این‌ پیش‌آمد را به‌ خیر خود به‌شمار آور، زیرا به‌ همین‌ زودی‌ خدای‌ تعالی‌ تو را به‌ پدران‌ نیکوکارت‌ ملحق‌ خواهد ساخت‌. »[۴] ناگاه‌ حرمله بن کاهل اسدی‌ تیری ‌به‌ سوی‌ او افکند و در اثر آن‌ تیر عبدالله در آغوش‌ عمویش‌ به‌ شهادت‌ رسید.[۵] در این‌ هنگام‌ امام حسین (ع) دست‌ به‌ سوی‌ آسمان‌ برداشت‌ و عرض‌ کرد: «پروردگارا! هرگاه‌ در اراده‌ حتمی‌ات‌ گذشته‌ که‌ کوفیان‌ را تا مدت‌ معینی‌ از دنیا برخوردار سازی‌، آنان‌ را به‌ فرقه‌های‌ مختلف‌ و دسته‌جات‌ متعدد قرار بده‌ و هیچ‌گاه‌ والیان‌ را از آنان‌ خرسند مساز، زیرا اینان‌ ما را دعوت‌ کردند تا یاری‌ کنند و بر خلاف‌ انتظار با ما دشمنی‌ کردند.»[۶]

او به هنگام شهادت 11 یا 12 سال سن داشت.[۷]

در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه به وی چنین سلام داده شده است: «السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ بنِ الحَسَنِ بنِ عَلِی الزَّکِی لَعَنَ اللهُ قاتِلَهُ وَ رامِیهُ حَرمَلَةَ بنَ کاهِلٍ الاَسَدِی[۸] ، سلام بر عبدالله بن حسن بن علی که پاک‌طینت بود. خداوند قاتل او حرملة بن کاهل اسدی را که به سویش تیراندازی کرد، لعنت کند.»

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. - الطبقات الکبری، این سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دارصادر، ۱۴۰۵ ه ق.، ج۵، ص۱؛ تذکره الخواص فی خصائص الائمه، سبط ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن، مکتبه النینوی الحدیثه.، ج۲، ص۸۵.
  2. - مقاتل الطالبیین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، ترجمۀ هاشم رسولی محلاتی، تهران: کتابفروشی صدوق. ، ص۸۷؛ تذکره الخواص فی خصائص الائمه، سبط ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن، مکتبه النینوی الحدیثه.، ج۲، ص۸۵.
  3. - تسمیه من قتل مع الحسین من اهل بیته و شیعته، اسدی کوفی، فضیل بن زبیر، به کوشش محمدرضا حسینی جلالی، مجله تراثنا، سال اول شمارة ۲،۲۴، ۱۴۰۵ ﻫ ق.(ع)، ص۱۵۰؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ﻫ ق / ۱۹۶۲– ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۸۶.
  4. - وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمدهادی یوسفی غروی. ، ص۲۵۳؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۲، ص۴۹۹-۵۰۰؛ مقاتل الطالبیین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، ترجمۀ هاشم رسولی محلاتی، تهران: کتابفروشی صدوق. ، ص۱۱۶.
  5. - مقتل الحسین، ابومخنف، لوط بن یحیی، به کوشش حسین غفاری، قم: ۱۳۹۸ ﻫ ق. ابی مخنف، ص۲۴۹؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ﻫ ق.، ج۲، ص۲۴۱؛ انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل،۱۳۸۷ ش.، ۱۴۸-۱۴۹.
  6. - ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ ﻫ ق.، ج۲، ص۲۵۰.
  7. - مقتل الحسین، ابومخنف، لوط بن یحیی، به کوشش حسین غفاری، قم: ۱۳۹۸ ﻫ ق. المقرم، المقرم، السید عبدالرزاق، بیروت: دارالکتاب الاسلامی، ۱۹۷۹ م. ، ص۲۶۰؛ مقتل الحسین، ابومخنف، لوط بن یحیی، به کوشش حسین غفاری، قم: ۱۳۹۸ ﻫ ق. بحرالعلوم، آل بحرالعلوم، محمدتقی، بیروت: دارالزهراء، ۱۴۰۵ ﻫ ق. ، ص۳۳۵. اکثر مورخان و ارباب مقاتل بدون تعیین میزان سن از او تعبیر به غلام کرده‏‌اند. البته برخی از آنان بدون پسوند (وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمدهادی یوسفی غروی. ، ص۲۵۳.
  8. - برای تفصیل بیشتر ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۲، ص۴۹۸؛ مقتل الحسین، ابومخنف، لوط بن یحیی، به کوشش حسین غفاری، قم: ۱۳۹۸ ﻫ ق. خوارزمی، ج۲، ص۴۱؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲– ۱۹۶۷م.، ج۵، ص۴۴۶.