ضیاءالدین ترابی
ضیاء الدین ترابی | |
---|---|
زادروز | 1322 ه. ش زنجان |
سبک نوشتاری | آزاد و گاه غزل |
کتابها | «اضطراب در کعب»، «دیوارههای شیشهای»، «گلوی عطش»، «در بیکرانههای آبی»، «از زخمهای آینه و چشم» و ... |
ضیاء الدین ترابی (1322 ه. ش) یکی از شاعران معاصر است.
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ضیاء الدین ترابی به سال 1322 ه. ش در زنجان متولد شد؛ وی لیسانس زبان وادبیات انگلیسی خود را از از دانشگاه اصفهان دریافت و سپس با ادامه تحصیل ، فوق لیسانس خود را در رشته زبانشناسی و فرهنگ و زبانهای باستانی ایران از دانشگاه تهران ، اخذ نموده است.
اشعار او بیشتر در زمینهی شعر آزاد است ولی گهگاه غزل هم میسراید. از او تا به حال این کتابها منتشر شده است: «اضطراب در کعب»، «دیوارههای شیشهای»، «گلوی عطش»، «در بیکرانههای آبی»، «از زخمهای آینه و چشم» و ... [۱]
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از عشق و خون[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بال فرشته بود که میریخت بر زمین
وقتی که آفتاب
فرود آمد
بر ساحل فرات
به میقات
با چکمهای حمایل گردن
گردی سوار
میرسد
از پشت نخل و آب
آیینهای
به بیعت خورشید
میرود
تا آفتاب مینگرد ماه تشنه را
ماه از میان آب گذشتهست
با مشکی از فرات به دندان
با گیسوان سرخ و پریشان
ماه دو نیمه بود
که میرفت
تا
در پناه نخل بیاساید
دور از نگاه خیمهی لیلی.
تیغی که مینشست
پر کاکل خضاب
تیری برهنه بود
که میخورد
بر چشمهای منتظر گل
بانگ فرشته بود که از خیمهها گذشت
وقتی که ذو الجناح
از سایه سار نخل
برآمد
تنها و بیسوار
شمشیرها
برهنه تن
آغوش کرده باز
در انتظار پیکر گل
گل که میشکفت
بر نیزهی برهنه
که خورشید میبرند
هفتاد و دو ستاره زخمی
با لالههای بدرقه
میمانند
در شش رواق مائدهی سرخ
بانوی خیمههای عطش بود
میگریست
مثل بهار
بر لالههای نور
که از خاک
میدمید
فریاد کیست
میگذرد
از کبود چرخ
فریاد کیست که ناگاه
میلرزد
آسمان و زمین
آفتاب و ماه
خوابی چنان شگفت
که تنها
تو دیدهای
گاهی که در شبانهی غربت
با یاد آشنای پدر میگریستی
این لالهزار خرد
اسیریست
از کاروان نور که میرفت [۲]