ابو الجنوب عبدالرحمن بن زیاد جعفی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | ابو الجنوب عبدالرحمن بن زیاد بن زهیر جعفی |
نقش در واقعه کربلا | |
نقشهای برجسته | از سربازان عمر بن سعد در کربلا |
ابو الجنوب عبدالرحمن بن زیاد بن زهیر جعفی، یکی از سربازان عمر بن سعد در کربلا بود و در عصر عاشورا در حمله دسته جمعی به امام حسین (ع) شرکت داشت.[۱]
نقش در واقعه کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابو الجنوب، تیری به پیشانی امام زد و خون از آن جاری شد. امام تیر را درآورد و خون بر صورت و محاسنش جاری شد و فرمود: «خدایا تو میبینی که من از دست این بندگان سرکش چه میکشم. بار الها شمارشان را اندک کن و ایشان را با درماندگی بمیران و بر روی زمین کسی از آنان مگذار و هرگز آنان را میامرز.»[۲]
غارت اموال[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پس از شهادت امام حسین (ع) ابوالجنوب به همراه جمعی از سپاهیان کوفه به غارت اموال امام (علیهالسّلام) پرداخت؛ او شتری را که امام (علیهالسّلام) و یارانش از آن برای آبکشی استفاده میکردند را به سرقت برد.[۳]
منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ - انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۴۰۷-۴۰۸؛ تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۵۰؛ ارشاد فی معرفة حججالله علیالعباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۴۶۶؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۵، ص۱۱۷-۱۱۸؛ مقاتل الطالبیین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۱۱۸؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۷۷؛ بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار (ع)، علامه مجلسی، ملامحمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، ۱۳۶۲ شمسی.، ج۴۵،ص۵۳.؛ البدایه و النهایه، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی. ، ج۸، ص۱۸۷.
- ↑ - بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار (ع)، علامه مجلسی، ملامحمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، ۱۳۶۲ شمسی.، ج۴۵،ص۵۳.
- ↑ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمد باقر محمودی، ج۳، ص۲۰۴، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷.