کمال الدین اصفهانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''کمالالدین اصفهانی''' از شاعران ایرانی قرن هفتم هجری است. | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام = | | نام = کمالالدین اصفهانی | ||
| تصویر = کمال الدین اصفهانی.gif | | تصویر = کمال الدین اصفهانی.gif | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| نام اصلی = اسماعیل بن | | نام اصلی = اسماعیل بن جمالالدّین محمّد بن عبدالرزّاق اصفهانی | ||
| زمینه فعالیت = | | زمینه فعالیت = | ||
| ملیت = | | ملیت = | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| محل تولد = | | محل تولد = | ||
| والدین = | | والدین = | ||
| تاریخ مرگ = | | تاریخ مرگ = ۶۳۵ هجری | ||
| محل مرگ = اصفهان | | محل مرگ = اصفهان | ||
| علت مرگ = قتل عام مردم اصفهان در حمله مغولان | | علت مرگ = در قتل عام مردم اصفهان در حمله مغولان به شهادت رسید. | ||
| محل زندگی = | | محل زندگی = | ||
| مختصات محل زندگی = | | مختصات محل زندگی = | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
|اتفاقات مهم = | |اتفاقات مهم = | ||
| نام دیگر = | | نام دیگر = | ||
|لقب = | |لقب = خلّاقالمعانی | ||
|بنیانگذار = | |بنیانگذار = | ||
| پیشه = | | پیشه = | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
اسماعیل بن | اسماعیل بن جمالالدّین محمّد بن عبدالرزّاق اصفهانی ملقب به «خلّاق المعانی»، شاعر و قصیدهسرای ایرانی است. پدرش جمالالدّین نیز شاعری معروف بودهاست. سبب شهرت او را به خلّاقالمعانی به این سبب است که در شعر او معانی دقیقه مضمر است که بعد از چند نوبت مطالعه، ظاهر میشود. از جملهی ممدوحان او رکنالدّین مسعود از آل صاعد اصفهانی، جلالالدّین منکبرنی خوارزمشاه، حسام الدّین اردشیر از آل باوند و اتابک سعد بن زنگی هستند. | ||
وی دورهی وحشتناک حملهی مغول را درک کرد و به چشم خویش قتل عام مردم اصفهان را به دست مغولان به سال ۶۳۳ ه. ق دید. | |||
کمالالدّین در آوردن معانی دقیق و باریکاندیشی مهارت داشت و در التزامات صعب و تقیید به آوردن مفاهیم مشکل، چیره دست بود. دیوانی از او که منتشر شده است، <ref> فرهنگ معین.</ref> نظم خوب دارد و خیالات شیرین انگیخته و رسائل را نیز به کمال دارد. | |||
کمالالدّین به سال ۶۳۵ ه. ق در اصفهان به دست مغولان به شهادت رسید و با خون خود این دو رباعی را بر دیوار نوشت: | |||
{ | {| style="margin: 0 auto; " | ||
| class="b" |<span class="beyt"> دل خون شد و شرط جانگدازی اینست</span> | |||
| style="width:2em;" | | |||
| class="b" |<span class="beyt">در مذهب ما کمینه سازی این است </span> | |||
|- | |||
| class="b" |<span class="beyt"> با این همه هم هیچ نمییارم گفت</span> | |||
| style="width:2em;" | | |||
| class="b" |<span class="beyt">شاید که مگر بنده نوازی این است </span> | |||
|} | |||
{| style="margin: 0 auto; " | |||
| class="b" |<span class="beyt"> کو دل که دمی بر وطن خود گرید</span> | |||
| style="width:2em;" | | |||
| class="b" |<span class="beyt">بر حال من و واقعهی بد گرید </span> | |||
|- | |||
| class="b" |<span class="beyt"> دی بر سر مردهای دو صد گریان بود</span> | |||
| style="width:2em;" | | |||
| class="b" |<span class="beyt">امروز یکی نیست که بر صد گرید<ref> تاریخ گزیده؛ ص ۷۴۶.</ref> </span> | |||
|} | |||
<br /> | |||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
کمالالدّین اصفهانی اشعاری در [[مرثیه|مرثیه]]<nowiki/>ی [[عاشورا]] دارد که بعضی ابیات آن را میآوریم. | |||
=== | ===شعر ۱=== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| این واقعهی هایل جانسوز ببینید|وین حادثهی صعب جگر سوز ببینید }} | {{ب| این واقعهی هایل جانسوز ببینید|وین حادثهی صعب جگر سوز ببینید }} | ||
خط ۱۰۶: | خط ۹۲: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
===شعر ۲=== | |||
=== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| چون | {{ب| چون [[محرم]] رسید و [[عاشورا]]|خنده بر لب حرام باید کرد }} | ||
{{ب| وز پی ماتم حسین علی|گریه از ابر وام باید کرد }} | {{ب| وز پی ماتم حسین علی|گریه از ابر وام باید کرد }} | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۰۴: | ||
{{ب| اگر کشندهی فرزند مصطفیست یزید|حدیث لعنت و نفرین او چرا نکنی؟ }} | {{ب| اگر کشندهی فرزند مصطفیست یزید|حدیث لعنت و نفرین او چرا نکنی؟ }} | ||
{{ب| تو بر کشندهی فرزند خود مکن لعنت|چو برکشندهی فرزند مصطفی نکنی <ref>سیری در مرثیه عاشورایی؛ ص | {{ب| تو بر کشندهی فرزند خود مکن لعنت|چو برکشندهی فرزند مصطفی نکنی <ref>سیری در مرثیه عاشورایی؛ ص ۱۸۰ و ۱۸۱.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۱۰: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج ۲، ص: ۷۵۸-۷۵۹.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۱۷: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران متقدم]] | [[رده:شاعران متقدم]] | ||
<references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۵ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۰۹
کمالالدین اصفهانی از شاعران ایرانی قرن هفتم هجری است.
کمالالدین اصفهانی | |
---|---|
نام اصلی | اسماعیل بن جمالالدّین محمّد بن عبدالرزّاق اصفهانی |
مرگ | ۶۳۵ هجری اصفهان |
علت مرگ | در قتل عام مردم اصفهان در حمله مغولان به شهادت رسید. |
لقب | خلّاقالمعانی |
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
اسماعیل بن جمالالدّین محمّد بن عبدالرزّاق اصفهانی ملقب به «خلّاق المعانی»، شاعر و قصیدهسرای ایرانی است. پدرش جمالالدّین نیز شاعری معروف بودهاست. سبب شهرت او را به خلّاقالمعانی به این سبب است که در شعر او معانی دقیقه مضمر است که بعد از چند نوبت مطالعه، ظاهر میشود. از جملهی ممدوحان او رکنالدّین مسعود از آل صاعد اصفهانی، جلالالدّین منکبرنی خوارزمشاه، حسام الدّین اردشیر از آل باوند و اتابک سعد بن زنگی هستند.
وی دورهی وحشتناک حملهی مغول را درک کرد و به چشم خویش قتل عام مردم اصفهان را به دست مغولان به سال ۶۳۳ ه. ق دید.
کمالالدّین در آوردن معانی دقیق و باریکاندیشی مهارت داشت و در التزامات صعب و تقیید به آوردن مفاهیم مشکل، چیره دست بود. دیوانی از او که منتشر شده است، [۱] نظم خوب دارد و خیالات شیرین انگیخته و رسائل را نیز به کمال دارد.
کمالالدّین به سال ۶۳۵ ه. ق در اصفهان به دست مغولان به شهادت رسید و با خون خود این دو رباعی را بر دیوار نوشت:
دل خون شد و شرط جانگدازی اینست | در مذهب ما کمینه سازی این است | |
با این همه هم هیچ نمییارم گفت | شاید که مگر بنده نوازی این است |
کو دل که دمی بر وطن خود گرید | بر حال من و واقعهی بد گرید | |
دی بر سر مردهای دو صد گریان بود | امروز یکی نیست که بر صد گرید[۲] |
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کمالالدّین اصفهانی اشعاری در مرثیهی عاشورا دارد که بعضی ابیات آن را میآوریم.
شعر ۱[ویرایش | ویرایش مبدأ]
این واقعهی هایل جانسوز ببینید | وین حادثهی صعب جگر سوز ببینید | |
بر باز ببینید ستم کردن گنجشک | بر شیر، شغالان شده پیروز ببینید | |
آن سلطنت و قاعدهی حکم که دی بود | وین عجز و پریشانی امروز ببینید | |
از دود دل خلق درین ماتم خونبار | یک شهر پر از آتش دلسوز ببینید | |
ور عیسی یک روزه ندیدی که سخن گفت | نقّالی این طفل نوآموز ببینید |
شعر ۲[ویرایش | ویرایش مبدأ]
چون محرم رسید و عاشورا | خنده بر لب حرام باید کرد | |
وز پی ماتم حسین علی | گریه از ابر وام باید کرد | |
لعنت دشمنانش باید گفت | دوستداری تمام باید کرد | |
اگر کسی پسری را از آن تو بکشد | به عمر خویش ره لعنتش رها نکنی | |
اگر کشندهی فرزند مصطفیست یزید | حدیث لعنت و نفرین او چرا نکنی؟ | |
تو بر کشندهی فرزند خود مکن لعنت | چو برکشندهی فرزند مصطفی نکنی [۳] |