جواد اسلامی: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «جواد اسلامی فرزند عبدالرسول در فروردین ماه 1354 شمسی در شهرستان چناران متولد ش...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
جواد اسلامی فرزند عبدالرسول در فروردین ماه | '''جواد اسلامی''' (١٣٥٤ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است. | ||
ایشان در | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام = جواد اسلامی | |||
| تصویر = | |||
قبلِ کُشتن دو جُرعه آبش داد | |اندازه تصویر = | ||
دشنه را هر چه | | توضیح تصویر = | ||
راحتم کن، بِبُر، خلاصم | | نام اصلی = | ||
وحی آمد همین قَدَر کافی است | | زمینه فعالیت = | ||
خواستم تا زمان نظاره کند | | ملیت = | ||
بر زبان فرشتگان خدا | | تاریخ تولد = فروردین ماه ١٣٥٤ ه.ش | ||
چون عقابی شهیر، ابراهیم | | محل تولد = شهرستان چناران | ||
ناگهان آسمان تَرَک برداشت | | والدین =عبدالرسول اسلامی | ||
سخن از آزمون بعدی عشق | | تاریخ مرگ = | ||
کاروانی که مثل او از حج | | محل مرگ = | ||
امتحانی که در نهایت امر | | علت مرگ = | ||
و کسی گفت: اینکه | | محل زندگی = | ||
به مقامت مناز ابراهیم | | مختصات محل زندگی = | ||
تیغ | | مدفن = | ||
چشم بگشا که ایل قربانی | |در زمان حکومت = | ||
وُسع | |اتفاقات مهم = | ||
وقتی آل حسین قربانی است | | نام دیگر = | ||
آه، ای آیت شگفت خدای | |لقب = | ||
درک آزادگی و | |بنیانگذار = | ||
| پیشه = | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|آثار = «عقلم اگر نمیکشد، عشقم که میکشد» و «بهاری به نام عشق» | |||
|کتابها = | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص = | |||
|فیلم(های) ساخته بر اساس اثر(ها)= | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
==زندگینامه== | |||
جواد اسلامی فرزند عبدالرسول در فروردین ماه ١٣٥٤ شمسی در شهرستان چناران متولد شد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. اسلامی تحصیلات خود را تا سطح دیپلم در زادگاهش گذراند و سپس کارشناسی خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه پیام نور مشهد به اتمام رساند و به زادگاه خود مراجعت نمود و به شغل آزاد روی آورد. | |||
ایشان در جشنوارههای مختلف استانی و کشوری شرکت کرده و در چندین جشنواره چون شعر دانشجویان کشور، هشت دوره شعر رضوی و سرودهای بومی خراسان به عنوان شاعر برتر و یکبار هم به عنوان فیلمنامهنویس برتر کشور انتخاب شده است. <ref>گفتوگوی مؤلف با شاعر.</ref> | |||
==آثار== | |||
آثار جواد اسلامی عبارتند از: «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=912313&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author عقلم اگر نمیکشد، عشقم که میکشد]» مجموعه شعر ایشان است که در جشنواره فجر سال 1385 به عنوان کتاب سال خراسان انتخاب شد. ایشان مجموعه «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=790462&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author بهاری به نام عشق]» را گردآوری نمودهاند. | |||
==اشعار== | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| دِشنه را تیز کرد ابراهیم | تیغ رفت و گُسیل گردن شد }} | |||
{{ب| قبلِ کُشتن دو جُرعه آبش داد | حلق، آماده بُریدن شد }} | |||
{{ب| دشنه را هر چه میکشید اما | گوییا حلق نیست این، سنگ است }} | |||
{{ب| راحتم کن، بِبُر، خلاصم کن | جگرم خسته، عرصهام تنگ است }} | |||
{{ب| وحی آمد همین قَدَر کافی است| قَمهات را غلاف کن حاجی }} | |||
{{ب| خواستم تا زمان نظاره کند | که شما چند مَرده حلّاجی }} | |||
{{ب| بر زبان فرشتگان خدا | قصه حلق و تیغ میچرخید }} | |||
{{ب| چون عقابی شهیر، ابراهیم | عرش را بر ستیغ میچرخید }} | |||
{{ب| ناگهان آسمان تَرَک برداشت | با ملائک کسی سخن میگفت }} | |||
{{ب| سخن از آزمون بعدی عشق | از مقامات تیغ و تن میگفت }} | |||
{{ب| کاروانی که مثل او از حج | راهی امتحان زیبایی است }} | |||
{{ب| امتحانی که در نهایت امر | عاشقانهترین شکیبایی است }} | |||
{{ب| و کسی گفت: اینکه میآید | عشق را ابتدا و خاتمه است }} | |||
{{ب| به مقامت مناز ابراهیم | دُور ، دُورِ حسینِ فاطمه است }} | |||
{{ب| تیغ این بار اهل شوخی نیست | که به تاراج ریشه میآید }} | |||
{{ب| چشم بگشا که ایل قربانی | سبزتر از همیشه میآید }} | |||
{{ب| وُسع هر کس به قدر طاقت اوست | تیغ این بار تیز و خونریز است }} | |||
{{ب| وقتی آل حسین قربانی است | دَمِ شمشیر امتحان تیز است }} | |||
{{ب| آه، ای آیت شگفت خدای | نمرهات در ورق نمیگنجد }} | |||
{{ب| درک آزادگی و عاشقیات | جز در ادراک حق نمیگنجد }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
ای سبز سربلند | ای سبز سربلند | ||
ای جاری هماره تاریخ برگ و باد | |||
این ابر | |||
باران گرفته یا ... | |||
این ابر اشکزاد | |||
داغ مرا به باغ تو پیوند میزند؟ | |||
بوی بهار و پنجره بر من حرام باد | |||
بییاد غنچههای پرپر نشکفتهات اگر | |||
پلکی به چشمواره گل و آیینه وا کنم | |||
بنگر: | بنگر: | ||
درخت هم | |||
در ازدحام باد عزایی که میوزد | |||
سوگ شکوهمند تو را سینه میشود | |||
تا در تن درخت | تا در تن درخت | ||
جانی برای سوختن از ماتم تو هست | |||
هر سال و هر بهار | |||
با گلویم زخمی امشب | |||
طبع شعرم میزبان نور عِین فاطمه است | این سایه بر سر جگرم مستدام باد | ||
با حضور عشق مولا، دل هوایی | |||
کربلا یعنی کمال عاشقی در یک نگاه | {{شعر}} | ||
قتلگاه عشق در پس | {{ب| با گلویم زخمی امشب همنوایی میکند | بغض مجروح مرا هر دم هوایی میکند }} | ||
مردم این | {{ب| طبع شعرم میزبان نور عِین فاطمه است | شاه بیت مثنویهایم [[حسین]] فاطمه است }} | ||
{{ب| با حضور عشق مولا، دل هوایی میشود | [[کربلا]] نادیده آدم کربلایی میشود }} | |||
از سبوی دشنه | {{ب| چشمههای [[بیعت]] [[کوفه]] فرو خشکیده است | کربلا یعنی گلو پشت گلو خشکیده است }} | ||
طَیبَ الله، عشق هفتاد و دو دلبر ساخته | {{ب| کربلا یعنی کمال عاشقی در یک نگاه | عشق یعنی حضرت [[زینب (س)|زینب]] کنار قتلگاه }} | ||
هیچ هنگامی برای مرد بودن زود نیست | {{ب| قتلگاه عشق در پس کوچههای بیسری است| کوچههای عاشقی را شور و حال دیگری است }} | ||
بعد عاشورا سبو در | {{ب| مردم این کوچهها شش ماهه عاشق میشوند | در غیاب آب هم اینان شقایق میشوند }} | ||
در مسیر عشق، هفتاد و دو سر باید گذاشت | {{ب| عشقها در حلقهای تشنه چادر میزنند | پُشت درهای مصیبتکِش تلنگر میزنند }} | ||
با حضور عشق مولا، دل هوایی | {{ب| از سبوی دشنه هر کس آب نوشد عاشق است | [[عباس ابن علی(ع)|حضرت عباسی]] مقام عاشقی را لایق است }} | ||
در شبستان کویر کوفه، قحط بیعت است | {{ب| طَیبَ الله، عشق هفتاد و دو دلبر ساخته | مرحبا، از کودکی شش ماهه [[علی اصغر (ع)|اصغر]] ساخته }} | ||
{{ب| هیچ هنگامی برای مرد بودن زود نیست | در مسیر عشقبازی، بیسری کمبود نیست }} | |||
{{ب| بعد [[عاشورا]] سبو در دستهای زینب است | لب اگر با تشنگی در هم بیامیزد لب است }} | |||
{{ب| در مسیر عشق، هفتاد و دو سر باید گذاشت | مایه از جان و دل و خون جگر باید گذاشت }} | |||
{{ب| با حضور عشق مولا، دل هوایی میشود | کربلا نادیده، آدم کربلایی میشود }} | |||
{{ب| در شبستان کویر کوفه، قحط بیعت است | [[اهل بیت]] عشق امشب غرق مظلومیت است }} | |||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 1047-1050. | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3623708&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 1047-1050.] | |||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
[[رده:ادبیات]] | [[رده:ادبیات]] | ||
خط ۶۴: | خط ۱۳۹: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران معاصر]] | [[رده:شاعران معاصر]] | ||
<references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۲
جواد اسلامی (١٣٥٤ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.
جواد اسلامی | |
---|---|
زادروز | فروردین ماه ١٣٥٤ ه.ش شهرستان چناران |
پدر و مادر | عبدالرسول اسلامی |
آثار | «عقلم اگر نمیکشد، عشقم که میکشد» و «بهاری به نام عشق» |
مدرک تحصیلی | کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی |
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
جواد اسلامی فرزند عبدالرسول در فروردین ماه ١٣٥٤ شمسی در شهرستان چناران متولد شد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. اسلامی تحصیلات خود را تا سطح دیپلم در زادگاهش گذراند و سپس کارشناسی خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه پیام نور مشهد به اتمام رساند و به زادگاه خود مراجعت نمود و به شغل آزاد روی آورد.
ایشان در جشنوارههای مختلف استانی و کشوری شرکت کرده و در چندین جشنواره چون شعر دانشجویان کشور، هشت دوره شعر رضوی و سرودهای بومی خراسان به عنوان شاعر برتر و یکبار هم به عنوان فیلمنامهنویس برتر کشور انتخاب شده است. [۱]
آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آثار جواد اسلامی عبارتند از: «عقلم اگر نمیکشد، عشقم که میکشد» مجموعه شعر ایشان است که در جشنواره فجر سال 1385 به عنوان کتاب سال خراسان انتخاب شد. ایشان مجموعه «بهاری به نام عشق» را گردآوری نمودهاند.
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
دِشنه را تیز کرد ابراهیم | تیغ رفت و گُسیل گردن شد | |
قبلِ کُشتن دو جُرعه آبش داد | حلق، آماده بُریدن شد | |
دشنه را هر چه میکشید اما | گوییا حلق نیست این، سنگ است | |
راحتم کن، بِبُر، خلاصم کن | جگرم خسته، عرصهام تنگ است | |
وحی آمد همین قَدَر کافی است | قَمهات را غلاف کن حاجی | |
خواستم تا زمان نظاره کند | که شما چند مَرده حلّاجی | |
بر زبان فرشتگان خدا | قصه حلق و تیغ میچرخید | |
چون عقابی شهیر، ابراهیم | عرش را بر ستیغ میچرخید | |
ناگهان آسمان تَرَک برداشت | با ملائک کسی سخن میگفت | |
سخن از آزمون بعدی عشق | از مقامات تیغ و تن میگفت | |
کاروانی که مثل او از حج | راهی امتحان زیبایی است | |
امتحانی که در نهایت امر | عاشقانهترین شکیبایی است | |
و کسی گفت: اینکه میآید | عشق را ابتدا و خاتمه است | |
به مقامت مناز ابراهیم | دُور ، دُورِ حسینِ فاطمه است | |
تیغ این بار اهل شوخی نیست | که به تاراج ریشه میآید | |
چشم بگشا که ایل قربانی | سبزتر از همیشه میآید | |
وُسع هر کس به قدر طاقت اوست | تیغ این بار تیز و خونریز است | |
وقتی آل حسین قربانی است | دَمِ شمشیر امتحان تیز است | |
آه، ای آیت شگفت خدای | نمرهات در ورق نمیگنجد | |
درک آزادگی و عاشقیات | جز در ادراک حق نمیگنجد |
ای سبز سربلند
ای جاری هماره تاریخ برگ و باد
باران گرفته یا ...
این ابر اشکزاد
داغ مرا به باغ تو پیوند میزند؟
بوی بهار و پنجره بر من حرام باد
بییاد غنچههای پرپر نشکفتهات اگر
پلکی به چشمواره گل و آیینه وا کنم
بنگر:
درخت هم
در ازدحام باد عزایی که میوزد
سوگ شکوهمند تو را سینه میشود
تا در تن درخت
جانی برای سوختن از ماتم تو هست
هر سال و هر بهار
این سایه بر سر جگرم مستدام باد
با گلویم زخمی امشب همنوایی میکند | بغض مجروح مرا هر دم هوایی میکند | |
طبع شعرم میزبان نور عِین فاطمه است | شاه بیت مثنویهایم حسین فاطمه است | |
با حضور عشق مولا، دل هوایی میشود | کربلا نادیده آدم کربلایی میشود | |
چشمههای بیعت کوفه فرو خشکیده است | کربلا یعنی گلو پشت گلو خشکیده است | |
کربلا یعنی کمال عاشقی در یک نگاه | عشق یعنی حضرت زینب کنار قتلگاه | |
قتلگاه عشق در پس کوچههای بیسری است | کوچههای عاشقی را شور و حال دیگری است | |
مردم این کوچهها شش ماهه عاشق میشوند | در غیاب آب هم اینان شقایق میشوند | |
عشقها در حلقهای تشنه چادر میزنند | پُشت درهای مصیبتکِش تلنگر میزنند | |
از سبوی دشنه هر کس آب نوشد عاشق است | حضرت عباسی مقام عاشقی را لایق است | |
طَیبَ الله، عشق هفتاد و دو دلبر ساخته | مرحبا، از کودکی شش ماهه اصغر ساخته | |
هیچ هنگامی برای مرد بودن زود نیست | در مسیر عشقبازی، بیسری کمبود نیست | |
بعد عاشورا سبو در دستهای زینب است | لب اگر با تشنگی در هم بیامیزد لب است | |
در مسیر عشق، هفتاد و دو سر باید گذاشت | مایه از جان و دل و خون جگر باید گذاشت | |
با حضور عشق مولا، دل هوایی میشود | کربلا نادیده، آدم کربلایی میشود | |
در شبستان کویر کوفه، قحط بیعت است | اهل بیت عشق امشب غرق مظلومیت است |
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ گفتوگوی مؤلف با شاعر.