سید محمود توحیدى (ارفع کرمانی)
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
سید محمود توحیدى (۱۳۲۲ ه. ش-۱۳۷۹ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
محمود توحیدی، متخلص به «ارفع کرمانی»، دوره ابتدایی و متوسطه را در کرمان و تحصیلات عالی را در دانشگاه فردوسی مشهد در رشته زبان و ادبیات فارسی به پایان رساند؛ سپس در وزارت آموزش و پرورش به خدمت پرداخت. او مدتی با مطبوعات همکاری نمود و همچنین در مسابقاتی که در دانشگاه فردوسی مشهد بین سالهای ۱۳۵۰-۱۳۵۴ شمسی در رشتههای ادبی برگزار شد، چهار سال متوالی در رشتههای مقاله نویسی، داستان نویسی و نمایشنامه نویسی مقام اول را کسب کرد. او دبیر بازنشسته آموزش و پرورش کرمان بود و بیشتر اوقات خود را صرف تحقیق، مطالعه، اشاعه عرفان و تصوف مینمود.[۱]
آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کتابها[ویرایش | ویرایش مبدأ]
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سر خیل عشّاق[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مهتاب دیشب رنگ و بویى آشنا داشت | سُکر دعا، شوق لقا، عطر خدا داشت | |
آرام همچون خلسه در دامانِ اشراق | سیر و سلوکى تند، اما بىصدا داشت | |
مهتاب دیشب حرف از خورشید مىزد | گویا خبر از کهکشان نینوا داشت | |
گفتم: چه آمد بر سرِ سرخیل عشاق؟ | گفتا: بپرس از نیزه، پرسیدم، حیا داشت! | |
گفتم: تبسّم زد گلوى غنچه بر خون | گفتا: شقایق راز آن را بر ملا داشت | |
گفتم: به نخل تشنه بر دریا، چه آمد؟ | گفتا: عطش بر همتش صد مرحبا داشت | |
آبى که میراب از کنار لب به شط ریخت | یک شط نشان از مردى و جود و سخا داشت | |
گفتم: گلى افتاده زیر بوتهاى خار | گفتا: به یادت هست روزى جا کجا داشت؟ | |
گفتم: سرى بر نیزه رو بر کاروان کرد | گفتا: یتیمى دادِ «انْظُرْ یا ابا» داشت | |
گفتم: چرا خون مىچکید از چوب محمل؟ | سر کوفت بر دیوار و از گفتن ابا داشت | |
مهتاب دیشب تا طلوع صبح «ارفع»! | واکربلا! واکربلا! واکربلا داشت |
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- محمدعلی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا، زمزم هدایت، ج۱، ص ۵۶۰-۵۶۲.
- وب سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران
پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ وبلاگ دف و موسیقی سنتی
- ↑ مجموعۀ شعرى ارفع کرمانى، که چاپ اول آن با عنوان «در شهر قصه هیچ عجیبى عجیب نیست» در سال ۱۳۷۸ منتشر شده است.