هاشم کرونی
هاشم کرونی (زاده ١٣٥٨ ه. ش) شاعر معاصر ایران است.
هاشم کرونی | |
---|---|
زادروز | ۱۳۵۸ ه. ش شیراز |
کتابها | مجموع داستان «ضریح خاک» در دو جلد و «ترنم باران و پرنده» |
زندگینامه
هاشم كروني در ارديبهشت ۱۳۵۸ شيراز چشم به هستي گشود. دانش آموخته کارشناسی ارشد پژوهش هنر و دارای درجه هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. وی سابقه ي سردبيري و روزنامه نگاری چند روزنامه و نشريه ي مختلف را در كارنامه دارد از جمله سردبیری روزنامه سبحان، سردبیری کتاب سال ۸۷ موسسه مطبوعاتی خبر و ویراستاری و مدیریت اجرایی مجله ادبی عصر پنجشنبه و دبیری سرویس و خبرنگاری روزنامه های عصر مردم، سبحان و... از سال ۱۳۷۰ وارد فضای ادبی شد و به سرایش شعر روی آورد. ابتدا به غزل و سپس شعر سپید پرداخت. تعلق خاطر او به شعر آييني كه در همكاري با ستاد شب هاي شعر عاشورا از سال ۱۳۷۴ نمود يافته زمينه ساز كسب مقام هاي برتر جشنواره هايي نظير پيامبر اعظم "ص" جشنواره ي قرآن دانشجويان(بخش شعر) و ... شده است. اما با توجه به روحيه ي تجربه گري، از قلم زدن در عرصه هاي مختلف و ازاد ادبيات باز نمانده و عناوين مختلف رویدادهای ادبی را نصيب خود كرده است كه مي توان به عنوان اول كنگره ي شعر جوان كشور(بندرعباس)،شب هاي شهريور و... اشاره كرد. حضور در قریب دویست کنگره جشنواره و همایش ادبی و ده ها مقام و رتبه و... حاصل این سالهاست. به این کارنامه دبیری علمی و اجرایی و عضویت در کمیته علمی جشنواره ها و رویدادهای مهم ادبی را نیز باید افزود. چاپ ده ها خوانش و نقد و تحلیل ادبی پیرامون کتب و اشعار شاعران معاصر و پژوهش هایی همچون: "تحليل درون مايه در شعر سپيد زنان،آسیب شناسی نسبت جریان های اندیشه گانی و کلامی در شعر آیینی معاصر" و دبیری تشکل هایی چون انجمن ادبي باران اتحاديه ي انجمن هاي ادبي فارس بخش های دیگر کارنامه ادبی وی است.
آثار
از كروني تاکنون ۱۰ اثر به شرح زیر منتشر شده است: ضريح خاك- ۱۳۷۹ داستان-نشر شاهد ترنم باران و پرنده-۱۳۸۱ داستان- نشر سرداران شهيد فارس گردآوري شعر جوان فارس-۱۳۸۲ دفتر شعر جوان كلوزآپ از باب اول كتاب مقدس- ۱۳۸۳ شعر- نشر شروع کربلا آب ندارد- ۱۳۸۹برگزیده ربع قرن شب شعر عاشورا- نشر نوید نذرآقا- ۱۳۸۹ شعر کودک- نشر زرینه سیمرغ به روایت قاف- ۱۳۸۹نقد ادبی-نشر زرینه بي دهان، بي الفبا- ۱۳۹۱شعر- نشر تکا از چراغ تا چلچراغ-۱۳۹۶ گزیده شعر رضوی فارس- نشر به نشر فراتر از خط کشی ها-۱۳۹۷ نقد ادبی- نشر پرتو رخشید
اشعار
لالا لالا لا دل من شهیده
شب تا سحر خداخدا میکردم | اسم قشنگتو صدا میکردم | |
سلام عمو، سلام عمو، خسّمه | هرچی تو انتظار بودم بسّمه | |
شب تا سحر، صبح تا غروب نشستم | دل به چشای خستهی تو بستم | |
مثل موات دلم پریشون شده | از بچه بودنش پشیمون شده | |
صبح تا حالا، دعام بوده بزرگشم | خواهشم از خدا بوده بزرگشم | |
دلم میخواد منم شهیدت بشم | یه تیر ترکش امیدت بشم | |
یعنی میشه دعام اجابت بشه | یواش یواش وقت شهادت بشه | |
خیلی دلم میخواست ابا الفضل باشم | یه یا علی بگم تا از جام پاشم | |
یه یا علی بگم شهیدت بشم | یه تیر ترکش امیدت بشم | |
یه یا علی بگم بیام تو میدون | فدات بشم، فدات بشم، عمو جون | |
عمو به جون اکبرت دعام کن | جون علی اصغرت صدام کن | |
بذار شهید آخرت من باشم | بابام که نیست، برادرت من باشم | |
میخوام رو سینهت بمونم شهید شم | شعر شهادت بخونم شهید شم | |
خورشید نینوا میگن تو هستی | امام عاشقا میگن تو هستی | |
میخوام کنارم بمونی شهید شم | برام لالایی بخونی شهید شم | |
لالا لالا لا دل من شهیده | با تو به غیر از عاشقی ندیده | |
من سپر بلات میشم عمو جون | شبیه مجتبات میشم عمو جون | |
بعد بابا عزیز چشمات بودم | هرجا میرفتی منم همرات بودم | |
توی چیشات همیشه رنگارنگه | آسمون نگات برام قشنگه | |
تشنه خندههات بشم صدام کن | دلم میخواد فدات بشم نگام کن | |
طاقت موندن به خدا ندارم | هوای هیچی جز شما ندارم | |
صاف و صبور مثل یک کوه سنگم | صبوری بسّه من باید بجنگم | |
هرچی صبوری کردم از بابام بود | بعد بابا شهید شدن دعام بود | |
هرکی باشه قد من و سکینه | خدا کنه داغ بابا نبینه | |
به جون عمه، من دلم شکسته | بعد خدا، دل به دل تو بسّه | |
کاشکی پریشونت بشم عموجون | حج اینه، قربونت بشم عمو جون | |
سپر میخوای؟ میخوای سپر بشم من؟ | محافِظِت وقت خطر بشم من؟ | |
داغ عمو، داغ برادر دیدم | دس چیه، من به پای تو سر میدم! | |
آب نمیخوام، آب حیاتم تویی | میگن سفینهی نجاتم تویی | |
من نمیخوام داغ تو رو ببینم | خزونی باغ تو رو ببینم | |
من نمیخوام یکه و تنها باشی | طعمهی گرگای تو صحرا باشی | |
عمو، ببین مثل یه کوه سنگم | دلم میخواد منم برات بجنگم | |
عمو شهید آخرت منم من | بابام که نیس برادرت منم من | |
میخوام رو سینت بمونم شهید شم | شعر شهادت بخونم شهید شم | |
لالا لالا، لا دل من شهیده | با تو به غیر از عاشقی ندیده | |
شب تا سحر خداخدا میکردم | اسم قشنگتو صدا میکردم | |
سلام عمو، سلام عمو خسّمه | هرچی تو انتظار بودم بسّمه ... |