هاشم کرونی: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
هاشم كروني در ارديبهشت ۱۳۵۸ شيراز | هاشم كروني در ارديبهشت ۱۳۵۸ در شيراز به دنیا آمد. او دانش آموخته کارشناسی ارشد پژوهش هنر و دارای درجه هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. کرونی سابقه سردبیری روزنامه سبحان، سردبیری کتاب سال ۸۷ موسسه مطبوعاتی خبر، ویراستاری و مدیریت اجرایی مجله ادبی عصر پنجشنبه، دبیری سرویس خبرنگاری روزنامه های عصر مردم، سبحان و... را در کارناه فعالیت خود دارد. او از سال ۱۳۷۰ وارد فضای ادبی شد و به سرایش شعر روی آورد. | ||
از سال ۱۳۷۰ وارد فضای ادبی شد و به سرایش شعر روی آورد | |||
==آثار== | ==آثار== | ||
از كروني تاکنون ۱۰ اثر به شرح زیر منتشر شده است: | از كروني تاکنون ۱۰ اثر به شرح زیر منتشر شده است: | ||
ضريح | |||
ترنم باران و | ضريح خاك، ترنم باران و پرنده، گردآوري شعر جوان فارس، كلوزآپ از باب اول كتاب مقدس، کربلا آب ندارد، نذرآقا، سیمرغ به روایت قاف، بي دهان، از چراغ تا چلچراغ، فراتر از خط کشی ها | ||
گردآوري شعر جوان | |||
كلوزآپ از باب اول كتاب | |||
کربلا آب | |||
سیمرغ به روایت | |||
بي دهان، | |||
از چراغ تا | |||
فراتر از خط کشی ها | |||
==اشعار== | ==اشعار== |
نسخهٔ کنونی تا ۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۹
هاشم کرونی (زاده ١٣٥٨ ه. ش) شاعر معاصر ایران است.
هاشم کرونی | |
---|---|
زادروز | ۱۳۵۸ ه. ش شیراز |
کتابها | مجموع داستان «ضریح خاک» در دو جلد و «ترنم باران و پرنده» |
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
هاشم كروني در ارديبهشت ۱۳۵۸ در شيراز به دنیا آمد. او دانش آموخته کارشناسی ارشد پژوهش هنر و دارای درجه هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. کرونی سابقه سردبیری روزنامه سبحان، سردبیری کتاب سال ۸۷ موسسه مطبوعاتی خبر، ویراستاری و مدیریت اجرایی مجله ادبی عصر پنجشنبه، دبیری سرویس خبرنگاری روزنامه های عصر مردم، سبحان و... را در کارناه فعالیت خود دارد. او از سال ۱۳۷۰ وارد فضای ادبی شد و به سرایش شعر روی آورد.
آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از كروني تاکنون ۱۰ اثر به شرح زیر منتشر شده است:
ضريح خاك، ترنم باران و پرنده، گردآوري شعر جوان فارس، كلوزآپ از باب اول كتاب مقدس، کربلا آب ندارد، نذرآقا، سیمرغ به روایت قاف، بي دهان، از چراغ تا چلچراغ، فراتر از خط کشی ها
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
لالا لالا لا دل من شهیده[ویرایش | ویرایش مبدأ]
شب تا سحر خداخدا میکردم | اسم قشنگتو صدا میکردم | |
سلام عمو، سلام عمو، خسّمه | هرچی تو انتظار بودم بسّمه | |
شب تا سحر، صبح تا غروب نشستم | دل به چشای خستهی تو بستم | |
مثل موات دلم پریشون شده | از بچه بودنش پشیمون شده | |
صبح تا حالا، دعام بوده بزرگشم | خواهشم از خدا بوده بزرگشم | |
دلم میخواد منم شهیدت بشم | یه تیر ترکش امیدت بشم | |
یعنی میشه دعام اجابت بشه | یواش یواش وقت شهادت بشه | |
خیلی دلم میخواست ابا الفضل باشم | یه یا علی بگم تا از جام پاشم | |
یه یا علی بگم شهیدت بشم | یه تیر ترکش امیدت بشم | |
یه یا علی بگم بیام تو میدون | فدات بشم، فدات بشم، عمو جون | |
عمو به جون اکبرت دعام کن | جون علی اصغرت صدام کن | |
بذار شهید آخرت من باشم | بابام که نیست، برادرت من باشم | |
میخوام رو سینهت بمونم شهید شم | شعر شهادت بخونم شهید شم | |
خورشید نینوا میگن تو هستی | امام عاشقا میگن تو هستی | |
میخوام کنارم بمونی شهید شم | برام لالایی بخونی شهید شم | |
لالا لالا لا دل من شهیده | با تو به غیر از عاشقی ندیده | |
من سپر بلات میشم عمو جون | شبیه مجتبات میشم عمو جون | |
بعد بابا عزیز چشمات بودم | هرجا میرفتی منم همرات بودم | |
توی چیشات همیشه رنگارنگه | آسمون نگات برام قشنگه | |
تشنه خندههات بشم صدام کن | دلم میخواد فدات بشم نگام کن | |
طاقت موندن به خدا ندارم | هوای هیچی جز شما ندارم | |
صاف و صبور مثل یک کوه سنگم | صبوری بسّه من باید بجنگم | |
هرچی صبوری کردم از بابام بود | بعد بابا شهید شدن دعام بود | |
هرکی باشه قد من و سکینه | خدا کنه داغ بابا نبینه | |
به جون عمه، من دلم شکسته | بعد خدا، دل به دل تو بسّه | |
کاشکی پریشونت بشم عموجون | حج اینه، قربونت بشم عمو جون | |
سپر میخوای؟ میخوای سپر بشم من؟ | محافِظِت وقت خطر بشم من؟ | |
داغ عمو، داغ برادر دیدم | دس چیه، من به پای تو سر میدم! | |
آب نمیخوام، آب حیاتم تویی | میگن سفینهی نجاتم تویی | |
من نمیخوام داغ تو رو ببینم | خزونی باغ تو رو ببینم | |
من نمیخوام یکه و تنها باشی | طعمهی گرگای تو صحرا باشی | |
عمو، ببین مثل یه کوه سنگم | دلم میخواد منم برات بجنگم | |
عمو شهید آخرت منم من | بابام که نیس برادرت منم من | |
میخوام رو سینت بمونم شهید شم | شعر شهادت بخونم شهید شم | |
لالا لالا، لا دل من شهیده | با تو به غیر از عاشقی ندیده | |
شب تا سحر خداخدا میکردم | اسم قشنگتو صدا میکردم | |
سلام عمو، سلام عمو خسّمه | هرچی تو انتظار بودم بسّمه ... |