مصطفی طائی شمیرانی: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
==زندگینامه == | ==زندگینامه== | ||
مصطفی طائی شمیرانی متخلص به «بسیط» فرزند علی اکبر در سال ١٣١٨ هجری شمسی در خانوادهای با فضل و دانش متولد شد. [[مرتضی طائی شمیرانی]] برادر بزرگتر مصطفی طائی شمیرانی است. غزلیات بسیط، شیرین، روان و بدون پیرایه بوده است. بسیط پس از مسافرت به ترکیه و زیارت مزار مولانا تصمیم گرفت از عشق مجازی به عشق حقیقی روی آورد و مهر و محبت معصومین(ع) را پایه و اساس شعر و سرودههای خود قرار دهد.<ref>دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمد زاده، ج 2، ص 14.</ref | مصطفی طائی شمیرانی متخلص به «بسیط» فرزند علی اکبر در سال ١٣١٨ هجری شمسی در خانوادهای با فضل و دانش متولد شد. [[مرتضی طایی شمیرانی|مرتضی طائی شمیرانی]] برادر بزرگتر مصطفی طائی شمیرانی است. غزلیات بسیط، شیرین، روان و بدون پیرایه بوده است. بسیط پس از مسافرت به ترکیه و زیارت مزار مولانا تصمیم گرفت از عشق مجازی به عشق حقیقی روی آورد و مهر و محبت معصومین(ع) را پایه و اساس شعر و سرودههای خود قرار دهد.<ref>دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمد زاده، ج 2، ص 14.</ref> | ||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
===خون و شهادت=== | ===خون و [[شهادت]]=== | ||
{ | {| style="margin: 0 auto; " | ||
| class="b" |<span class="beyt"> ای کشتهای که زنده عدالت به نام توست </span> | | class="b" |<span class="beyt"> ای کشتهای که زنده عدالت به نام توست </span> | ||
| style="width:2em;" | | | style="width:2em;" | | ||
خط ۹۴: | خط ۷۱: | ||
| class="b" |<span class="beyt"> خونی که جاری است به شریان دین حق </span> | | class="b" |<span class="beyt"> خونی که جاری است به شریان دین حق </span> | ||
| style="width:2em;" | | | style="width:2em;" | | ||
| class="b" |<span class="beyt"> خون گلوی اصغر خشکیده کام توست </span> | | class="b" |<span class="beyt"> خون گلوی [[علی اصغر (ع)|اصغر]] خشکیده کام توست </span> | ||
|- | |- | ||
| class="b" |<span class="beyt"> کی آرزوی روضه رضوان کند دگر </span> | | class="b" |<span class="beyt"> کی آرزوی روضه رضوان کند دگر </span> | ||
خط ۱۱۷: | خط ۹۴: | ||
|} | |} | ||
<br /> | <br /> | ||
===شام عاشورا=== | ===شام [[عاشورا]]=== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۱۹: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3623708&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 266-267.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3623708&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 266-267.] | ||
== پی نوشت == | ==پی نوشت== | ||
[[رده:ادبیات]] | [[رده:ادبیات]] | ||
[[رده:شاعران]] | [[رده:شاعران]] |
نسخهٔ ۱۲ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۸
مصطفی طائی شمیرانی، (١٣١٨ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.
مصطفی طائی شمیرانی | |
---|---|
زادروز | ١٣١٨ ه.ش |
پدر و مادر | علی اکبر طائی شمیرانی |
ملیت | ایرانی |
پیشه | شاعر |
تخلص | بسیط |
زندگینامه
مصطفی طائی شمیرانی متخلص به «بسیط» فرزند علی اکبر در سال ١٣١٨ هجری شمسی در خانوادهای با فضل و دانش متولد شد. مرتضی طائی شمیرانی برادر بزرگتر مصطفی طائی شمیرانی است. غزلیات بسیط، شیرین، روان و بدون پیرایه بوده است. بسیط پس از مسافرت به ترکیه و زیارت مزار مولانا تصمیم گرفت از عشق مجازی به عشق حقیقی روی آورد و مهر و محبت معصومین(ع) را پایه و اساس شعر و سرودههای خود قرار دهد.[۱]
اشعار
خون و شهادت
ای کشتهای که زنده عدالت به نام توست | قائم قیام خلق ز فیض قیام توست | |
خصمت اگر که بنده زور است و زر ولی | آزادگی است مذهب و عزت مرام توست | |
تو یادگار شیر خدایی به کارزار | زیرا که ذوالفقار علی در نیام توست | |
بر تربت تو گر که برم سجده کفر نیست | چون ماوراء حدّ تصور مقام توست | |
خونی که جاری است به شریان دین حق | خون گلوی اصغر خشکیده کام توست | |
کی آرزوی روضه رضوان کند دگر | هر زائری که ساکن دارالسلام توست | |
جای تفاخر است بر ابنای روزگار | در مکتبی که خون و شهادت پیام توست | |
با نهضت تو دین نبی زنده شد بلی | این یک نمونه از اثر اهتمام توست | |
از یاد روزگار کجا میروی حسین | هر جا که میروم همه جا ذکر نام توست | |
کن پیروی «بسیط» ز راه کسی که او | سبط رسول باشد و سوم امام توست |
شام عاشورا
در همه عالم شبی چون شام عاشورا نبود | مثل آن شب هم شبی غمبار و جانفرسا نبود | |
چون دل کافر جهان آن شب سیاه و تیره بود | روشنی جز در حریم عترت طاها نبود | |
پاسدار خیمه آن شب حضرت عباس بود | آنکه شیری همچو او در عرصه هیجا نبود | |
بود بر پا خیمه سلطان مظلومان حسین | روز دیگر ز آتش کین خیمهای بر پا نبود | |
بود طفلی تشنه لب آن شب در آغوش رباب | لیک حلقومش نشان ناوک اعدا نبود | |
قاسم آن شب در کنار اکبر و عباس بود | در دلش هم ذرهای گویی غم فردا بود | |
چونکه اکبر داشت عزم رفتن میدان جنگ | خاطری آشفته تر از خاطر لیلا نبود | |
جز حسین بن علی فردی در آن شب تا سحر | از برای وصل جانان مست و بی پروا نبود | |
کربلا هرگز ندارد یاد چون آن شب شبی | گر نبود آن شب دلی پر شور و پر غوغا نبود | |
دور گردون بس زنان نامور دیده «بسیط» | شیر زن اما کسی جز زینب کبری نبود |
منابع
پی نوشت
- ↑ دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمد زاده، ج 2، ص 14.