جابر حاجی کوه کمر: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
=== برای امام حسین (ع) === | ===برای امام حسین (ع)=== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| باز هم دریای دل امشب شده طوفان حسین | موجی از غم میزند هر گوشه کیهان حسین }} | {{ب| باز هم دریای دل امشب شده طوفان [[حسین]] | موجی از غم میزند هر گوشه کیهان حسین }} | ||
{{ب| باز هم مرغ دلم کرده هوای کربلا | میدهم تسکین به دل با خواندن قرآن حسین }} | {{ب| باز هم مرغ دلم کرده هوای [[کربلا]] | میدهم تسکین به دل با خواندن قرآن حسین }} | ||
{{ب| جای آب از چشمهها خون میزند بیرون چرا | چون که اصغر میدهد جان با لب عطشان حسین }} | {{ب| جای آب از چشمهها خون میزند بیرون چرا | چون که [[علی اصغر (ع)|اصغر]] میدهد جان با لب عطشان حسین }} | ||
{{ب| از چه رو رنگ شقایق سرخ گشته است و سیاه | دیده گویا چهرهات با خون شده الوان حسین }} | {{ب| از چه رو رنگ شقایق سرخ گشته است و سیاه | دیده گویا چهرهات با خون شده الوان حسین }} | ||
{{ب| آسمان هم بغض سنگی در گلو دارد هنوز | رفته از دستش دگر آن اختر تابان حسین }} | {{ب| آسمان هم بغض سنگی در گلو دارد هنوز | رفته از دستش دگر آن اختر تابان حسین }} | ||
{{ب| چون که دید عباس را | {{ب| چون که دید [[عباس ابن علی(ع)|عباس]] را [[زینب (س)|زینب]]، چرا نشناختش | شرحه شرحه گشته چون با شیوه شیران حسین }} | ||
{{ب| یاس هم بیخیمه مانده رنگش از ماتم کبود | بر کدامین معصیت او میدهد تاوان حسین }} | {{ب| یاس هم بیخیمه مانده رنگش از ماتم کبود | بر کدامین معصیت او میدهد تاوان حسین }} | ||
{{ب| نه فلک گویی که از دردش به خود پیچیدهاند | بی تو نامت میدهد بر نه فلک درمان حسین }} | {{ب| نه فلک گویی که از دردش به خود پیچیدهاند | بی تو نامت میدهد بر نه فلک درمان حسین }} | ||
{{ب| هر که با آه دلی نام تو کفت زیر لب | ریخت بر پهنای صورت اشکی از هجران حسین }} | {{ب| هر که با آه دلی نام تو کفت زیر لب | ریخت بر پهنای صورت اشکی از هجران حسین }} | ||
{{ب| ماجرای ظهر عاشورا فقط یک جنگ نیست | میکند تدریس عشق بر خون خود غلطان حسین }} | {{ب| ماجرای ظهر [[عاشورا]] فقط یک جنگ نیست | میکند تدریس عشق بر خون خود غلطان حسین }} | ||
{{ب| من ز عشقت در ردیفم نام تو گنجاندهام | دادهام بر شعر خود من نام تو عنوان حسین }} | {{ب| من ز عشقت در ردیفم نام تو گنجاندهام | دادهام بر شعر خود من نام تو عنوان حسین }} | ||
{{ب| نه نمیگنجد میان صد غزل اوصاف او | گو فقط این جمله را جان میکنم قربان حسین }} | {{ب| نه نمیگنجد میان صد غزل اوصاف او | گو فقط این جمله را جان میکنم قربان حسین }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
=== در سوگ غزه === | ===در سوگ غزه=== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| روز عاشورا و غزه کربلایی دیگر است | گونههای یاسها الوان به رنگ احمر است }} | {{ب| روز عاشورا و غزه کربلایی دیگر است | گونههای یاسها الوان به رنگ احمر است }} | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3623708&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 1185-1186.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3623708&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 1185-1186.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== |
نسخهٔ ۱۸ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۲۶
جابر حاجی کوه کمر (١٣٥٩ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.
جابر حاجی کوه کمر | |
---|---|
زادروز | ١٣٥٩ ه.ش شهرستان مرند |
پدر و مادر | رحمان حاجی کوه کمر |
زندگینامه
جابر حاجی کوه کمر فرزند رحمان در سال ١٣٥٩ شمسی در شهرستان مرند متولد شد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. ایشان تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادبیات و علوم انسانی گذراند.
وی مدیر عامل شرکت تولید آلومینیوم (مارال پنجره آذر) و عضو هیئت مدیره انجمن ادبی استاد شهریار مرند بوده است.
حاجی کوه کمره در چندین جشنواره مانند جایزه ادبی تبریز، مقاومت و پایداری اهر و... برگزیده شده است. [۱]
اشعار
برای امام حسین (ع)
باز هم دریای دل امشب شده طوفان حسین | موجی از غم میزند هر گوشه کیهان حسین | |
باز هم مرغ دلم کرده هوای کربلا | میدهم تسکین به دل با خواندن قرآن حسین | |
جای آب از چشمهها خون میزند بیرون چرا | چون که اصغر میدهد جان با لب عطشان حسین | |
از چه رو رنگ شقایق سرخ گشته است و سیاه | دیده گویا چهرهات با خون شده الوان حسین | |
آسمان هم بغض سنگی در گلو دارد هنوز | رفته از دستش دگر آن اختر تابان حسین | |
چون که دید عباس را زینب، چرا نشناختش | شرحه شرحه گشته چون با شیوه شیران حسین | |
یاس هم بیخیمه مانده رنگش از ماتم کبود | بر کدامین معصیت او میدهد تاوان حسین | |
نه فلک گویی که از دردش به خود پیچیدهاند | بی تو نامت میدهد بر نه فلک درمان حسین | |
هر که با آه دلی نام تو کفت زیر لب | ریخت بر پهنای صورت اشکی از هجران حسین | |
ماجرای ظهر عاشورا فقط یک جنگ نیست | میکند تدریس عشق بر خون خود غلطان حسین | |
من ز عشقت در ردیفم نام تو گنجاندهام | دادهام بر شعر خود من نام تو عنوان حسین | |
نه نمیگنجد میان صد غزل اوصاف او | گو فقط این جمله را جان میکنم قربان حسین |
در سوگ غزه
روز عاشورا و غزه کربلایی دیگر است | گونههای یاسها الوان به رنگ احمر است | |
بر کدامین معصیت اینگونه تاوان میدهد | کودکی معصوم که هم سن و سال اصغر است | |
یک طرف ویرانههایی که زمانی خانه بود | یک طرف جسم شهیدانی که بی پا و سر است | |
همچو اکبر جان سپرد اما به ذلت تن نداد | چون پناه او دو دست شیر مردان حیدر است | |
اشکهای مادران گویی فراتی ساخته | اشکهای نابشان همجنس آب کوثر است | |
این غزل در سوگ غزه بر عزا خواهد نشست | روز عاشورا و غزه کربلایی دیگر است |
منابع
پی نوشت
- ↑ گفتوگوی مؤلف با شاعر.