بشیر بن عمرو حضرمی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
نام او را بشر بن عبدالله، بشیر بن عمر، <ref>برای تفصیل بیشتر رک : تسمیه من قتل مع الحسین من اهل بیته و شیعته، اسدی کوفی، فضیل بن زبیر، به کوشش محمدرضا حسینی جلالی، مجله تراثنا، سال اول شمارة | نام او را بشر بن عبدالله، بشیر بن عمر، <ref>برای تفصیل بیشتر رک : تسمیه من قتل مع الحسین من اهل بیته و شیعته، اسدی کوفی، فضیل بن زبیر، به کوشش محمدرضا حسینی جلالی، مجله تراثنا، سال اول شمارة ۲، ۲۴، ۱۴۰۵ ﻫ ق.، ص۱۵۶؛ الاخبار الطول، دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره : ۱۹۶۰ م.، ص۲۲۹؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۳، ص۱۵۹.</ref> بشر بن عمرو، بشر بن عمرو بن احدوث حضرمی کندی نیز نوشتهاند. <ref>ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش، ص۱۰۳. </ref> بشیر از اهالی حَضرَمَوت، از قبیله بنی کنده است. حضرمی قبیلهای از قحطانیه در ناحیه حضرموت است. سرزمین حضرموت به این سبب شناخته شده است که قبیلهای از بنی حضرمی، تیرهای از ظبی و آن هم تیرهای از یافع است که در ناحیه ای از یمن ساکن هستند.<ref>انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش. ص۸۸.</ref> | ||
بشیر از [[تابعین]] و از اصحاب امام علی(ع) بود. | بشیر از [[تابعین]] و از اصحاب امام علی(ع) بود. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
در شب [[عاشورا|عاشورا]] برای بشیر حضرمی پیغامی آوردند که پسرت در مرز ری اسیر شده است. او گفت: خود را به پناه خدا میبرم، هیچ دوست نداشتم که او اسیر باشد و من زنده بمانم. ماجرا را به اطلاع امام حسین (ع) رساندند. امام حسین (ع) به او فرمود: «بیعت من از گردن تو برداشته شده، زود حرکت کن و برای رهایی فرزندت اقدام نما.» | در شب [[عاشورا|عاشورا]] برای بشیر حضرمی پیغامی آوردند که پسرت در مرز ری اسیر شده است. او گفت: خود را به پناه خدا میبرم، هیچ دوست نداشتم که او اسیر باشد و من زنده بمانم. ماجرا را به اطلاع امام حسین (ع) رساندند. امام حسین (ع) به او فرمود: «بیعت من از گردن تو برداشته شده، زود حرکت کن و برای رهایی فرزندت اقدام نما.» | ||
اما بشیر پاسخ داد: «اَکلَتْنی اِذَن السِّباعُ حَیا اِنْ فَارَقْتُکَ وَ اَساَلُ عَنک الرکبان و اَخذُ لَکَ مَعَ قَلّة الاعوان لا یکونُ هذا ابداً <ref>بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار (ع)، مجلسی، ملا محمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، | اما بشیر پاسخ داد: «اَکلَتْنی اِذَن السِّباعُ حَیا اِنْ فَارَقْتُکَ وَ اَساَلُ عَنک الرکبان و اَخذُ لَکَ مَعَ قَلّة الاعوان لا یکونُ هذا ابداً <ref>بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار (ع)، مجلسی، ملا محمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، ۱۳۶۲ ش.، ج۴۴، ص۳۹۴.</ref> اگر از شما جدا شوم، سزاوار آن است که درندگان بیابان مرا زنده زنده بدرند. اگر تو را با کمی یاران رها سازم و از تو برای رفتن مرکبی بخواهم و خود آسوده خاطر بازگردم. نه هرگز چنین نخواهد شد.» | ||
امام حسین (ع) فرمودند: «پس لااقل این پنج بُرد را که هزار دینار ارزش دارد، توسط فرزند دیگرت بفرست تا برای استخلاص برادرش اقدام کند. او بخشش امام حسین (ع) را پذیرفت و فرزند خود را مأمور رهایی برادرش نمود.» <ref>ترجمة الامام الحسین، | امام حسین (ع) فرمودند: «پس لااقل این پنج بُرد را که هزار دینار ارزش دارد، توسط فرزند دیگرت بفرست تا برای استخلاص برادرش اقدام کند. او بخشش امام حسین (ع) را پذیرفت و فرزند خود را مأمور رهایی برادرش نمود.» <ref>ترجمة الامام الحسین، ص۷۱؛ مقاتل الطالبیین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، ترجمۀ هاشم رسولی محلاتی، تهران: کتابفروشی صدوق. ، ص۷۸. </ref> | ||
===شهادت=== | ===شهادت=== | ||
برخی بشیر را شهید حمله نخستین دانستهاند.<ref>ذخیرة الدارین، حائری شیرازی، سید عبدالحمید، نجف: مطبعه المرتضویه ، | برخی بشیر را شهید حمله نخستین دانستهاند.<ref>ذخیرة الدارین، حائری شیرازی، سید عبدالحمید، نجف: مطبعه المرتضویه ، ۱۳۴۵ ﻫ ق.</ref> اما درستتر آن است که جزء شهدای بعد از نماز ظهر عاشورا بوده است.<ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۴. </ref> رجزی که به او منسوب است نیز نشاندهنده این مطلب است. | ||
بشیر بن عمرو حضرمی و [[سوید بن عمرو خثعمى|سُوَیدِ بن عَمرو]] آخرین اصحاب امام حسین (ع) بودند که تا آخرین لحظات باقی مانده و سپس به میدان رفتند. <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: | بشیر بن عمرو حضرمی و [[سوید بن عمرو خثعمى|سُوَیدِ بن عَمرو]] آخرین اصحاب امام حسین (ع) بودند که تا آخرین لحظات باقی مانده و سپس به میدان رفتند. <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲– ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۴.</ref> بشیر روز عاشورا و بعد از نماز ظهر با اذن امام حسین (ع) به میدان شتافت و در حالیکه چنین رجز میخواند:{{شعر}} | ||
{{م| الیوم یا نفس اُلاقی الرّحمن }} | {{م| الیوم یا نفس اُلاقی الرّحمن }} | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
بنا به نقلی دیگر هنگام عزیمت امام حسین (ع) به آخرین نبرد با دشمن بشیر و عمرو بن ابی مطاع دو تن از یاران آن حضرت هنوز زنده بودند. بشیر با ملاحظه تصمیم امام حسین (ع) برای ورود به جنگ بر آن شد تا بر امام حسین (ع) سبقت جوید. پس به میدان رفت و پیش از امام حسین (ع) به شهادت رسید. <ref>نهضت امام حسین (ع) و قیام کربلا، | بنا به نقلی دیگر هنگام عزیمت امام حسین (ع) به آخرین نبرد با دشمن بشیر و عمرو بن ابی مطاع دو تن از یاران آن حضرت هنوز زنده بودند. بشیر با ملاحظه تصمیم امام حسین (ع) برای ورود به جنگ بر آن شد تا بر امام حسین (ع) سبقت جوید. پس به میدان رفت و پیش از امام حسین (ع) به شهادت رسید. <ref>نهضت امام حسین (ع) و قیام کربلا، ص۳۰۸. </ref> | ||
در [[زیارت رجبیه]] و [[زیارت ناحیه مقدسه]] به وی این چنین سلام داده شده است: | در [[زیارت رجبیه]] و [[زیارت ناحیه مقدسه]] به وی این چنین سلام داده شده است: | ||
السَّلامُ عَلَی بِشرِ اَو بَشیر بنِ عَمرو الحَضرَمِی شَکَرَاللهُ لَکَ قَولَکَ لِلحُسَینِ وَ قَد اَذِنَ لَکَ فِی الاِنصِرافِ: اَکلَتْنی اِذَن السِّباعُ حَیا اِنْ فَارَقْتُکَ وَ اَساَلُ عَنکَ الرُّکبانَ وَ اَخذُلَکَ مَعَ قِلَّةِ الاَعوانِ لا یکونُ هذا اَبَداً سلام بر بشیر بن عمرو حضرمی، سپاس خدا را از سخن تو به امام حسین (ع) آنگاه که اجازه رفتن به تو داد و تو گفتی: هر گاه از شما جدا شوم و برگردم، درندگان مرا زنده زنده بخورند و مرکب از شما بخواهم و شما را با کمی یاران واگذارم. هرگز این چنین نباشد. <ref>برای تفصیل بیشتر رک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: | السَّلامُ عَلَی بِشرِ اَو بَشیر بنِ عَمرو الحَضرَمِی شَکَرَاللهُ لَکَ قَولَکَ لِلحُسَینِ وَ قَد اَذِنَ لَکَ فِی الاِنصِرافِ: اَکلَتْنی اِذَن السِّباعُ حَیا اِنْ فَارَقْتُکَ وَ اَساَلُ عَنکَ الرُّکبانَ وَ اَخذُلَکَ مَعَ قِلَّةِ الاَعوانِ لا یکونُ هذا اَبَداً سلام بر بشیر بن عمرو حضرمی، سپاس خدا را از سخن تو به امام حسین (ع) آنگاه که اجازه رفتن به تو داد و تو گفتی: هر گاه از شما جدا شوم و برگردم، درندگان مرا زنده زنده بخورند و مرکب از شما بخواهم و شما را با کمی یاران واگذارم. هرگز این چنین نباشد. <ref>برای تفصیل بیشتر رک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۴؛ اللهوف فی قتلی الطفوف (مقتل الحسین)، ابن طاووس، علی بن موسی بن محمد، نجف: مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ ﻫ ق. ، ص۳۹-۴۰. </ref> | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2588126&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2588126&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص ۳۸۸-۳۹۰.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
[[رده: شهیدان کربلا]] | [[رده: شهیدان کربلا]] | ||
[[en:Bashir b. Amr al-Kindi]] | [[en:Bashir b. Amr al-Kindi]] | ||
<references /> |
نسخهٔ ۱۶ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۵۷
اطلاعات اصحاب امام حسین (ع) | |
---|---|
نام کامل | بشیر بن عمرو بن احدوث حضرمی کندی |
نقش های برجسته | از یاران امام حسین (ع) و شهدای کربلا |
بشیر بن عمرو بن حضرمی، از اصحاب امام حسین(ع) بود که در روز عاشورا در کربلا به شهادت رسید.
زندگینامه
نام او را بشر بن عبدالله، بشیر بن عمر، [۱] بشر بن عمرو، بشر بن عمرو بن احدوث حضرمی کندی نیز نوشتهاند. [۲] بشیر از اهالی حَضرَمَوت، از قبیله بنی کنده است. حضرمی قبیلهای از قحطانیه در ناحیه حضرموت است. سرزمین حضرموت به این سبب شناخته شده است که قبیلهای از بنی حضرمی، تیرهای از ظبی و آن هم تیرهای از یافع است که در ناحیه ای از یمن ساکن هستند.[۳]
بشیر از تابعین و از اصحاب امام علی(ع) بود.
همراهی با امام حسین(ع)
در اینکه بشیر کی و کجا به امام حسین (ع) ملحق شد مشخص نیست. اما در روزهای سوم یا چهارم محرم در کربلا و در کنار امام حسین (ع) بوده است.
نقش در واقعه کربلا
رها نکردن امام به خاطر فرزند
در شب عاشورا برای بشیر حضرمی پیغامی آوردند که پسرت در مرز ری اسیر شده است. او گفت: خود را به پناه خدا میبرم، هیچ دوست نداشتم که او اسیر باشد و من زنده بمانم. ماجرا را به اطلاع امام حسین (ع) رساندند. امام حسین (ع) به او فرمود: «بیعت من از گردن تو برداشته شده، زود حرکت کن و برای رهایی فرزندت اقدام نما.»
اما بشیر پاسخ داد: «اَکلَتْنی اِذَن السِّباعُ حَیا اِنْ فَارَقْتُکَ وَ اَساَلُ عَنک الرکبان و اَخذُ لَکَ مَعَ قَلّة الاعوان لا یکونُ هذا ابداً [۴] اگر از شما جدا شوم، سزاوار آن است که درندگان بیابان مرا زنده زنده بدرند. اگر تو را با کمی یاران رها سازم و از تو برای رفتن مرکبی بخواهم و خود آسوده خاطر بازگردم. نه هرگز چنین نخواهد شد.»
امام حسین (ع) فرمودند: «پس لااقل این پنج بُرد را که هزار دینار ارزش دارد، توسط فرزند دیگرت بفرست تا برای استخلاص برادرش اقدام کند. او بخشش امام حسین (ع) را پذیرفت و فرزند خود را مأمور رهایی برادرش نمود.» [۵]
شهادت
برخی بشیر را شهید حمله نخستین دانستهاند.[۶] اما درستتر آن است که جزء شهدای بعد از نماز ظهر عاشورا بوده است.[۷] رجزی که به او منسوب است نیز نشاندهنده این مطلب است.
بشیر بن عمرو حضرمی و سُوَیدِ بن عَمرو آخرین اصحاب امام حسین (ع) بودند که تا آخرین لحظات باقی مانده و سپس به میدان رفتند. [۸] بشیر روز عاشورا و بعد از نماز ظهر با اذن امام حسین (ع) به میدان شتافت و در حالیکه چنین رجز میخواند:
الیوم یا نفس اُلاقی الرّحمن | ||
لا تجزعی فکلِّ شَیءٍ قَد فان | ||
الیوم تجزینَ بِکُّلِ احسان | ||
و الصّبرا احظی لک عند الدّیان |
ای من! امروز خدای رحمان را دیدار و ملاقات خواهی کرد و به احسان فراوان او نواخته خواهی شد. ای جان! بیتابی نکن. بر پیشانی هر چیز مرگ و فنا نوشتهاند و صبر و شکیبایی در پیشگاه داور بزرگ هستی لذتبخشتر و ارزندهتر است.
او پس از جهاد به شهادت رسید.
بنا به نقلی دیگر هنگام عزیمت امام حسین (ع) به آخرین نبرد با دشمن بشیر و عمرو بن ابی مطاع دو تن از یاران آن حضرت هنوز زنده بودند. بشیر با ملاحظه تصمیم امام حسین (ع) برای ورود به جنگ بر آن شد تا بر امام حسین (ع) سبقت جوید. پس به میدان رفت و پیش از امام حسین (ع) به شهادت رسید. [۹]
در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه به وی این چنین سلام داده شده است:
السَّلامُ عَلَی بِشرِ اَو بَشیر بنِ عَمرو الحَضرَمِی شَکَرَاللهُ لَکَ قَولَکَ لِلحُسَینِ وَ قَد اَذِنَ لَکَ فِی الاِنصِرافِ: اَکلَتْنی اِذَن السِّباعُ حَیا اِنْ فَارَقْتُکَ وَ اَساَلُ عَنکَ الرُّکبانَ وَ اَخذُلَکَ مَعَ قِلَّةِ الاَعوانِ لا یکونُ هذا اَبَداً سلام بر بشیر بن عمرو حضرمی، سپاس خدا را از سخن تو به امام حسین (ع) آنگاه که اجازه رفتن به تو داد و تو گفتی: هر گاه از شما جدا شوم و برگردم، درندگان مرا زنده زنده بخورند و مرکب از شما بخواهم و شما را با کمی یاران واگذارم. هرگز این چنین نباشد. [۱۰]
منبع
پی نوشت
- ↑ برای تفصیل بیشتر رک : تسمیه من قتل مع الحسین من اهل بیته و شیعته، اسدی کوفی، فضیل بن زبیر، به کوشش محمدرضا حسینی جلالی، مجله تراثنا، سال اول شمارة ۲، ۲۴، ۱۴۰۵ ﻫ ق.، ص۱۵۶؛ الاخبار الطول، دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره : ۱۹۶۰ م.، ص۲۲۹؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۳، ص۱۵۹.
- ↑ ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش، ص۱۰۳.
- ↑ انصار الحسین (ع)، محمد مهدی شمس الدین، ترجمه سید ناصر هاشم زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل، ۱۳۸۷ ش. ص۸۸.
- ↑ بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار (ع)، مجلسی، ملا محمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، ۱۳۶۲ ش.، ج۴۴، ص۳۹۴.
- ↑ ترجمة الامام الحسین، ص۷۱؛ مقاتل الطالبیین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، ترجمۀ هاشم رسولی محلاتی، تهران: کتابفروشی صدوق. ، ص۷۸.
- ↑ ذخیرة الدارین، حائری شیرازی، سید عبدالحمید، نجف: مطبعه المرتضویه ، ۱۳۴۵ ﻫ ق.
- ↑ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۴.
- ↑ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲– ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۴.
- ↑ نهضت امام حسین (ع) و قیام کربلا، ص۳۰۸.
- ↑ برای تفصیل بیشتر رک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۴؛ اللهوف فی قتلی الطفوف (مقتل الحسین)، ابن طاووس، علی بن موسی بن محمد، نجف: مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ ﻫ ق. ، ص۳۹-۴۰.