گریه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
*جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۳۸۱-۳۸۵. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=654837&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۳۸۱-۳۸۵.] | ||
==پینوشت== | ==پینوشت== |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۰
«چشم گریان، چشمۀ فیض خداست». گریه بر اباعبدالله الحسین(ع) ثواب بسیار دارد. [۱]
مفهوم[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فرشتگان، پیامبران، زمین و آسمان، حیوانات صحرا و دریا هم بر عزاى حسین(ع) گریستهاند.[۲] اشک ریختن،نشانۀ پیوند قلبى با اهل بیت و سیدالشهدا است.اشک، دل را سیراب مىکند، عطش روح را بر طرف مىسازد و حاصل محبّتى است که نسبت به اهل بیت حاصل مىشود. همدلى و هماهنگى روحى با ائمّه،ایجاب مىکند که در شادى آنان شاد و در غمشان محزون باشیم.این نشان شیعه است که«یفرحون بفرحنا و یحزنون لحزننا...» [۳] قلبى که مهر حسین(ع) را داشته باشد، بىشک به یاد مظلومیّت و شهادت او مىگرید.اشک،زبان دل و شاهد عشق است.
آنچنان کز برگ گل،عطر و گلاب آید بیرون | تا که نامت مىبرم از دیدۀ آب آید برون | |
رشتۀ الفت بود در بین ما،کز قعر چاه | کى بدون رشته،آب بىحساب آید برون؟ | |
تا نسوزد دل،نریزد اشک و خون از دیدهها | آتشى باید که خوناب کباب آید برون | |
مهر تو شیرازۀ«امّ الکتاب»خلقت است | مشکل این شیرازه از قلب کتاب آید برون | |
گر نباشد مهر تو دل را نباشد ارزشى | برگ بىحاصل شود گل،چون گلاب آید برون [۴] |
تجدید بیعت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
گریستن در سوگ شهداى کربلا،تجدید بیعت با عاشورا و فرهنگ شهادت و تغذیۀ فکرى و روحى با این مکتب است و اشک ریختن،نوعى امضا کردن پیمان و قرار داد مودّت با سید الشهداست.ائمّه شیعه،گریستن بر مظلومیت اهل بیت و عزاى حسینى را تأکید کرده و شهادت اشک را بر صداقت عشق،پذیرفتهاند.امام صادق(ع)فرموده است:
«نزد هر کس که ما یاد شویم و چشمانش اشکآلود شود،حتى اگر به اندازۀ بال مگسى باشد،خداوند گناهانش را مىبخشاید،هر چند چون کف دریا فراوان باشد.» [۵] به گفتۀ صائب:
در سلسلۀ اشک بود گوهر مقصود | گر هست ز یوسف خبر،این قافله دارد |
دستور امامان به گریستن بر امام حسین(ع)بسیار اکید است. امام رضا(ع)به ریّان بن شبیب در حدیث مفصّلى فرمود: «یا بن شبیب!ان کنت باکیا لشىء فابک للحسین بن علىّ بن ابى طالب فانّه ذبح کما یذبح الکبش...». [۶] اگر بر چیزى گریه مىکنى، بر حسین بن على گریه کن، که او را همچون گوسفند، سر بریدند.
در دیدگاه اهل بیت(ع)[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در حدیث دیگرى فرموده است:«محرّم،ماهى است که مردم دورۀ جاهلیت جنگ در آن را ناروا مىدانستند،ولى در این ماه،دشمنان، خون ما را بناحق ریختند و هتک حرمت ما نمودند و فرزندان و بانوان ما را به اسارت گرفتند و به خیمههاى ما آتش زدند و غارت کردند و در کار ما،براى رسول خدا هیچ حرمتى را رعایت نکردند.روز حسین( عاشورا) پلکهاى ما را مجروح و اشکهایمان را جارى کرد و ما از سرزمین کربلا،گرفتارى و رنج به میراث بردیم.پس باید بر کسى همچون حسین،گریه کنندگان بگریند،که گریه بر او،گناهان بزرگ را هم فرو مىریزد.» [۷]
خود امام حسین(ع)فرموده است:«انا قتیل العبرة،لا یذکرنى مؤمن الاّ بکى»، [۸] من کشتۀ اشکم،هیچ مؤمنى مرا یاد نمىکند مگر آنکه(بخاطر مصیبتهایم)مىگرید.امام سجاد(ع)بیست سال بر امام حسین علیه السلام گریست و هرگز طعامى پیش او نمىگذاشتند مگر آنکه گریه مىکرد. [۹] به فرمودۀ امام صادق(ع):هر ناله و گریهاى ناپسند و مکروه است،مگر نالیدن و گریستن بر حسین علیه السلام:«کلّ الجزع و البکاء مکروه سوى الجزع و البکاء على الحسین». [۱۰]
فلسفه گریه بر حسین(ع)[ویرایش | ویرایش مبدأ]
هم گریستن،هم گریاندن،هم خود را شبیه گریه کنندگان در آوردن(تباکى)پسندیده است و اجر دارد.این همه فضیلت که براى گریه بر حسین(ع)بیان شده و اینکه اشک چشم،آتش دوزخ را فرو مىنشاند و غمگین شدن در سوگ شهیدان کربلا ایمنى از عذاب است،در صورتى است که گناه و فسق و آلودگى انسان در حدّى نباشد که مانع رسیدن این فیض الهى گردد.اشکى که مبیّن پیوند عاطفى و رابطۀ مکتبى و اتصال روحى با راه و فکر و خط ائمّه و سید الشهداست،حتما زمینهساز پرهیز از گناه مىگردد. به تعبیر شهید مطهّرى:«گریه بر شهید،شرکت در حماسۀ او و هماهنگى با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت اوست...امام حسین(ع)بواسطۀ شخصیّت عالىقدرش،بواسطۀ شهادت قهرمانانهاش،مالک قلبها و احساسات صدها میلیون انسان است.اگر کسانى که بر این مخزن عظیم و گرانقدر احساسى و روحى گمارده شدند،یعنى سخنرانان مذهبى،بتوانند از این مخزن عظیم در جهت هم شکل کردن و همرنگ کردن و هم احساس کردن روحها با روح عظیم حسینى بهرهبردارى صحیح کنند،جهانى اصلاح خواهد شد.» [۱۱] پس مهمّ، شناخت فلسفۀ گریه در راستاى احیاى عاشورا و زنده نگهداشتن مراسم حسینى و فرهنگ کربلاست،نه گناه کردن و آلودگى،به امید پاک شدن با چند قطره اشک!معلوم نیست که دل و جان آلوده،آن همسویى را با امام داشته باشد که با یاد مصائبش گریه کند.
گریه در فرهنگ عاشورا،سلاح همیشه برّانى است که فریاد اعتراض به ستمگران را دارد.«اشک»،زبان دل است و گریه،فریاد عصر مظلومیّت.رسالت اشک نیز پاسدارى از «خون شهید»است.امام خمینى«ره»فرمود:«هر مکتبى،تا پایش سینه زن نباشد،تا پایش گریه کن نباشد،تا پایش توى سر و سینه زن نباشد حفظ نمىشود...»، [۱۲] «گریه کردن بر شهید،نگهداشتن،زنده نگهداشتن نهضت است»، [۱۳] «گریه کردن بر عزاى امام حسین،زنده نگهداشتن نهضت و زنده نگهداشتن همین معنى است که یک جمعیت کمى در مقابل یک امپراطور بزرگ ایستاد...،آنها از همین گریهها مىترسند،براى اینکه گریهاى است که گریه بر مظلوم است،فریاد مقابل ظالم است.» [۱۴]
هر چند نیست درد دل ما نوشتنى از اشک | خود،دو سطر به ایما نوشتهایم [۱۵] |
اشک،سر فصل محبّت و مودّت است و برخاسته از عشقى است که خداوند در دلها قرار داده که نسبت به حسین بن على(ع)مجذوب مىشود.به فرمودۀ رسول خدا«ص»:
«انّ لقتل الحسین حرارة فى قلوب المؤمنین لا تبرد ابدا». [۱۶] براى شهادت حسین علیه السلام حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمىشود.
کدام عاشق در این ره در بلا نیست؟ | کدامین دل شما را مبتلا نیست؟ | |
اگر در سوگتان شد دیده نمناک | اگر از عشقتان دل گشت غمناک | |
گواه عشق ما این دیده و دل | رساند«اشک»و«غم»ما را به منزل | |
کنون ماییم و درد داغدارى | کنون ماییم و اشک و سوگوارى | |
هنوز اشک عزا پیوسته جارى است | رواق چشممان آیینه کارى است | |
غدیر ما محرّم دارد امروز | محرّم،بذر غم مىکارد امروز [۱۷] |
امروز هم، اشک و گریه، رابط ما با حسین است و ما با شورى اشکهایمان، سر سفرۀ محبّت سیدالشهدا نشستهایم و نمکپروردۀ اباعبدالله هستیم، از این رو، این مهر با شیر مادر در جان ما وارد شده و با جان هم به در مىشود.
منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پینوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ احادیث ثواب و آثار گریه بر امام حسین«ع»را از جمله در بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۲۷۹ تا ۲۹۶ مطالعه کنید.
- ↑ سفینة البحار،ج ۱،ص ۹۷،بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۲۲۰ به بعد.
- ↑ میزان الحکمه،ج ۵،ص ۲۳۳.
- ↑ اى اشکها بریزید،حسان،ص ۱۳۱.
- ↑ وسائل الشیعة،ج ۱۰،ص ۳۹۱.
- ↑ بحار الانوار،ج۴۴،ص ۲۸۶.
- ↑ همان،ص ۲۸۳.
- ↑ همان،ص ۲۷۹.
- ↑ همان،ج ۴۶،ص ۱۰۸.
- ↑ بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۳۱۳.
- ↑ شهید(ضمیمۀ قیام و انقلاب مهدى)،ص ۱۲۴ و ۱۲۵.
- ↑ صحیفه نور،ج۸،ص ۷۰.
- ↑ همان،ج ۱۰،ص ۳۱.
- ↑ همان-ج ۱۰،ص ۳۱.
- ↑ صائب تبریزى.
- ↑ جامع احادیث الشیعة،ج ۱۲،ص ۵۵۶.
- ↑ از مثنوى«اهل بیت آفتاب»از مؤلف.