سعید بن عبدالله حنفی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع) | {{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع) | ||
| عنوان = | | عنوان = | ||
| تصویر = | | تصویر =مزار یاران امام حسین(ع).jpg | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
|توضیح تصویر = | |توضیح تصویر = | ||
خط ۲۳: | خط ۲۱: | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| آثار = | | آثار = | ||
| نقش های برجسته = از اصحاب امام حسین (ع) | | نقش های برجسته = از اصحاب امام حسین (ع) و شهید نماز در کربلا | ||
}} | }}'''سعید بن عبدالله،''' از اصحاب [[امام حسین (ع)]] که در [[کربلا]] در ظهر [[عاشورا]] در هنگام حفاظت از [[ابا عبدالله (ع)|اباعبدالله(ع)]] در هنگام نماز به [[شهادت]] رسید و به شهید نماز مشهور شد. | ||
== تبارشناسی == | |||
سعید بن عبدالله از قبیله بنی حنیفة بن لُجیم از شاخههای بکر بن وائل از بطن قبیله عدنان از اعراب شمالی است. او از شیوخ شیعه و اعیان [[کوفه]] بود. | |||
==نقش در واقعه کربلا== | |||
=== آخرین پیک کوفیان === | |||
سعید بن عبدالله حنفی در دعوت از امام حسین (ع) به عراق شهرت بسیار دارد. از همان زمانی که خبر مرگ [[معاویه]] به کوفه رسید، او به همراه [[هانی ابن هانی سبعی|هانی بن هانی السَّبیعی]]<nowiki/> نامه بسیار مهمی را از کوفیان به امام حسین (ع) در مکه رساندند.<ref>الاخبار الطوال، ص۲۳۰؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۳۵۳؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ ﻫ ق.، ج۲، ص۳۸۰.</ref> متن نامه چنین بود: | |||
بسم الله الرحمن الرحیم. به حسین بن علی (ع) از جانب شیعیان و فداییانش. ای امام بزرگوار! هر چه زودتر خود را به کوفه برسان، مردم منتظر شمایند، چون امامی به جز شما ندارند. بنابراین تعجیل کن و باز هم تعجیل کن! والسلام. <ref>تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، احمد بن اسحاق ( ابن واضح)، بیروت: دار صادر، ۱۳۷۹ ﻫ ق / ۱۹۶۰ م.، ج۲، ص۱۷۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۳۵۳.</ref> | |||
امام حسین (ع) پس از صحبت با هانی و سعید، آخرین فرستادگان کوفه برخاست و بعد از خواندن دو رکعت نماز بین رکن و مقام، از خداوند طلب خیر نمود و در پاسخ به همه نامهها، نامهای نوشت و همراه [[مسلم بن عقیل|مسلم بن عقیل]]<nowiki/> برای مردم کوفه فرستاد.<ref>الاخبار الطوال، ص۲۳۰؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۳۵۳؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ ﻫ ق.، ج۲، ص۳۸۰.</ref> | |||
===اعلام وفاداری در شب عاشورا=== | |||
شب عاشورا و پس از سخنان [[مسلم بن عوسجه]]، سعید بن عبدالله برخاست و اعلام وفاداری کرد: «پسر رسول خدا! به خدا سوگند تو را رها نمیکنیم تا آنکه خداوند شاهد باشد که در غیاب پیامبرش، حرمت او را در وجود تو پاسداری کردیم. اگر بدانم که کشته میشوم سپس زنده شده و سوزانده میشوم و پس از آن متلاشی شده و در هوا پراکنده میشوم تا هفتاد مرتبه، از تو جدا نمیشوم تا مرگ خود را در نزد تو ببینم. پس چگونه جنگ نکنم در حالی که این کشته شدن به کرامتی ابدی میانجامد.» <ref>تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۳۵؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ ﻫ ق.، ج۲، ص۴۴۴. </ref> | |||
===شب عاشورا=== | |||
شب عاشورا و پس از سخنان مسلم بن | |||
===شهید نماز=== | ===شهید نماز=== | ||
هنگام نماز ظهر عاشورا، او از جمله افرادی بود که جان خود را سپر امام حسین (ع) کرد تا آن حضرت آسیب نبیند و بتواند نماز را با نیمی از بازماندگان اصحاب و خاندانش به صورت نماز خوف بهجای آورد. سعید و زهیر بن | هنگام نماز ظهر عاشورا، او از جمله افرادی بود که جان خود را سپر امام حسین (ع) کرد تا آن حضرت آسیب نبیند و بتواند نماز را با نیمی از بازماندگان اصحاب و خاندانش به صورت نماز خوف بهجای آورد. سعید و [[زهیر بن قین]]<nowiki/> جلوی امام حسین (ع) ایستادند تا اگر در نماز تیری به طرف آن حضرت پرتاب شد، به ایشان اصابت نکند. اما در همین مدت کوتاه هم چندین تیر از جانب دشمن به سوی امام حسین (ع) پرتاب شد که سعید بن عبدالله و زهیر بن قین آنها را به جان خریدند. سعید در اثر تیرهای پیاپی به [[شهادت|شهادت]] رسید. | ||
در بدن سعید به غیر از زخم شمشیر و نیزه، سیزده چوبه تیر یافتند. | لحظه شهادت، سعید رو به سوی امام حسین (ع) نمود و گفت: «ای پسر پیامبر! آیا به عهد خود وفا کردم؟» | ||
حضرت فرمود: «آری! تو پیش از من به بهشت میروی. از من به پیامبر سلام برسان و بگو که من در پی تو میآیم.» آنگاه سعید به شهادت رسید. <ref>انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶– ۲۰۰۰ م.، ج۳، ص۱۹۵؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۱. </ref> در بدن سعید به غیر از زخم شمشیر و نیزه، سیزده چوبه تیر یافتند. | |||
در | او به هنگام شهادت حدود ۵۰ سال سن داشت. در هنگام شهادت مردم کوفه را نفرین کرد و گفت: «خداوند! همانگونه که قوم عاد و ثمود را لعنت کردی، اینان را لعنت کن. خدایا! سلام و درود مرا به پیامبرت برسان و درد و رنجی را که بر اثر زخمها تحمل نمودم، به آن حضرت ابلاغ فرما.» | ||
سلام بر سعید بن عبدالله حنفی که وقتی حسین بن علی (ع) به او اجازه بازگشت از صحنه کربلا را داد، خطاب به امام حسین (ع) گفت: پسر رسول خدا! به خدا سوگند تو را رها نمیکنیم تا آنکه خداوند شاهد باشد که در غیاب پیامبرش، حرمت او را در وجود تو پاسداری کردیم. اگر بدانم که کشته میشوم سپس زنده شده و سوزانده میشوم و پس از آن متلاشی شده و در هوا پراکنده میشوم تا هفتاد مرتبه، از تو جدا نمیشوم تا مرگ خود را در نزد تو ببینم. پس چگونه جنگ نکنم در حالی که این کشته شدن به کرامتی ابدی میانجامد. سلام بر تو که جان خویش در این راه دادی و امام خود را یاری کردی. از سوی خدا به کرامت و عزت رسیدی. خداوند ما را با شما شهیدان محشور کند و همراهی با شما در اعلیعلیین را روزی ما کند. | در [[زیارت رجبیه]] و [[زیارت ناحیه مقدسه]] به وی چنین سلام داده شده است: «السَّلامُ عَلَی سَعدِ بنِ عَبدِ اللهِ الحَنَفِی القائِلِ لِلحُسَینِ . . .فَقَد لَقَیتَ حِمامَکَ وَ واسَیتَ اِمامَکَ وَ لَقَیتَ مِنَ اللهِ الکَرامَةَ فِی دارِ المُقامَةِ حَشَرَنَا اللهُ مَعَکُم فِی اَعلَی عِلِّیینَ» <ref>برای تفصیل بیشتر رک : انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۲، ص۳۳۶-۳۳۷؛الاخبار الطول، دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره : ۱۹۶۰ م. الطوال، ص۲۳۵-۲۳۶؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۳۵۳،۴۱۹.</ref> سلام بر سعید بن عبدالله حنفی که وقتی حسین بن علی (ع) به او اجازه بازگشت از صحنه کربلا را داد، خطاب به امام حسین (ع) گفت: پسر رسول خدا! به خدا سوگند تو را رها نمیکنیم تا آنکه خداوند شاهد باشد که در غیاب پیامبرش، حرمت او را در وجود تو پاسداری کردیم. اگر بدانم که کشته میشوم سپس زنده شده و سوزانده میشوم و پس از آن متلاشی شده و در هوا پراکنده میشوم تا هفتاد مرتبه، از تو جدا نمیشوم تا مرگ خود را در نزد تو ببینم. پس چگونه جنگ نکنم در حالی که این کشته شدن به کرامتی ابدی میانجامد. سلام بر تو که جان خویش در این راه دادی و امام خود را یاری کردی. از سوی خدا به کرامت و عزت رسیدی. خداوند ما را با شما شهیدان محشور کند و همراهی با شما در اعلیعلیین را روزی ما کند. | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص | |||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2588126&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص ۳۸۰-۳۸۳.] | |||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
[[رده: تاریخ]] | [[رده: تاریخ]] | ||
[[رده: افراد]] | [[رده: افراد]] | ||
[[رده: شهیدان کربلا]] | [[رده: شهیدان کربلا]] | ||
[[رده: | <references /> | ||
[[رده:شهیدان عاشورا]] |
نسخهٔ ۹ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۶
اطلاعات اصحاب امام حسین (ع) | |
---|---|
نام کامل | سعید بن عبدالله |
نقش های برجسته | از اصحاب امام حسین (ع) و شهید نماز در کربلا |
سعید بن عبدالله، از اصحاب امام حسین (ع) که در کربلا در ظهر عاشورا در هنگام حفاظت از اباعبدالله(ع) در هنگام نماز به شهادت رسید و به شهید نماز مشهور شد.
تبارشناسی
سعید بن عبدالله از قبیله بنی حنیفة بن لُجیم از شاخههای بکر بن وائل از بطن قبیله عدنان از اعراب شمالی است. او از شیوخ شیعه و اعیان کوفه بود.
نقش در واقعه کربلا
آخرین پیک کوفیان
سعید بن عبدالله حنفی در دعوت از امام حسین (ع) به عراق شهرت بسیار دارد. از همان زمانی که خبر مرگ معاویه به کوفه رسید، او به همراه هانی بن هانی السَّبیعی نامه بسیار مهمی را از کوفیان به امام حسین (ع) در مکه رساندند.[۱] متن نامه چنین بود: بسم الله الرحمن الرحیم. به حسین بن علی (ع) از جانب شیعیان و فداییانش. ای امام بزرگوار! هر چه زودتر خود را به کوفه برسان، مردم منتظر شمایند، چون امامی به جز شما ندارند. بنابراین تعجیل کن و باز هم تعجیل کن! والسلام. [۲]
امام حسین (ع) پس از صحبت با هانی و سعید، آخرین فرستادگان کوفه برخاست و بعد از خواندن دو رکعت نماز بین رکن و مقام، از خداوند طلب خیر نمود و در پاسخ به همه نامهها، نامهای نوشت و همراه مسلم بن عقیل برای مردم کوفه فرستاد.[۳]
اعلام وفاداری در شب عاشورا
شب عاشورا و پس از سخنان مسلم بن عوسجه، سعید بن عبدالله برخاست و اعلام وفاداری کرد: «پسر رسول خدا! به خدا سوگند تو را رها نمیکنیم تا آنکه خداوند شاهد باشد که در غیاب پیامبرش، حرمت او را در وجود تو پاسداری کردیم. اگر بدانم که کشته میشوم سپس زنده شده و سوزانده میشوم و پس از آن متلاشی شده و در هوا پراکنده میشوم تا هفتاد مرتبه، از تو جدا نمیشوم تا مرگ خود را در نزد تو ببینم. پس چگونه جنگ نکنم در حالی که این کشته شدن به کرامتی ابدی میانجامد.» [۴]
شهید نماز
هنگام نماز ظهر عاشورا، او از جمله افرادی بود که جان خود را سپر امام حسین (ع) کرد تا آن حضرت آسیب نبیند و بتواند نماز را با نیمی از بازماندگان اصحاب و خاندانش به صورت نماز خوف بهجای آورد. سعید و زهیر بن قین جلوی امام حسین (ع) ایستادند تا اگر در نماز تیری به طرف آن حضرت پرتاب شد، به ایشان اصابت نکند. اما در همین مدت کوتاه هم چندین تیر از جانب دشمن به سوی امام حسین (ع) پرتاب شد که سعید بن عبدالله و زهیر بن قین آنها را به جان خریدند. سعید در اثر تیرهای پیاپی به شهادت رسید.
لحظه شهادت، سعید رو به سوی امام حسین (ع) نمود و گفت: «ای پسر پیامبر! آیا به عهد خود وفا کردم؟»
حضرت فرمود: «آری! تو پیش از من به بهشت میروی. از من به پیامبر سلام برسان و بگو که من در پی تو میآیم.» آنگاه سعید به شهادت رسید. [۵] در بدن سعید به غیر از زخم شمشیر و نیزه، سیزده چوبه تیر یافتند.
او به هنگام شهادت حدود ۵۰ سال سن داشت. در هنگام شهادت مردم کوفه را نفرین کرد و گفت: «خداوند! همانگونه که قوم عاد و ثمود را لعنت کردی، اینان را لعنت کن. خدایا! سلام و درود مرا به پیامبرت برسان و درد و رنجی را که بر اثر زخمها تحمل نمودم، به آن حضرت ابلاغ فرما.»
در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه به وی چنین سلام داده شده است: «السَّلامُ عَلَی سَعدِ بنِ عَبدِ اللهِ الحَنَفِی القائِلِ لِلحُسَینِ . . .فَقَد لَقَیتَ حِمامَکَ وَ واسَیتَ اِمامَکَ وَ لَقَیتَ مِنَ اللهِ الکَرامَةَ فِی دارِ المُقامَةِ حَشَرَنَا اللهُ مَعَکُم فِی اَعلَی عِلِّیینَ» [۶] سلام بر سعید بن عبدالله حنفی که وقتی حسین بن علی (ع) به او اجازه بازگشت از صحنه کربلا را داد، خطاب به امام حسین (ع) گفت: پسر رسول خدا! به خدا سوگند تو را رها نمیکنیم تا آنکه خداوند شاهد باشد که در غیاب پیامبرش، حرمت او را در وجود تو پاسداری کردیم. اگر بدانم که کشته میشوم سپس زنده شده و سوزانده میشوم و پس از آن متلاشی شده و در هوا پراکنده میشوم تا هفتاد مرتبه، از تو جدا نمیشوم تا مرگ خود را در نزد تو ببینم. پس چگونه جنگ نکنم در حالی که این کشته شدن به کرامتی ابدی میانجامد. سلام بر تو که جان خویش در این راه دادی و امام خود را یاری کردی. از سوی خدا به کرامت و عزت رسیدی. خداوند ما را با شما شهیدان محشور کند و همراهی با شما در اعلیعلیین را روزی ما کند.
منبع
پی نوشت
- ↑ الاخبار الطوال، ص۲۳۰؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۳۵۳؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ ﻫ ق.، ج۲، ص۳۸۰.
- ↑ تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، احمد بن اسحاق ( ابن واضح)، بیروت: دار صادر، ۱۳۷۹ ﻫ ق / ۱۹۶۰ م.، ج۲، ص۱۷۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۳۵۳.
- ↑ الاخبار الطوال، ص۲۳۰؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۳۵۳؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ ﻫ ق.، ج۲، ص۳۸۰.
- ↑ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۳۵؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ ﻫ ق.، ج۲، ص۴۴۴.
- ↑ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶– ۲۰۰۰ م.، ج۳، ص۱۹۵؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۱.
- ↑ برای تفصیل بیشتر رک : انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۲، ص۳۳۶-۳۳۷؛الاخبار الطول، دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره : ۱۹۶۰ م. الطوال، ص۲۳۵-۲۳۶؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۳۵۳،۴۱۹.