آصف الدوله: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «محمد یحیی علی خان بهار به سال 1188 ه. ق. متولد شد، وی از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | |||
| نام = آصفالدوله | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی = محمدیحییعلی خان بهار | |||
| زمینه فعالیت = | |||
| ملیت = | |||
| تاریخ تولد = سال ۱۱۸۸ ه. ق | |||
| محل تولد = هند | |||
| والدین =شجاعالدوله | |||
| تاریخ مرگ = سال ۱۲۱۲ ه. ق | |||
| محل مرگ = | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی = | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن =حسینیه امامباره لکهنویه | |||
|مذهب = | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|لقب = | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|کتابها = | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص = آصف | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر= | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
'''آصف الدوله''' (۱۱۸۸ ه. ق-۱۲۱۲ ه. ق) از شاعران و سیاست گذاران قرن دوازدهم قمری هند است. | |||
==زندگینامه== | |||
محمدیحییعلی خان بهار متخلص به «آصف» به سال ۱۱۸۸ ه. ق متولد شد، وی از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی هند در سدهی ۱۲ ه. ق بود و چهارمین نواب از حکام شیعی «نواب اوده» که در پی تضعیف حکومت مرکز و سلاطین مغول هند به استقلال محلی دست یافتند. | |||
او فرزند | او فرزند شجاعالدوله است. وی به سبب ارادت به [[حسین بن علی (ع)]]، حسینیهای در «لکهنو» بنیاد نهاد که هم از نظر معماری و هم به دلیل فعالیتهای خیریه آن شهرت یافت. | ||
تعلق خاطر | تعلق خاطر آصفالدوله به [[اهل بیت (ع)|اهل بیت]] پیامبر اکرم (ص) او را در انجام کارهای عمرانی در سرزمینهای دیگر اسلامی به ویژه در نواحی مورد احترام و تقدیس شیعیان پیشگام میساخت از آن جمله پرداخت هزینههای بنای صحن و دیوارهای حرم [[حسین|حسین بن علی (ع)]] در [[کربلا]] بود. | ||
وی بخشی از شهرت و اعتبار خود را مدیون توجه و عنایتی است که به اهل علم و فعالیتهای فرهنگی و ادبی | وی بخشی از شهرت و اعتبار خود را مدیون توجه و عنایتی است که به اهل علم و فعالیتهای فرهنگی و ادبی داشتهاست. وی پس از ۲۳ سال حکومت در سال ۱۲۱۲ ه. ق برابر با ۱۷۹۷ م. درگذشت که در [[حسینیه]] امامباره «لکهنویه» به خاک سپرده شد.<ref> [https://www.cgie.org.ir/ دایرة المعارف بزرگ اسلامی.]</ref> | ||
وی پس از | |||
شمار کتابهای کتابخانه آصفالدوله را ۱۲۰ هزار جلد نوشتهاند که ۲۰۰ صحاف در آن به کار ترمیم و تجلید کتاب اشتغال داشتند.<br /> | |||
==اشعار== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| ای سرو سرفراز ریاض رضای حق|وی بر قضا رضا و رضا بر قضای حق }} | {{ب| ای سرو سرفراز ریاض رضای حق|وی بر قضا رضا و رضا بر قضای حق }} | ||
خط ۶۵: | خط ۱۱۰: | ||
{{ب| آصف ز جان لقای ترا دردم ممات|خواهد ز فضل و رحمت بیمنتهای حق }} | {{ب| آصف ز جان لقای ترا دردم ممات|خواهد ز فضل و رحمت بیمنتهای حق }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج ۲، ص:۸۵۴-۸۵۵.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
[[رده:ادبیات]] | |||
[[رده:شاعران]] | |||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | |||
[[رده:شاعران متأخر]] | |||
<references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۲۰
آصفالدوله | |
---|---|
نام اصلی | محمدیحییعلی خان بهار |
زادروز | سال ۱۱۸۸ ه. ق هند |
پدر و مادر | شجاعالدوله |
مرگ | سال ۱۲۱۲ ه. ق |
جایگاه خاکسپاری | حسینیه امامباره لکهنویه |
تخلص | آصف |
آصف الدوله (۱۱۸۸ ه. ق-۱۲۱۲ ه. ق) از شاعران و سیاست گذاران قرن دوازدهم قمری هند است.
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
محمدیحییعلی خان بهار متخلص به «آصف» به سال ۱۱۸۸ ه. ق متولد شد، وی از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی هند در سدهی ۱۲ ه. ق بود و چهارمین نواب از حکام شیعی «نواب اوده» که در پی تضعیف حکومت مرکز و سلاطین مغول هند به استقلال محلی دست یافتند.
او فرزند شجاعالدوله است. وی به سبب ارادت به حسین بن علی (ع)، حسینیهای در «لکهنو» بنیاد نهاد که هم از نظر معماری و هم به دلیل فعالیتهای خیریه آن شهرت یافت.
تعلق خاطر آصفالدوله به اهل بیت پیامبر اکرم (ص) او را در انجام کارهای عمرانی در سرزمینهای دیگر اسلامی به ویژه در نواحی مورد احترام و تقدیس شیعیان پیشگام میساخت از آن جمله پرداخت هزینههای بنای صحن و دیوارهای حرم حسین بن علی (ع) در کربلا بود.
وی بخشی از شهرت و اعتبار خود را مدیون توجه و عنایتی است که به اهل علم و فعالیتهای فرهنگی و ادبی داشتهاست. وی پس از ۲۳ سال حکومت در سال ۱۲۱۲ ه. ق برابر با ۱۷۹۷ م. درگذشت که در حسینیه امامباره «لکهنویه» به خاک سپرده شد.[۱]
شمار کتابهای کتابخانه آصفالدوله را ۱۲۰ هزار جلد نوشتهاند که ۲۰۰ صحاف در آن به کار ترمیم و تجلید کتاب اشتغال داشتند.
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ای سرو سرفراز ریاض رضای حق | وی بر قضا رضا و رضا بر قضای حق | |
مردانه در طریق حقایق زدی قدم | افراشتی بکوی حقیقت لوای حق | |
ای منشأ مظاهر انوار ذو الجلال | حق ثنای نعمت تو باشد ثنای حق | |
حق بود مستحق به ظهور حقایقت | زان شد رخ تو آینیهی حق نمای حق | |
خلق ار شوند جمله حسین اللهی سزاست | چون از قیام توست پرستش برای حق | |
از خلقت وجود نبی و علی و آل | ذات تو بود مقصد و هم مدعای حق | |
گفتا نبی حسین ز من است و من از حسین | هم این بود به وصف تو از حق ندای حق | |
مقصود اصفیائی و محمود اتقیا | محبوب انبیائی و هم اولیای حق | |
طفل رهند موسی و عیسی و هم خلیل | آنجا که رتبهی تو بود در ولای حق | |
سریست در مقام جلالت که ذو الجلال | کامل نموده در تو جلال و جلای حق | |
بنیان حق اگر چه به پا بود استوار | لیک از تو شد متین و مشید بنای حق | |
ز اشراق وجه تست مشعشع فروغ شمس | ای در سپهر دین قمر اعتلای حق | |
در کربلای عشق فرو کوفی علم | عزم قتال خویش نمودی برای حق | |
از هستی و علاقه و اهل و عیال و مال | بستی نظر از آنکه نبینی ورای حق | |
ای آیت هدایت حق الیقین عشق | دادی تو دار عشق چو بودت هوای حق | |
حق در عوض بداد هر آنچهاش که بود داشت | کردی تو زین معاملهی حق ادای حق | |
شد تربت شریف تو مسجود حق پرست | اندرگه صلوة بصبح و مسای حق | |
حق خواستند محو شود، در فنای تو | یا للعجب فنای تو آمد بقای حق | |
دین نبی قوام گرفت از قیام تو | بریاری تو بود همی اتکای حق | |
ملحق به حق چنان شدی الحق که حقپرست | حق دارد ار ترا بپرستد بجای حق | |
در عالم الست برب العزیز رب | زانو زدی بگفتن قالو بلای حق | |
اندر قبول امر چنان دم زدی که شد | در معرض رضای تو فانی قضای حق | |
هان ای شهید راه خداوند ذو المنن | هستی طبیب درد بدار الشفای حق | |
از پیشگاه لطف تو داریم در جزا | چشم شفاعت از تو بروز جزای حق | |
آصف ز جان لقای ترا دردم ممات | خواهد ز فضل و رحمت بیمنتهای حق |