احمد جام: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «احمد بن محمد بن جریر ملقب به شیخ الاسلام معین الدّین و مکنّی به ابی نصر و معرو...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
احمد بن محمد بن جریر ملقب به شیخ الاسلام معین الدّین و مکنّی به ابی نصر و معروف به «احمد جام» شیخ ژنده پیل و اهل عرفان به سال 441 ه ق | '''احمد بن محمد بن جریر''' ملقب به شیخ الاسلام معین الدّین و مکنّی به ابی نصر و معروف به «احمد جام» شیخ ژنده پیل و اهل عرفان به سال 441 ه.ق در «انامق» <ref> انامق: موضعی از مواضع ترشیز.</ref> متولد شد. | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | |||
| نام = احمد جام | |||
| تصویر = احمد جام.jpg | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی = احمد بن محمد بن جریر | |||
| زمینه فعالیت = | |||
| ملیت = | |||
| تاریخ تولد = 441 ه.ق | |||
| محل تولد = انامق از دیار ترشیز یا کاشمر فعلی | |||
| والدین = | |||
| تاریخ مرگ = 536 هجری | |||
| محل مرگ = | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی = | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = | |||
|مذهب = | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
ملقب = شیخ الاسلام معین الدّین و مکنّی به ابی نصر | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|کتابها = | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص = احمد جام | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر= | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
==زندگینامه== | |||
هدایت مینویسد: «در کتب معرفت دو کس را شیخ الاسلام لقب دادهاند اول خواجه عبد اللّه انصاری که او را پیر هری نیز خوانند و از آن پس شیخ بزرگ احمد جامی که از مشاهیر و مشایخ بود و حالاتش علی التفصیل در کتب قوم مرقوم است و از او کرامات عالیه نقل کردهاند و چند تن فرزند از او به وجود آمده که همه عالم عامل و عارف کامل و صاحب فضل و تصانیف عالیه بودهاند.» | هدایت مینویسد: «در کتب معرفت دو کس را شیخ الاسلام لقب دادهاند اول خواجه عبد اللّه انصاری که او را پیر هری نیز خوانند و از آن پس شیخ بزرگ احمد جامی که از مشاهیر و مشایخ بود و حالاتش علی التفصیل در کتب قوم مرقوم است و از او کرامات عالیه نقل کردهاند و چند تن فرزند از او به وجود آمده که همه عالم عامل و عارف کامل و صاحب فضل و تصانیف عالیه بودهاند.» | ||
خط ۸: | خط ۵۶: | ||
کرامات شیخ احمد بسیار است و معاصرین وی از عرفا شیخ ابو القاسم گرگانی و از حکما ابو علی سینای بلخی است از تألیفات او کتاب «سراج السائرین» است. وی «دیوان اشعاری» دارد که مشتمل بر مناقب ائمه اطهار (ع) است. | کرامات شیخ احمد بسیار است و معاصرین وی از عرفا شیخ ابو القاسم گرگانی و از حکما ابو علی سینای بلخی است از تألیفات او کتاب «سراج السائرین» است. وی «دیوان اشعاری» دارد که مشتمل بر مناقب ائمه اطهار (ع) است. | ||
ابو نصر به سال 536 هجری وفات یافت. <ref>کشف الظنون؛ ذیل مفتاح النجاة.</ref> | ابو نصر به سال 536 هجری وفات یافت. <ref>کشف الظنون؛ ذیل مفتاح النجاة.</ref> | ||
==اشعار== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| ای ز مهر حیدرم هر لحظه در دل صد | {{ب| ای ز مهر حیدرم هر لحظه در دل صد صفاست|از پی حیدر حسن ما را امامی رهنماست }} | ||
{{ب| همچو کلب افتادهام بر خاک درگاه | {{ب| همچو کلب افتادهام بر خاک درگاه حسین|خاک نعلین او اندر دو چشمم توتیاست }} | ||
{{ب| عابدین تاج سر و باقر دو چشم | {{ب| عابدین تاج سر و باقر دو چشم روشنست|دین جعفر بر حقست و مذهب موسی رواست }} | ||
{{ب| ای موالی وصف سلطان خراسان را | {{ب| ای موالی وصف سلطان خراسان را شنو|ذرّهای از خاک قبرش دردمندان را شفاست }} | ||
{{ب| پیشوای مؤمنانست ای مسلمانان | {{ب| پیشوای مؤمنانست ای مسلمانان تقی|گر نقی را دوستداری در همه مذهب رواست }} | ||
{{ب| عسکری نور دو چشم عالمست و | {{ب| عسکری نور دو چشم عالمست و آدمست|همچو مهدی یک سپهسالار در عالم کجاست }} | ||
{{ب| قلعه خیبر گرفته آن شهنشاه | {{ب| قلعه خیبر گرفته آن شهنشاه عرب|آنکه در بازوی حیدر نامهی از لافتاست }} | ||
{{ب| شاعران از بهر سیم و زر سخنها | {{ب| شاعران از بهر سیم و زر سخنها گفتهاند|«احمد جامی» غلام خاصّ شاه اولیاست <ref>مجالس المؤمنین؛ ج 2، ص 39 و 40.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 746. | * [[دانشنامه شعر عاشورایی انقلاب حسینی در شعر شاعران عرب و عجم|دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 746.]] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۳۹: | خط ۸۷: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران متقدم]] | [[رده:شاعران متقدم]] | ||
<references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۱۳
احمد بن محمد بن جریر ملقب به شیخ الاسلام معین الدّین و مکنّی به ابی نصر و معروف به «احمد جام» شیخ ژنده پیل و اهل عرفان به سال 441 ه.ق در «انامق» [۱] متولد شد.
احمد جام | |
---|---|
نام اصلی | احمد بن محمد بن جریر |
زادروز | 441 ه.ق انامق از دیار ترشیز یا کاشمر فعلی |
مرگ | 536 هجری |
نام(های) دیگر |
ملقب = شیخ الاسلام معین الدّین و مکنّی به ابی نصر |
تخلص | احمد جام |
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
هدایت مینویسد: «در کتب معرفت دو کس را شیخ الاسلام لقب دادهاند اول خواجه عبد اللّه انصاری که او را پیر هری نیز خوانند و از آن پس شیخ بزرگ احمد جامی که از مشاهیر و مشایخ بود و حالاتش علی التفصیل در کتب قوم مرقوم است و از او کرامات عالیه نقل کردهاند و چند تن فرزند از او به وجود آمده که همه عالم عامل و عارف کامل و صاحب فضل و تصانیف عالیه بودهاند.»
ابو نصر در بدو حال با اهل لهو و لعب زندگانی مینمود، امّا در بیست و دو سالگی جذبهای از جذبات الهی به وی رسید و حالتی غریب و کششی عجیب دریافت و جامی از خم خانهی شراب محبت کشید و به مقام توبه و انابه و ندامت رسید و شوریده و مجذوب گردید. پدر و مادر و وطن را گذاشته به جانب کوه شتافت و در آنجا به خدمت حضرت خضر (ع) رسیده تلقین ذکر یافت و هیجده سال در کوه به ریاضت و عبادت مشغول بود و بعد از چهل سالگی به خلق و آبادی رجوع فرمود، و طالبان را راه توبه و تلقین ذکر خفی و تربیت در طریقت و وصول به حقیقت نمود. [۲] شیخ ابو سعید ابی الخیر زمان رحلت خود وصیت کرد که: «خرقهی مرا به چنین جوانی جامی که در فلان هنگام به خانقاه من آید بسپارید» و هم گفته که: «علم ولایت ما را بر بام خانهی خماری کوفتند.»
کرامات شیخ احمد بسیار است و معاصرین وی از عرفا شیخ ابو القاسم گرگانی و از حکما ابو علی سینای بلخی است از تألیفات او کتاب «سراج السائرین» است. وی «دیوان اشعاری» دارد که مشتمل بر مناقب ائمه اطهار (ع) است. ابو نصر به سال 536 هجری وفات یافت. [۳]
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ای ز مهر حیدرم هر لحظه در دل صد صفاست | از پی حیدر حسن ما را امامی رهنماست | |
همچو کلب افتادهام بر خاک درگاه حسین | خاک نعلین او اندر دو چشمم توتیاست | |
عابدین تاج سر و باقر دو چشم روشنست | دین جعفر بر حقست و مذهب موسی رواست | |
ای موالی وصف سلطان خراسان را شنو | ذرّهای از خاک قبرش دردمندان را شفاست | |
پیشوای مؤمنانست ای مسلمانان تقی | گر نقی را دوستداری در همه مذهب رواست | |
عسکری نور دو چشم عالمست و آدمست | همچو مهدی یک سپهسالار در عالم کجاست | |
قلعه خیبر گرفته آن شهنشاه عرب | آنکه در بازوی حیدر نامهی از لافتاست | |
شاعران از بهر سیم و زر سخنها گفتهاند | «احمد جامی» غلام خاصّ شاه اولیاست [۴] |