یا لیتنا کنا معک: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «آرزوى رستگار شدن و رسیدن به فوز و فیض شهادت در رکاب ولىّ خدا،براى کسانى که در...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
آرزوى رستگار شدن و رسیدن به فوز و فیض شهادت در رکاب ولىّ خدا،براى کسانى که در معرکۀ کربلا نبوده‌اند،آرزوى شیرینى است.شهادت را رستگارى دانستن و آرزومندى براى درک آن فیض،هم خطّى با سید الشهدا«ع»است.این آرزو در زیارتنامه‌هاى آن حضرت با عبارتهاى مختلفى بیان شده است.از قبیل:«فزتم و اللّه فلیت انّى معکم فأفوز فوزا عظیما»، <ref>مفاتیح الجنان،زیارت اوّل امام حسین،ص 424.</ref> «یا لیتنى کنت معکم فأفوز فوزا عظیما»، <ref>همان،زیارت ششم،ص 427.</ref> «فیا لیتنى کنت معکم فأفوز معکم». <ref>همان،زیارت وارث،ص 430.</ref> جلوۀ این آرمان والا،در هر عصرى مى‌تواند آشکار شود،چرا که وقتى هر روز عاشورا و همه جا کربلا باشد و خط جهاد و شهادت به روى پیروان حق گشوده باشد،صداقت زائر در این ادّعا،در جبهه‌هاى نبردش با ستمگران دیده مى‌شود و این آرزو به عمل مى‌رسد.نمونۀ آن در جبهه‌هاى دفاع مقدس در جمهورى اسلامى مکرّر دیده شد.
'''یا لیتنا کنا معک''' آرزوی رستگاریی و فیض شهادت در رکاب ولی خدا برای کسانی است که در معرکه کربلا حضور نداشتند.


آنان که عمرى خطاب به مولایشان«یا لیتنا کنّا معکم...»گفته و بر غربت و تنهایى و مظلومیّت حسین«ع»گریسته بودند،وقتى کربلاى جبهه‌هاى حق،براى حسین زمان ناصر و یاور مى‌طلبید،به میدانهاى رزم شتافتند و جان فدا کردند و نشان دادند که اگر در عاشورا هم بودند،همچون اصحاب شهید آن امام،عاشقانه جان نثار مى‌کردند.جملۀ«یا لیتنا...» هم اعلام موضع و جانبدارى از برنامه و حرکت عاشورایى شهداى کربلاست،هم اعلام آمادگى براى حضور در کربلاهاى مکرّر تاریخ.شعار شهادت طلبان است و آرزوى وارستگان از تعلّقات دنیوى.چرا که نوع شهادتى که حسین«ع»و اصحابش در کربلا پذیرا شدند،غبطۀ همۀ انسانهاى آزاده در دورانهاست.در حدیث مفصّل امام رضا«ع»خطاب به ریّان بن شبیب آمده است:«یا ریّان!ان سرّک ان یکون لک من الثّواب مثل ما لمن استشهد مع الحسین«ع»فقل متى ما ذکرته:یا لیتنى کنت معهم فأفوز معهم فوزا عظیما» <ref>بحار الانوار،ج 44،ص 286.</ref> .اگر دوست دارى که ثواب شهیدان کربلا را داشته باشى، هرگاه به یاد آن حادثه افتادى بگو:کاش من نیز با آنان بودم و با آنان به رستگارى بزرگ مى‌رسیدم.این آرزو،نشان دهندۀ زمینۀ تفکرات عاشورایى در دل انسان است.
==معنا و مفهموم==
شهادت را رستگارى دانستن و آرزومندى براى درک آن فیض، هم خطى با [[سیدالشهدا (ع)|سیدالشهدا(ع)]] است. این آرزو در زیارتنامه‌هاى آن حضرت با عبارتهاى مختلفى بیان شده‌است. از قبیل:


«فزتم و الله فلیت انى معکم فأفوز فوزا عظیما» <ref>مفاتیح الجنان،زیارت اوّل امام حسین،ص ۴۲۴.</ref>


«یا لیتنى کنت معکم فأفوز فوزا عظیما»<ref>همان،زیارت ششم،ص ۴۲۷.</ref>


«فیا لیتنى کنت معکم فأفوز معکم» <ref>همان،زیارت وارث،ص ۴۳۰.</ref>


جلوۀ این آرمان والا، در هر عصرى مى‌تواند آشکار شود،چرا که وقتى هر روز [[عاشورا]] و همه جا [[کربلا]] باشد و خط جهاد و [[شهادت]] به روى پیروان حق گشوده باشد، صداقت زائر در این ادعا، در جبهه‌هاى نبردش با ستمگران دیده مى‌شود و این آرزو به عمل مى‌رسد.


آنان که عمرى خطاب به مولایشان«یا لیتنا کنا معکم...»گفته و بر غربت و تنهایى و مظلومیت حسین«ع»گریسته بودند، وقتى کربلاى جبهه‌هاى حق، براى حسین زمان ناصر و یاور مى‌طلبید،به میدانهاى رزم شتافتند و جان فدا کردند و نشان دادند که اگر در عاشورا هم بودند، همچون اصحاب شهید آن امام،عاشقانه جان نثار مى‌کردند.جملۀ«یا لیتنا...» هم اعلام موضع و جانبدارى از برنامه و حرکت عاشورایى شهداى کربلاست،هم اعلام آمادگى براى حضور در کربلاهاى مکرر تاریخ.شعار شهادت طلبان است و آرزوى وارستگان از تعلقات دنیوى.چرا که نوع شهادتى که حسین«ع»و اصحابش در کربلا پذیرا شدند،غبطۀ همۀ انسانهاى آزاده در دورانهاست.


==حدیثی از امام رضا(ع)==
در حدیث مفصل امام رضا(ع) خطاب به ریان بن شبیب آمده است:«یا ریان!ان سرک ان یکون لک من الثواب مثل ما لمن استشهد مع الحسین«ع»فقل متى ما ذکرته:یا لیتنى کنت معهم فأفوز معهم فوزا عظیما» <ref>بحارالانوار،ج ۴۴،ص ۲۸۶.</ref> .اگر دوست دارى که ثواب شهیدان کربلا را داشته باشى، هرگاه به یاد آن حادثه افتادى بگو:کاش من نیز با آنان بودم و با آنان به رستگارى بزرگ مى‌رسیدم.این آرزو،نشان دهندۀ زمینۀ تفکرات عاشورایى در دل انسان است.


==منبع==


*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=654837&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۴۷۹-۴۸۰.]


جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 479-480.
==پی نوشت==
<references />
[[رده:مفاهیم]]
[[رده:مفاهیم اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۰

یا لیتنا کنا معک آرزوی رستگاریی و فیض شهادت در رکاب ولی خدا برای کسانی است که در معرکه کربلا حضور نداشتند.

معنا و مفهموم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شهادت را رستگارى دانستن و آرزومندى براى درک آن فیض، هم خطى با سیدالشهدا(ع) است. این آرزو در زیارتنامه‌هاى آن حضرت با عبارتهاى مختلفى بیان شده‌است. از قبیل:

«فزتم و الله فلیت انى معکم فأفوز فوزا عظیما» [۱]

«یا لیتنى کنت معکم فأفوز فوزا عظیما»[۲]

«فیا لیتنى کنت معکم فأفوز معکم» [۳]

جلوۀ این آرمان والا، در هر عصرى مى‌تواند آشکار شود،چرا که وقتى هر روز عاشورا و همه جا کربلا باشد و خط جهاد و شهادت به روى پیروان حق گشوده باشد، صداقت زائر در این ادعا، در جبهه‌هاى نبردش با ستمگران دیده مى‌شود و این آرزو به عمل مى‌رسد.

آنان که عمرى خطاب به مولایشان«یا لیتنا کنا معکم...»گفته و بر غربت و تنهایى و مظلومیت حسین«ع»گریسته بودند، وقتى کربلاى جبهه‌هاى حق، براى حسین زمان ناصر و یاور مى‌طلبید،به میدانهاى رزم شتافتند و جان فدا کردند و نشان دادند که اگر در عاشورا هم بودند، همچون اصحاب شهید آن امام،عاشقانه جان نثار مى‌کردند.جملۀ«یا لیتنا...» هم اعلام موضع و جانبدارى از برنامه و حرکت عاشورایى شهداى کربلاست،هم اعلام آمادگى براى حضور در کربلاهاى مکرر تاریخ.شعار شهادت طلبان است و آرزوى وارستگان از تعلقات دنیوى.چرا که نوع شهادتى که حسین«ع»و اصحابش در کربلا پذیرا شدند،غبطۀ همۀ انسانهاى آزاده در دورانهاست.

حدیثی از امام رضا(ع)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در حدیث مفصل امام رضا(ع) خطاب به ریان بن شبیب آمده است:«یا ریان!ان سرک ان یکون لک من الثواب مثل ما لمن استشهد مع الحسین«ع»فقل متى ما ذکرته:یا لیتنى کنت معهم فأفوز معهم فوزا عظیما» [۴] .اگر دوست دارى که ثواب شهیدان کربلا را داشته باشى، هرگاه به یاد آن حادثه افتادى بگو:کاش من نیز با آنان بودم و با آنان به رستگارى بزرگ مى‌رسیدم.این آرزو،نشان دهندۀ زمینۀ تفکرات عاشورایى در دل انسان است.

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. مفاتیح الجنان،زیارت اوّل امام حسین،ص ۴۲۴.
  2. همان،زیارت ششم،ص ۴۲۷.
  3. همان،زیارت وارث،ص ۴۳۰.
  4. بحارالانوار،ج ۴۴،ص ۲۸۶.