ماهیت قیام کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
براى حفظ هویت نهضت عاشورا و اهداف آن،  باید '''ماهیت قیام کربلا''' را خوب شناخت.
براى حفظ هویت نهضت [[عاشورا]] و اهداف آن،  باید '''ماهیت قیام کربلا''' را خوب شناخت.


== مفهوم ==
==مفهوم==
ماهیت قیام [[امام حسین(ع)]] را از منابع مستند و خدشه‌ناپذیر زیر مى‌توان شناخت:
ماهیت قیام [[امام حسین(ع)]] را از منابع مستند و خدشه‌ناپذیر زیر مى‌توان شناخت:


خط ۱۴: خط ۱۴:
از مجموع این منابع و اسناد مکتوب و موجود، مى‌توان اهداف، ماهیت، دیدگاههاى طرفین را به دست آورد.  
از مجموع این منابع و اسناد مکتوب و موجود، مى‌توان اهداف، ماهیت، دیدگاههاى طرفین را به دست آورد.  


== ابعاد نهضت امام حسین(ع) ==
==ابعاد نهضت امام حسین(ع)==
در عین حال مى‌توان گفت نهضت امام حسین(ع) چهار بعد داشت: ویران کردن، ساختن، تجدید و آفریدن و ابداع.
در عین حال مى‌توان گفت نهضت امام حسین(ع) چهار بعد داشت: ویران کردن، ساختن، تجدید و آفریدن و ابداع.


اما توضیح مختصر این ابعاد:
اما توضیح مختصر این ابعاد:


=== ویران کردن ===
===ویران کردن===
در هم شکستن و ویران کردن هیکل و اسکلتى که به امویان امکان داده بود به اسم«دین»، ستمگرى کنند و به نام خلافت، کاخهاى عیاشى خود را بر استخوانها و جمجمه‌هاى محرومان و آزادیخواهان بنا کنند و آزاد مردان را از صحنه کنار بزنند یا به شهادت برسانند.انقلاب کربلا، بنیان ستم و تحمیق و تزویر را در هم شکست و پایه‌هاى آن را متزلزل ساخت.
در هم شکستن و ویران کردن هیکل و اسکلتى که به امویان امکان داده بود به اسم«دین»، ستمگرى کنند و به نام خلافت، کاخهاى عیاشى خود را بر استخوانها و جمجمه‌هاى محرومان و آزادیخواهان بنا کنند و آزاد مردان را از صحنه کنار بزنند یا به شهادت برسانند.انقلاب کربلا، بنیان ستم و تحمیق و تزویر را در هم شکست و پایه‌هاى آن را متزلزل ساخت.


=== ساختن ===
===ساختن===
دمیدن روح شهامت و بیدارى در کالبد جامعه اسلامى و پروراندن نسلى خداجوى و شهادت طلب و ستیزه‌گر با سلطه ستم، به دلیل حرکتهاى انقلابى پس از عاشورا.
دمیدن روح شهامت و بیدارى در کالبد جامعه اسلامى و پروراندن نسلى خداجوى و شهادت طلب و ستیزه‌گر با سلطه ستم، به دلیل حرکتهاى انقلابى پس از عاشورا.


=== تجدید و آفریدن ===
===تجدید و آفریدن===
ارزشهاى اسلامى که با نقشه‌ها و توطئه‌هاى بنى امیه کهنه و فراموش شده و مفاهیم دینى که به دست آنان تحریف گشته بود، دوباره احیا شد.دیدگاه اصلى دین درباره حکومت و حاکم و بیت المال و حقوق مردم مطرح گشت و بناى عقیده و ایمان، روحى تازه یافت و تحریفها زدوده گشت و روحهاى کوچک، آن عظمت را یافتند که در برابر طاغوت بایستند و امر به معروف و نهى از منکر کنند.
ارزشهاى اسلامى که با نقشه‌ها و توطئه‌هاى بنى امیه کهنه و فراموش شده و مفاهیم دینى که به دست آنان تحریف گشته بود، دوباره احیا شد.دیدگاه اصلى دین درباره حکومت و حاکم و بیت المال و حقوق مردم مطرح گشت و بناى عقیده و ایمان، روحى تازه یافت و تحریفها زدوده گشت و روحهاى کوچک، آن عظمت را یافتند که در برابر طاغوت بایستند و امر به معروف و نهى از منکر کنند.


=== ابداع ===
===ابداع===
نمونه‌هاى زنده و بزرگ و قهرمان براى بشریت ساخته شد که همواره خار سر راه متجاوزان به حقوق محرومان بودند و ایجاد یک خط آزادیبخش که با روح تقوا و اخلاص خدایى اشباع شده بود، خطى که در طول تاریخ، خواب از چشم جباران متکبر ربوده، و بستر نرمشان را خشن ساخت.این خط، در سایه ایجاد هویت جدید انسانى و اسلامى در جامعه پدید آمد و امام حسین(ع) به همه انسانها، حتى غیر مسلمانان، درس آزادگى و غیرت داد.
نمونه‌هاى زنده و بزرگ و قهرمان براى بشریت ساخته شد که همواره خار سر راه متجاوزان به حقوق محرومان بودند و ایجاد یک خط آزادیبخش که با روح تقوا و اخلاص خدایى اشباع شده بود، خطى که در طول تاریخ، خواب از چشم جباران متکبر ربوده، و بستر نرمشان را خشن ساخت.این خط، در سایه ایجاد هویت جدید انسانى و اسلامى در جامعه پدید آمد و امام حسین(ع) به همه انسانها، حتى غیر مسلمانان، درس آزادگى و غیرت داد.


== ماهیت نهضت کربلا ==
==ماهیت نهضت کربلا==
ماهیت قیام کربلا، امر به معروف و نهى از منکر و احیاء سنت پیامبر(ص) بود. نیز جهاد در راه مبارزه با جهالت و گمراهى و سرگردانى، که در زیارت آن حضرت مى‌خوانیم:
ماهیت قیام کربلا، امر به معروف و نهى از منکر و احیاء سنت پیامبر(ص) بود. نیز جهاد در راه مبارزه با جهالت و گمراهى و سرگردانى، که در زیارت آن حضرت مى‌خوانیم:


خط ۳۸: خط ۳۸:
<br />
<br />
{|
{|
|شهید العلى ما انت میت و انما  
|شهید العلى ما انت میت و انما
|
|
|یموت الذى یبلى و لیس له ذکر  
|یموت الذى یبلى و لیس له ذکر
|-
|-
|و ما دمک المسفوک الا قیامه  
|و ما دمک المسفوک الا قیامه
|
|
|لها کل عام یوم عاشورا حشر  
|لها کل عام یوم عاشورا حشر
|-
|-
|و ما دمک المسفوک الا رساله  
|و ما دمک المسفوک الا رساله
|
|
|مخلده لم یخل من ذکرها عصر  
|مخلده لم یخل من ذکرها عصر
|-
|-
|و ما دمک المسفوک الا تحرر  
|و ما دمک المسفوک الا تحرر
|
|
|لدنیا طغت فیها الخدیعه و المکر  
|لدنیا طغت فیها الخدیعه و المکر
|-
|-
|و هدم لبنیان على الظلم قائم  
|و هدم لبنیان على الظلم قائم
|
|
|بناه الهوى و الکید و الحقد و الغدر <ref>ماساه الحسین(ع)،عبد الوهاب الکاشى،ص ۲۹.</ref>
|بناه الهوى و الکید و الحقد و الغدر <ref>ماساه الحسین(ع)،عبد الوهاب الکاشى،ص ۲۹.</ref>
خط ۶۱: خط ۶۱:
<br />
<br />
{|
{|
|بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است  
|بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است
|
|
|که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است  
|که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است
|-
|-
|حسین مظهر آزادگى و آزادى است  
|حسین مظهر آزادگى و آزادى است
|
|
|خوشا کسى که چنینش مرام و آیین است  
|خوشا کسى که چنینش مرام و آیین است
|-
|-
|نه ظلم کن به کسى نى به زیر ظلم برو  
|نه ظلم کن به کسى نى به زیر ظلم برو
|
|
|که این مرام حسین است و منطق دین است  
|که این مرام حسین است و منطق دین است
|-
|-
|همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافى است  
|همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافى است
|
|
|اگر چه گریه بر آلام قلب تسکین است  
|اگر چه گریه بر آلام قلب تسکین است
|-
|-
|ببین که مقصد عالى وى چه بود اى دوست  
|ببین که مقصد عالى وى چه بود اى دوست
|
|
|که درک آن سبب عز و جاه و تمکین است  
|که درک آن سبب عز و جاه و تمکین است
|-
|-
|ز خاک مردم آزاده بوى خون آید  
|ز خاک مردم آزاده بوى خون آید
|
|
|نشان شیعه و آثار پیروى این است <ref>خوشدل تهرانى.</ref>
|نشان شیعه و آثار پیروى این است <ref>خوشدل تهرانى.</ref>
خط ۸۹: خط ۸۹:
<br />
<br />
{|
{|
|بارد چه؟خون!که؟دیده،چه سان؟روز و شب!چرا؟  
|بارد چه؟خون!که؟دیده،چه سان؟روز و شب!چرا؟
|
|
|از غم،کدام غم؟غم سلطان کربلا!  
|از غم،کدام غم؟غم سلطان کربلا!
|-
|-
|نامش چه بد؟[[حسین بن على (ع)|حسین]]!ز نسل که؟از على!  
|نامش چه بد؟[[حسین بن على (ع)|حسین]]!ز نسل که؟از على!
|
|
|مامش که بود؟فاطمه!جدش که؟مصطفى  
|مامش که بود؟فاطمه!جدش که؟مصطفى
|-
|-
|چون شد؟شهید شد!به کجا؟دشت ماریه  
|چون شد؟شهید شد!به کجا؟دشت ماریه
|
|
|کى؟عاشر محرم!پنهان؟نه،بر ملا  
|کى؟عاشر محرم!پنهان؟نه،بر ملا
|-
|-
|شب کشته شد؟نه،روز،چه هنگام؟وقت ظهر  
|شب کشته شد؟نه،روز،چه هنگام؟وقت ظهر
|
|
|شد از گلو بریده سرش؟نى،نى،از قفا!  
|شد از [[گلوى بریده|گلو بریده]] سرش؟نى،نى،از قفا!
|-
|-
|سیراب کشته شد؟نه!کس آبش نداد؟داد!  
|سیراب کشته شد؟نه!کس آبش نداد؟داد!
|
|
|که؟[[شمر بن ذی الجوشن|شمر]]،از چه چشمه!ز سرچشمه فنا!  
|که؟[[شمر بن ذی الجوشن|شمر]]،از چه چشمه!ز سرچشمه فنا!
|-
|-
|مظلوم شد شهید؟بلى!جرم داشت؟نه!  
|مظلوم شد شهید؟بلى!جرم داشت؟نه!
|
|
|کارش چه بُد؟هدایت!یارش که بُد؟خدا  
|کارش چه بُد؟هدایت!یارش که بُد؟خدا
|-
|-
|این ظلم را که کرد؟[[یزید]]!این یزید کیست؟  
|این ظلم را که کرد؟[[یزید]]!این یزید کیست؟
|
|
|ز اولاد هِند،از چه کس؟از نطفه زنا  
|ز اولاد هِند،از چه کس؟از نطفه زنا
|-
|-
|خود کرد این عمل؟نه،فرستاد نامه‌اى  
|خود کرد این عمل؟نه،فرستاد نامه‌اى
|
|
|نزد که؟نزد زاده مرجانه دغا  
|نزد که؟نزد زاده مرجانه دغا
|-
|-
|[[ابن زیاد]]،زاده مرجانه بُد؟نَعَم  
|[[ابن زیاد]]،زاده مرجانه بُد؟نَعَم
|
|
|از گفته یزید تخلف نمود؟لا!  
|از گفته یزید تخلف نمود؟لا!
|-
|-
|این نابکار کشت حسین را به دست خویش؟  
|این نابکار کشت حسین را به دست خویش؟
|
|
|نه،او روانه کرد سپه سوى [[کربلا]]  
|نه،او روانه کرد سپه سوى [[کربلا]]
|-
|-
|میر سپه که بُد؟[[عمر سعد]]!او برید  
|میر سپه که بُد؟[[عمر سعد]]!او برید
|
|
|حلق عزیز فاطمه؟نه،شمر بى‌حیا  
|حلق عزیز فاطمه؟نه،شمر بى‌حیا
|-
|-
|خنجر برید حنجر او را نکرد شرم؟  
|خنجر برید حنجر او را نکرد شرم؟
|
|
|کرد،از چه پس برید؟نپذیرفت از او قضا  
|کرد،از چه پس برید؟نپذیرفت از او قضا
|-
|-
|بهر چه؟بهر آنکه شود خلق را شفیع  
|بهر چه؟بهر آنکه شود خلق را شفیع
|
|
|شرط شفاعتش چه بود؟نوحه و بکا  
|شرط شفاعتش چه بود؟نوحه و بکا
|-
|-
|کس کشته شد هم از پسرانش؟بلى،دو تن  
|کس کشته شد هم از پسرانش؟بلى،دو تن
|
|
|دیگر که؟نُه برادر!دیگر که؟اقربا  
|دیگر که؟نُه برادر!دیگر که؟اقربا
|-
|-
|دیگر پسر نداشت؟چرا داشت،آن که بود؟  
|دیگر پسر نداشت؟چرا داشت،آن که بود؟
|
|
|[[زین العابدین «ع»|سجاد]]!چون بُد او؟به غم و رنج،مبتلا  
|[[زین العابدین «ع»|سجاد]]!چون بُد او؟به غم و رنج،مبتلا
|-
|-
|ماند او به کربلاى پدر؟نى،به [[شام]] رفت  
|ماند او به کربلاى پدر؟نى،به [[شام]] رفت
|
|
|با عز و احتشام؟نه،با ذلت و عنا!  
|با عز و احتشام؟نه،با ذلت و عنا!
|-
|-
|تنها؟نه با زنان حرم،نامشان چه بود؟  
|تنها؟نه با زنان حرم،نامشان چه بود؟
|
|
|[[زینب (س)|زینب]]،[[سکینه دختر امام حسین (ع)|سکینه]]،فاطمه،کلثوم بینوا  
|[[زینب (س)|زینب]]،[[سکینه دختر امام حسین (ع)|سکینه]]،فاطمه،کلثوم بینوا
|-
|-
|بر تن لباس داشت؟بلى،گَردِ روزگار  
|بر تن لباس داشت؟بلى،گَردِ روزگار
|
|
|بر سر عمامه داشت؟بلى،چوب اشقیا  
|بر سر عمامه داشت؟بلى،چوب اشقیا
|-
|-
|بیمار بُد؟بلى!چه دوا داشت؟اشک چشم  
|بیمار بُد؟بلى!چه دوا داشت؟اشک چشم
|
|
|بعد از دوا غذاش چه بد؟خون دل غذا  
|بعد از دوا غذاش چه بد؟خون دل غذا
|-
|-
|کس بود همدمش؟بلى اطفال بى‌پدر  
|کس بود همدمش؟بلى اطفال بى‌پدر
|
|
|دیگر که بود؟تب،که نمى‌گشت از او جدا  
|دیگر که بود؟تب،که نمى‌گشت از او جدا
|-
|-
|از زینت زنان چه به جا مانده بد؟دو چیز  
|از زینت زنان چه به جا مانده بد؟دو چیز
|
|
|طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا!  
|طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا!
|-
|-
|گبر این ستم کند؟نه!یهود و مجوس؟نه  
|گبر این ستم کند؟نه!یهود و مجوس؟نه
|
|
|هندو؟نه! بت‌پرست؟نه!فریاد از این جفا  
|هندو؟نه! بت‌پرست؟نه!فریاد از این جفا
|-
|-
|«قاآنى»است قایل این شعرها؟بلى  
|«قاآنى»است قایل این شعرها؟بلى
|
|
|خواهد چه؟رحمت.از که؟ز حق!کى؟صف جزا <ref>معصوم پنجم،جواد فاضل،ص ۳۳۷.</ref>
|خواهد چه؟رحمت.از که؟ز حق!کى؟صف جزا <ref>معصوم پنجم،جواد فاضل،ص ۳۳۷.</ref>
|}
|}


== منبع ==
==منبع==


* جواد محدثی،  فرهنگ عاشورا،  قم،  معارف،  ج۱،  ص ۳۹۷-۴۰۰.
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=654837&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جواد محدثی،  فرهنگ عاشورا،  قم،  معارف،  ج۱،  ص ۳۹۷-۴۰۰.]


== پی‌نوشت ==
==پی‌نوشت==
<references />
<references />
[[رده:مفاهیم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۰

براى حفظ هویت نهضت عاشورا و اهداف آن، باید ماهیت قیام کربلا را خوب شناخت.

مفهوم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ماهیت قیام امام حسین(ع) را از منابع مستند و خدشه‌ناپذیر زیر مى‌توان شناخت:

الف: خطبه‌هاى امام و اهل بیت، که در مکه و بین راه حجاز و عراق و در کربلا و پس از آن در کوفه، شام و مدینه ایراد شده است.

ب: سخنانى که امام، در پاسخ به پرسشها، پیشنهادها و خیرخواهیهاى این و آن، در طول نهضت بیان کرده است.

ج: رجزهایى که امام و اصحاب او، روز عاشورا در مقابل دشمن خوانده‌اند و همه آنها در ماخذ معتبر ثبت شده است.

د: نامه‌هایى که میان امام و مردم کوفه و بصره رد و بدل شده است، نامه‌هاى یزید به ابن زیاد، ابن زیاد به یزید و عمر سعد، نامه‌هاى عمر سعد به ابن زیاد، ابن زیاد به حاکم مدینه و...

از مجموع این منابع و اسناد مکتوب و موجود، مى‌توان اهداف، ماهیت، دیدگاههاى طرفین را به دست آورد.

ابعاد نهضت امام حسین(ع)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در عین حال مى‌توان گفت نهضت امام حسین(ع) چهار بعد داشت: ویران کردن، ساختن، تجدید و آفریدن و ابداع.

اما توضیح مختصر این ابعاد:

ویران کردن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در هم شکستن و ویران کردن هیکل و اسکلتى که به امویان امکان داده بود به اسم«دین»، ستمگرى کنند و به نام خلافت، کاخهاى عیاشى خود را بر استخوانها و جمجمه‌هاى محرومان و آزادیخواهان بنا کنند و آزاد مردان را از صحنه کنار بزنند یا به شهادت برسانند.انقلاب کربلا، بنیان ستم و تحمیق و تزویر را در هم شکست و پایه‌هاى آن را متزلزل ساخت.

ساختن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دمیدن روح شهامت و بیدارى در کالبد جامعه اسلامى و پروراندن نسلى خداجوى و شهادت طلب و ستیزه‌گر با سلطه ستم، به دلیل حرکتهاى انقلابى پس از عاشورا.

تجدید و آفریدن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ارزشهاى اسلامى که با نقشه‌ها و توطئه‌هاى بنى امیه کهنه و فراموش شده و مفاهیم دینى که به دست آنان تحریف گشته بود، دوباره احیا شد.دیدگاه اصلى دین درباره حکومت و حاکم و بیت المال و حقوق مردم مطرح گشت و بناى عقیده و ایمان، روحى تازه یافت و تحریفها زدوده گشت و روحهاى کوچک، آن عظمت را یافتند که در برابر طاغوت بایستند و امر به معروف و نهى از منکر کنند.

ابداع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نمونه‌هاى زنده و بزرگ و قهرمان براى بشریت ساخته شد که همواره خار سر راه متجاوزان به حقوق محرومان بودند و ایجاد یک خط آزادیبخش که با روح تقوا و اخلاص خدایى اشباع شده بود، خطى که در طول تاریخ، خواب از چشم جباران متکبر ربوده، و بستر نرمشان را خشن ساخت.این خط، در سایه ایجاد هویت جدید انسانى و اسلامى در جامعه پدید آمد و امام حسین(ع) به همه انسانها، حتى غیر مسلمانان، درس آزادگى و غیرت داد.

ماهیت نهضت کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ماهیت قیام کربلا، امر به معروف و نهى از منکر و احیاء سنت پیامبر(ص) بود. نیز جهاد در راه مبارزه با جهالت و گمراهى و سرگردانى، که در زیارت آن حضرت مى‌خوانیم:

«و بذل مهجته فیک حتى استنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله». [۱] دست یافتن به این هدف، نثار «خون» لازم داشت که در عاشورا انجام یافت و تفسیر«خون» و رسواگرى ظالم لازم داشت که با برنامه اسراى اهل بیت تحقق یافت.در خون شهداى کربلا و سیدالشهدا(ع) ، قیامت و رسالت و آزادگى نهفته بود.و این محتوا چه خوب در این اشعار «حسین الأعظمى»بازگو شده است:


شهید العلى ما انت میت و انما یموت الذى یبلى و لیس له ذکر
و ما دمک المسفوک الا قیامه لها کل عام یوم عاشورا حشر
و ما دمک المسفوک الا رساله مخلده لم یخل من ذکرها عصر
و ما دمک المسفوک الا تحرر لدنیا طغت فیها الخدیعه و المکر
و هدم لبنیان على الظلم قائم بناه الهوى و الکید و الحقد و الغدر [۲]

و این اهداف و آرمانها در فارسى چنین سروده شده است:

بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است
حسین مظهر آزادگى و آزادى است خوشا کسى که چنینش مرام و آیین است
نه ظلم کن به کسى نى به زیر ظلم برو که این مرام حسین است و منطق دین است
همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافى است اگر چه گریه بر آلام قلب تسکین است
ببین که مقصد عالى وى چه بود اى دوست که درک آن سبب عز و جاه و تمکین است
ز خاک مردم آزاده بوى خون آید نشان شیعه و آثار پیروى این است [۳]

یکى از زیباترین سروده‌هایى که ماهیت و حوادث و چهره‌ها را در قیام عاشورا ترسیم کرده است، از حبیب الله قاآنى شیرازى (م ۱۲۰۸)به صورت سؤال و جواب است:


بارد چه؟خون!که؟دیده،چه سان؟روز و شب!چرا؟ از غم،کدام غم؟غم سلطان کربلا!
نامش چه بد؟حسین!ز نسل که؟از على! مامش که بود؟فاطمه!جدش که؟مصطفى
چون شد؟شهید شد!به کجا؟دشت ماریه کى؟عاشر محرم!پنهان؟نه،بر ملا
شب کشته شد؟نه،روز،چه هنگام؟وقت ظهر شد از گلو بریده سرش؟نى،نى،از قفا!
سیراب کشته شد؟نه!کس آبش نداد؟داد! که؟شمر،از چه چشمه!ز سرچشمه فنا!
مظلوم شد شهید؟بلى!جرم داشت؟نه! کارش چه بُد؟هدایت!یارش که بُد؟خدا
این ظلم را که کرد؟یزید!این یزید کیست؟ ز اولاد هِند،از چه کس؟از نطفه زنا
خود کرد این عمل؟نه،فرستاد نامه‌اى نزد که؟نزد زاده مرجانه دغا
ابن زیاد،زاده مرجانه بُد؟نَعَم از گفته یزید تخلف نمود؟لا!
این نابکار کشت حسین را به دست خویش؟ نه،او روانه کرد سپه سوى کربلا
میر سپه که بُد؟عمر سعد!او برید حلق عزیز فاطمه؟نه،شمر بى‌حیا
خنجر برید حنجر او را نکرد شرم؟ کرد،از چه پس برید؟نپذیرفت از او قضا
بهر چه؟بهر آنکه شود خلق را شفیع شرط شفاعتش چه بود؟نوحه و بکا
کس کشته شد هم از پسرانش؟بلى،دو تن دیگر که؟نُه برادر!دیگر که؟اقربا
دیگر پسر نداشت؟چرا داشت،آن که بود؟ سجاد!چون بُد او؟به غم و رنج،مبتلا
ماند او به کربلاى پدر؟نى،به شام رفت با عز و احتشام؟نه،با ذلت و عنا!
تنها؟نه با زنان حرم،نامشان چه بود؟ زینب،سکینه،فاطمه،کلثوم بینوا
بر تن لباس داشت؟بلى،گَردِ روزگار بر سر عمامه داشت؟بلى،چوب اشقیا
بیمار بُد؟بلى!چه دوا داشت؟اشک چشم بعد از دوا غذاش چه بد؟خون دل غذا
کس بود همدمش؟بلى اطفال بى‌پدر دیگر که بود؟تب،که نمى‌گشت از او جدا
از زینت زنان چه به جا مانده بد؟دو چیز طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا!
گبر این ستم کند؟نه!یهود و مجوس؟نه هندو؟نه! بت‌پرست؟نه!فریاد از این جفا
«قاآنى»است قایل این شعرها؟بلى خواهد چه؟رحمت.از که؟ز حق!کى؟صف جزا [۴]

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی‌نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. مفاتیح الجنان،ص ۴۴۸(زیارت امام حسین در عید فطر و قربان).
  2. ماساه الحسین(ع)،عبد الوهاب الکاشى،ص ۲۹.
  3. خوشدل تهرانى.
  4. معصوم پنجم،جواد فاضل،ص ۳۳۷.