ماهیت قیام کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «براى حفظ هویّت نهضت عاشورا و اهداف آن،باید«ماهیّت»آن را خوب شناخت. ماهیّت ق...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
براى حفظ هویّت نهضت عاشورا و اهداف آن،باید«ماهیّت»آن را خوب شناخت.
براى حفظ هویت نهضت [[عاشورا]] و اهداف آن،  باید '''ماهیت قیام کربلا''' را خوب شناخت.


ماهیّت قیام امام حسین«ع»را از منابع مستند و خدشه‌ناپذیر زیر مى‌توان شناخت:
==مفهوم==
ماهیت قیام [[امام حسین(ع)]] را از منابع مستند و خدشه‌ناپذیر زیر مى‌توان شناخت:


الف:خطبه‌هاى امام و اهل بیت،که در مکّه و بین راه حجاز و عراق و در کربلا و پس از آن در کوفه،شام و مدینه ایراد شده است.
الف: خطبه‌هاى امام و [[اهل بیت (ع)|اهل بیت]]، که در مکه و بین راه حجاز و عراق و در [[کربلا]] و پس از آن در کوفه،  [[شام]] و مدینه ایراد شده است.


ب:سخنانى که امام،در پاسخ به پرسشها،پیشنهادها و خیرخواهیهاى این و آن،در طول نهضت بیان کرده است.
ب: سخنانى که امام،  در پاسخ به پرسشها، پیشنهادها و خیرخواهیهاى این و آن، در طول نهضت بیان کرده است.


ج:رجزهایى که امام و اصحاب او،روز عاشورا در مقابل دشمن خوانده‌اند و همۀ آنها در مآخذ معتبر ثبت شده است.
ج: رجزهایى که امام و اصحاب او، روز [[عاشورا]] در مقابل دشمن خوانده‌اند و همه آنها در ماخذ معتبر ثبت شده است.


د:نامه‌هایى که میان امام و مردم کوفه و بصره ردّ و بدل شده است،نامه‌هاى یزید به ابن زیاد،ابن زیاد به یزید و عمر سعد،نامه‌هاى عمر سعد به ابن زیاد،ابن زیاد به حاکم مدینه و...
د: نامه‌هایى که میان امام و مردم کوفه و بصره رد و بدل شده است، نامه‌هاى [[یزید]] به [[ابن زیاد]]، ابن زیاد به یزید و [[عمر سعد]]، نامه‌هاى عمر سعد به ابن زیاد، ابن زیاد به حاکم مدینه و...
از مجموع این منابع و اسناد مکتوب و موجود،مى‌توان اهداف،ماهیّت،دیدگاههاى طرفین را به دست آورد.در عین حال مى‌توان گفت نهضت امام حسین«ع»چهار بعد داشت:ویران کردن،ساختن،تجدید و آفریدن و ابداع.امّا توضیح مختصر این ابعاد:


«ویران کردن»:در هم شکستن و ویران کردن هیکل و اسکلتى که به امویان امکان داده بود به اسم«دین»،ستمگرى کنند و به نام خلافت،کاخهاى عیاشى خود را بر استخوانها و جمجمه‌هاى محرومان و آزادیخواهان بنا کنند و آزاد مردان را از صحنه کنار بزنند یا به شهادت برسانند.انقلاب کربلا،بنیان ستم و تحمیق و تزویر را در هم شکست و پایه‌هاى آن را متزلزل ساخت.
از مجموع این منابع و اسناد مکتوب و موجود، مى‌توان اهداف، ماهیت، دیدگاههاى طرفین را به دست آورد.  


«ساختن»:دمیدن روح شهامت و بیدارى در کالبد جامعۀ اسلامى و پروراندن نسلى خداجوى و شهادت طلب و ستیزه‌گر با سلطۀ ستم،به دلیل حرکتهاى انقلابى پس از عاشورا.
==ابعاد نهضت امام حسین(ع)==
در عین حال مى‌توان گفت نهضت امام حسین(ع) چهار بعد داشت: ویران کردن، ساختن، تجدید و آفریدن و ابداع.


«تجدید»:ارزشهاى اسلامى که با نقشه‌ها و توطئه‌هاى بنى امیّه کهنه و فراموش شده و مفاهیم دینى که به دست آنان تحریف گشته بود،دوباره احیا شد.دیدگاه اصلى دین دربارۀ حکومت و حاکم و بیت المال و حقوق مردم مطرح گشت و بناى عقیده و ایمان،روحى تازه یافت و تحریفها زدوده گشت و روحهاى کوچک،آن عظمت را یافتند که در برابر طاغوت بایستند و امر به معروف و نهى از منکر کنند.
اما توضیح مختصر این ابعاد:


«ابداع»:نمونه‌هاى زنده و بزرگ و قهرمان براى بشریّت ساخته شد که همواره خار سر راه متجاوزان به حقوق محرومان بودند و ایجاد یک خطّ آزادیبخش که با روح تقوا و اخلاص خدایى اشباع شده بود،خطّى که در طول تاریخ،خواب از چشم جباران متکبّر ربوده،و بستر نرمشان را خشن ساخت.این خطّ،در سایۀ ایجاد هویّت جدید انسانى و اسلامى در جامعه پدید آمد و امام حسین«ع»به همۀ انسانها،حتى غیر مسلمانان،درس آزادگى و غیرت داد.
===ویران کردن===
در هم شکستن و ویران کردن هیکل و اسکلتى که به امویان امکان داده بود به اسم«دین»، ستمگرى کنند و به نام خلافت، کاخهاى عیاشى خود را بر استخوانها و جمجمه‌هاى محرومان و آزادیخواهان بنا کنند و آزاد مردان را از صحنه کنار بزنند یا به شهادت برسانند.انقلاب کربلا، بنیان ستم و تحمیق و تزویر را در هم شکست و پایه‌هاى آن را متزلزل ساخت.


ماهیّت قیام کربلا،امر به معروف و نهى از منکر و احیاء سنت پیامبر«ص»بود.نیز جهاد در راه مبارزه با جهالت و گمراهى و سرگردانى،که در زیارت آن حضرت مى‌خوانیم:
===ساختن===
دمیدن روح شهامت و بیدارى در کالبد جامعه اسلامى و پروراندن نسلى خداجوى و شهادت طلب و ستیزه‌گر با سلطه ستم، به دلیل حرکتهاى انقلابى پس از عاشورا.


«و بذل مهجته فیک حتّى استنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضّلالة». <ref>مفاتیح الجنان،ص 448(زیارت امام حسین در عید فطر و قربان).</ref> دست یافتن به این هدف،نثار«خون»لازم داشت که در عاشورا انجام یافتتفسیر«خون»و رسواگرى ظالم لازم داشت که با برنامۀ اسراى اهل بیت تحقّق یافت.در خون شهداى کربلا و سید الشهدا«ع»،قیامت و رسالت و آزادگى نهفته بود.و این محتوا چه خوب در این اشعار «حسین الأعظمى»بازگو شده است:
===تجدید و آفریدن===
ارزشهاى اسلامى که با نقشه‌ها و توطئه‌هاى بنى امیه کهنه و فراموش شده و مفاهیم دینى که به دست آنان تحریف گشته بود، دوباره احیا شد.دیدگاه اصلى دین درباره حکومت و حاکم و بیت المال و حقوق مردم مطرح گشت و بناى عقیده و ایمان، روحى تازه یافت و تحریفها زدوده گشت و روحهاى کوچک، آن عظمت را یافتند که در برابر طاغوت بایستند و امر به معروف و نهى از منکر کنند.


{{ب| شهید العلى ما انت میت و انّما | یموت الّذى یبلى و لیس له ذکر }}
===ابداع===
نمونه‌هاى زنده و بزرگ و قهرمان براى بشریت ساخته شد که همواره خار سر راه متجاوزان به حقوق محرومان بودند و ایجاد یک خط آزادیبخش که با روح تقوا و اخلاص خدایى اشباع شده بود، خطى که در طول تاریخ، خواب از چشم جباران متکبر ربوده، و بستر نرمشان را خشن ساخت.این خط، در سایه ایجاد هویت جدید انسانى و اسلامى در جامعه پدید آمد و امام حسین(ع) به همه انسانها، حتى غیر مسلمانان، درس آزادگى و غیرت داد.


{{ب| و ما دمک المسفوک الاّ قیامة | لها کلّ عام یوم عاشورا حشر }}
==ماهیت نهضت کربلا==
ماهیت قیام کربلا، امر به معروف و نهى از منکر و احیاء سنت پیامبر(ص) بود. نیز جهاد در راه مبارزه با جهالت و گمراهى و سرگردانى، که در زیارت آن حضرت مى‌خوانیم:


{{ب| و ما دمک المسفوک الاّ رسالة | مخلّدة لم یخل من ذکرها عصر }}
«و بذل مهجته فیک حتى استنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله». <ref>مفاتیح الجنان،ص ۴۴۸(زیارت امام حسین در عید فطر و قربان).</ref> دست یافتن به این هدف، نثار «خون» لازم داشت که در عاشورا انجام یافت و تفسیر«خون» و رسواگرى ظالم لازم داشت که با برنامه اسراى اهل بیت تحقق یافت.در خون شهداى کربلا و [[سیدالشهدا (ع)|سیدالشهدا(ع)]] ، قیامت و رسالت و آزادگى نهفته بود.و این محتوا چه خوب در این اشعار «حسین الأعظمى»بازگو شده است:


{| و ما دمک المسفوک الاّ تحرّر | لدنیا طغت فیها الخدیعة و المکر }}
<br />
 
{|
{{ب| و هدم لبنیان على الظّلم قائم | بناه الهوى و الکید و الحقد و الغدر <ref>مأساة الحسین«ع»،عبد الوهّاب الکاشى،ص 29.</ref> }}
|شهید العلى ما انت میت و انما
|
|یموت الذى یبلى و لیس له ذکر
|-
|و ما دمک المسفوک الا قیامه
|
|لها کل عام یوم عاشورا حشر
|-
|و ما دمک المسفوک الا رساله
|
|مخلده لم یخل من ذکرها عصر
|-
|و ما دمک المسفوک الا تحرر
|
|لدنیا طغت فیها الخدیعه و المکر
|-
|و هدم لبنیان على الظلم قائم
|
|بناه الهوى و الکید و الحقد و الغدر <ref>ماساه الحسین(ع)،عبد الوهاب الکاشى،ص ۲۹.</ref>
|}
و این اهداف و آرمانها در فارسى چنین سروده شده است:
و این اهداف و آرمانها در فارسى چنین سروده شده است:
<br />
{|
|بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است
|
|که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است
|-
|حسین مظهر آزادگى و آزادى است
|
|خوشا کسى که چنینش مرام و آیین است
|-
|نه ظلم کن به کسى نى به زیر ظلم برو
|
|که این مرام حسین است و منطق دین است
|-
|همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافى است
|
|اگر چه گریه بر آلام قلب تسکین است
|-
|ببین که مقصد عالى وى چه بود اى دوست
|
|که درک آن سبب عز و جاه و تمکین است
|-
|ز خاک مردم آزاده بوى خون آید
|
|نشان شیعه و آثار پیروى این است <ref>خوشدل تهرانى.</ref>
|}
یکى از زیباترین سروده‌هایى که ماهیت و حوادث و چهره‌ها را در قیام عاشورا ترسیم کرده است، از حبیب الله [[قاآنى شیرازى]] (م ۱۲۰۸)به صورت سؤال و جواب است:


{{ب| بزرگ فلسفۀ قتل شاه دین این است | که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است }}
<br />
 
{|
{{ب| حسین مظهر آزادگى و آزادى است | خوشا کسى که چنینش مرام و آیین است }}
|بارد چه؟خون!که؟دیده،چه سان؟روز و شب!چرا؟
 
|
{{ب| نه ظلم کن به کسى نى به زیر ظلم برو | که این مرام حسین است و منطق دین است }}
|از غم،کدام غم؟غم سلطان کربلا!
 
|-
{{ب| همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافى است | اگر چه گریه بر آلام قلب تسکین است }}
|نامش چه بد؟[[حسین بن على (ع)|حسین]]!ز نسل که؟از على!
 
|
{{ب| ببین که مقصد عالى وى چه بود اى دوست | که درک آن سبب عزّ و جاه و تمکین است }}
|مامش که بود؟فاطمه!جدش که؟مصطفى
 
|-
{{ب| ز خاک مردم آزاده بوى خون آید | نشان شیعه و آثار پیروى این است <ref>خوشدل تهرانى.</ref> }}
|چون شد؟شهید شد!به کجا؟دشت ماریه
 
|
یکى از زیباترین سروده‌هایى که ماهیت و حوادث و چهره‌ها را در قیام عاشورا ترسیم کرده است،از حبیب الله قاآنى شیرازى(م 1208)به صورت سؤال و جواب است:
|کى؟عاشر محرم!پنهان؟نه،بر ملا
 
|-
{{ب| بارد چه؟خون!که؟دیده،چه سان؟روز و شب!چرا؟ | از غم،کدام غم؟غم سلطان کربلا! }}
|شب کشته شد؟نه،روز،چه هنگام؟وقت ظهر
 
|
{{ب| نامش چه بد؟حسین!ز نسل که؟از على! | مامش که بود؟فاطمه!جدّش که؟مصطفى }}
|شد از [[گلوى بریده|گلو بریده]] سرش؟نى،نى،از قفا!
 
|-
{{ب| چون شد؟شهید شد!به کجا؟دشت ماریه | کى؟عاشر محرّم!پنهان؟نه،بر ملا }}
|سیراب کشته شد؟نه!کس آبش نداد؟داد!
 
|
{{ب| شب کشته شد؟نه،روز،چه هنگام؟وقت ظهر | شد از گلو بریده سرش؟نى،نى،از قفا! }}
|که؟[[شمر بن ذی الجوشن|شمر]]،از چه چشمه!ز سرچشمه فنا!
 
|-
{{ب| سیراب کشته شد؟نه!کس آبش نداد؟داد! | که؟شمر،از چه چشمه!ز سرچشمۀ فنا! }}
|مظلوم شد شهید؟بلى!جرم داشت؟نه!
 
|
{{ب| مظلوم شد شهید؟بلى!جرم داشت؟نه! | کارش چه بُد؟هدایت!یارش که بُد؟خدا }}
|کارش چه بُد؟هدایت!یارش که بُد؟خدا
 
|-
{{ب| این ظلم را که کرد؟یزید!این یزید کیست؟ | ز اولاد هِند،از چه کس؟از نطفۀ زنا }}
|این ظلم را که کرد؟[[یزید]]!این یزید کیست؟
 
|
{{ب| خود کرد این عمل؟نه،فرستاد نامه‌اى | نزد که؟نزد زادۀ مرجانۀ دغا }}
|ز اولاد هِند،از چه کس؟از نطفه زنا
 
|-
{{ب| ابن زیاد،زادۀ مرجانه بُد؟نَعَم | از گفتۀ یزید تخلّف نمود؟لا! }}
|خود کرد این عمل؟نه،فرستاد نامه‌اى
 
|
{{ب| این نابکار کشت حسین را به دست خویش؟ | نه،او روانه کرد سپه سوى کربلا }}
|نزد که؟نزد زاده مرجانه دغا
 
|-
{{ب| میر سپه که بُد؟عمر سعد!او برید | حلق عزیز فاطمه؟نه،شمر بى‌حیا }}
|[[ابن زیاد]]،زاده مرجانه بُد؟نَعَم
 
|
{{ب| خنجر برید حنجر او را نکرد شرم؟ | کرد،از چه پس برید؟نپذیرفت از او قضا }}
|از گفته یزید تخلف نمود؟لا!
 
|-
{{ب| بهر چه؟بهر آنکه شود خلق را شفیع | شرط شفاعتش چه بود؟نوحه و بکا }}
|این نابکار کشت حسین را به دست خویش؟
 
|
{{ب| کس کشته شد هم از پسرانش؟بلى،دو تن | دیگر که؟نُه برادر!دیگر که؟اقربا }}
|نه،او روانه کرد سپه سوى [[کربلا]]
 
|-
{{ب| دیگر پسر نداشت؟چرا داشت،آن که بود؟ | سجّاد!چون بُد او؟به غم و رنج،مبتلا }}
|میر سپه که بُد؟[[عمر سعد]]!او برید
 
|
{{ب| ماند او به کربلاى پدر؟نى،به شام رفت | با عزّ و احتشام؟نه،با ذلّت و عنا! }}
|حلق عزیز فاطمه؟نه،شمر بى‌حیا
 
|-
{{ب| تنها؟نه با زنان حرم،نامشان چه بود؟ | زینب،سکینه،فاطمه،کلثوم بینوا }}
|خنجر برید حنجر او را نکرد شرم؟
 
|
{{ب| بر تن لباس داشت؟بلى،گَردِ روزگار | بر سر عمامه داشت؟بلى،چوب اشقیا }}
|کرد،از چه پس برید؟نپذیرفت از او قضا
 
|-
{{ب| بیمار بُد؟بلى!چه دوا داشت؟اشک چشم | بعد از دوا غذاش چه بد؟خون دل غذا }}
|بهر چه؟بهر آنکه شود خلق را شفیع
 
|
{{ب| کس بود همدمش؟بلى اطفال بى‌پدر | دیگر که بود؟تب،که نمى‌گشت از او جدا }}
|شرط شفاعتش چه بود؟نوحه و بکا
 
|-
{{ب| از زینت زنان چه به جا مانده بد؟دو چیز | طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا! }}
|کس کشته شد هم از پسرانش؟بلى،دو تن
 
|
{{ب| گبر این ستم کند؟نه!یهود و مجوس؟نه | هندو؟نه! بت‌پرست؟نه!فریاد از این جفا }}
|دیگر که؟نُه برادر!دیگر که؟اقربا
 
|-
{{ب| «قاآنى»است قایل این شعرها؟بلى | خواهد چه؟رحمت.از که؟ز حق!کى؟صف جزا <ref>معصوم پنجم،جواد فاضل،ص 337.</ref> }}
|دیگر پسر نداشت؟چرا داشت،آن که بود؟
 
|
 
|[[زین العابدین «ع»|سجاد]]!چون بُد او؟به غم و رنج،مبتلا
 
|-
 
|ماند او به کربلاى پدر؟نى،به [[شام]] رفت
|
|با عز و احتشام؟نه،با ذلت و عنا!
|-
|تنها؟نه با زنان حرم،نامشان چه بود؟
|
|[[زینب (س)|زینب]]،[[سکینه دختر امام حسین (ع)|سکینه]]،فاطمه،کلثوم بینوا
|-
|بر تن لباس داشت؟بلى،گَردِ روزگار
|
|بر سر عمامه داشت؟بلى،چوب اشقیا
|-
|بیمار بُد؟بلى!چه دوا داشت؟اشک چشم
|
|بعد از دوا غذاش چه بد؟خون دل غذا
|-
|کس بود همدمش؟بلى اطفال بى‌پدر
|
|دیگر که بود؟تب،که نمى‌گشت از او جدا
|-
|از زینت زنان چه به جا مانده بد؟دو چیز
|
|طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا!
|-
|گبر این ستم کند؟نه!یهود و مجوس؟نه
|
|هندو؟نه! بت‌پرست؟نه!فریاد از این جفا
|-
|«قاآنى»است قایل این شعرها؟بلى
|
|خواهد چه؟رحمت.از که؟ز حق!کى؟صف جزا <ref>معصوم پنجم،جواد فاضل،ص ۳۳۷.</ref>
|}


==منبع==


*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=654837&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جواد محدثی،  فرهنگ عاشورا،  قم،  معارف،  ج۱،  ص ۳۹۷-۴۰۰.]


جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 397-400.
==پی‌نوشت==
<references />
[[رده:مفاهیم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۰

براى حفظ هویت نهضت عاشورا و اهداف آن، باید ماهیت قیام کربلا را خوب شناخت.

مفهوم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ماهیت قیام امام حسین(ع) را از منابع مستند و خدشه‌ناپذیر زیر مى‌توان شناخت:

الف: خطبه‌هاى امام و اهل بیت، که در مکه و بین راه حجاز و عراق و در کربلا و پس از آن در کوفه، شام و مدینه ایراد شده است.

ب: سخنانى که امام، در پاسخ به پرسشها، پیشنهادها و خیرخواهیهاى این و آن، در طول نهضت بیان کرده است.

ج: رجزهایى که امام و اصحاب او، روز عاشورا در مقابل دشمن خوانده‌اند و همه آنها در ماخذ معتبر ثبت شده است.

د: نامه‌هایى که میان امام و مردم کوفه و بصره رد و بدل شده است، نامه‌هاى یزید به ابن زیاد، ابن زیاد به یزید و عمر سعد، نامه‌هاى عمر سعد به ابن زیاد، ابن زیاد به حاکم مدینه و...

از مجموع این منابع و اسناد مکتوب و موجود، مى‌توان اهداف، ماهیت، دیدگاههاى طرفین را به دست آورد.

ابعاد نهضت امام حسین(ع)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در عین حال مى‌توان گفت نهضت امام حسین(ع) چهار بعد داشت: ویران کردن، ساختن، تجدید و آفریدن و ابداع.

اما توضیح مختصر این ابعاد:

ویران کردن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در هم شکستن و ویران کردن هیکل و اسکلتى که به امویان امکان داده بود به اسم«دین»، ستمگرى کنند و به نام خلافت، کاخهاى عیاشى خود را بر استخوانها و جمجمه‌هاى محرومان و آزادیخواهان بنا کنند و آزاد مردان را از صحنه کنار بزنند یا به شهادت برسانند.انقلاب کربلا، بنیان ستم و تحمیق و تزویر را در هم شکست و پایه‌هاى آن را متزلزل ساخت.

ساختن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دمیدن روح شهامت و بیدارى در کالبد جامعه اسلامى و پروراندن نسلى خداجوى و شهادت طلب و ستیزه‌گر با سلطه ستم، به دلیل حرکتهاى انقلابى پس از عاشورا.

تجدید و آفریدن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ارزشهاى اسلامى که با نقشه‌ها و توطئه‌هاى بنى امیه کهنه و فراموش شده و مفاهیم دینى که به دست آنان تحریف گشته بود، دوباره احیا شد.دیدگاه اصلى دین درباره حکومت و حاکم و بیت المال و حقوق مردم مطرح گشت و بناى عقیده و ایمان، روحى تازه یافت و تحریفها زدوده گشت و روحهاى کوچک، آن عظمت را یافتند که در برابر طاغوت بایستند و امر به معروف و نهى از منکر کنند.

ابداع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نمونه‌هاى زنده و بزرگ و قهرمان براى بشریت ساخته شد که همواره خار سر راه متجاوزان به حقوق محرومان بودند و ایجاد یک خط آزادیبخش که با روح تقوا و اخلاص خدایى اشباع شده بود، خطى که در طول تاریخ، خواب از چشم جباران متکبر ربوده، و بستر نرمشان را خشن ساخت.این خط، در سایه ایجاد هویت جدید انسانى و اسلامى در جامعه پدید آمد و امام حسین(ع) به همه انسانها، حتى غیر مسلمانان، درس آزادگى و غیرت داد.

ماهیت نهضت کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ماهیت قیام کربلا، امر به معروف و نهى از منکر و احیاء سنت پیامبر(ص) بود. نیز جهاد در راه مبارزه با جهالت و گمراهى و سرگردانى، که در زیارت آن حضرت مى‌خوانیم:

«و بذل مهجته فیک حتى استنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله». [۱] دست یافتن به این هدف، نثار «خون» لازم داشت که در عاشورا انجام یافت و تفسیر«خون» و رسواگرى ظالم لازم داشت که با برنامه اسراى اهل بیت تحقق یافت.در خون شهداى کربلا و سیدالشهدا(ع) ، قیامت و رسالت و آزادگى نهفته بود.و این محتوا چه خوب در این اشعار «حسین الأعظمى»بازگو شده است:


شهید العلى ما انت میت و انما یموت الذى یبلى و لیس له ذکر
و ما دمک المسفوک الا قیامه لها کل عام یوم عاشورا حشر
و ما دمک المسفوک الا رساله مخلده لم یخل من ذکرها عصر
و ما دمک المسفوک الا تحرر لدنیا طغت فیها الخدیعه و المکر
و هدم لبنیان على الظلم قائم بناه الهوى و الکید و الحقد و الغدر [۲]

و این اهداف و آرمانها در فارسى چنین سروده شده است:

بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است
حسین مظهر آزادگى و آزادى است خوشا کسى که چنینش مرام و آیین است
نه ظلم کن به کسى نى به زیر ظلم برو که این مرام حسین است و منطق دین است
همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافى است اگر چه گریه بر آلام قلب تسکین است
ببین که مقصد عالى وى چه بود اى دوست که درک آن سبب عز و جاه و تمکین است
ز خاک مردم آزاده بوى خون آید نشان شیعه و آثار پیروى این است [۳]

یکى از زیباترین سروده‌هایى که ماهیت و حوادث و چهره‌ها را در قیام عاشورا ترسیم کرده است، از حبیب الله قاآنى شیرازى (م ۱۲۰۸)به صورت سؤال و جواب است:


بارد چه؟خون!که؟دیده،چه سان؟روز و شب!چرا؟ از غم،کدام غم؟غم سلطان کربلا!
نامش چه بد؟حسین!ز نسل که؟از على! مامش که بود؟فاطمه!جدش که؟مصطفى
چون شد؟شهید شد!به کجا؟دشت ماریه کى؟عاشر محرم!پنهان؟نه،بر ملا
شب کشته شد؟نه،روز،چه هنگام؟وقت ظهر شد از گلو بریده سرش؟نى،نى،از قفا!
سیراب کشته شد؟نه!کس آبش نداد؟داد! که؟شمر،از چه چشمه!ز سرچشمه فنا!
مظلوم شد شهید؟بلى!جرم داشت؟نه! کارش چه بُد؟هدایت!یارش که بُد؟خدا
این ظلم را که کرد؟یزید!این یزید کیست؟ ز اولاد هِند،از چه کس؟از نطفه زنا
خود کرد این عمل؟نه،فرستاد نامه‌اى نزد که؟نزد زاده مرجانه دغا
ابن زیاد،زاده مرجانه بُد؟نَعَم از گفته یزید تخلف نمود؟لا!
این نابکار کشت حسین را به دست خویش؟ نه،او روانه کرد سپه سوى کربلا
میر سپه که بُد؟عمر سعد!او برید حلق عزیز فاطمه؟نه،شمر بى‌حیا
خنجر برید حنجر او را نکرد شرم؟ کرد،از چه پس برید؟نپذیرفت از او قضا
بهر چه؟بهر آنکه شود خلق را شفیع شرط شفاعتش چه بود؟نوحه و بکا
کس کشته شد هم از پسرانش؟بلى،دو تن دیگر که؟نُه برادر!دیگر که؟اقربا
دیگر پسر نداشت؟چرا داشت،آن که بود؟ سجاد!چون بُد او؟به غم و رنج،مبتلا
ماند او به کربلاى پدر؟نى،به شام رفت با عز و احتشام؟نه،با ذلت و عنا!
تنها؟نه با زنان حرم،نامشان چه بود؟ زینب،سکینه،فاطمه،کلثوم بینوا
بر تن لباس داشت؟بلى،گَردِ روزگار بر سر عمامه داشت؟بلى،چوب اشقیا
بیمار بُد؟بلى!چه دوا داشت؟اشک چشم بعد از دوا غذاش چه بد؟خون دل غذا
کس بود همدمش؟بلى اطفال بى‌پدر دیگر که بود؟تب،که نمى‌گشت از او جدا
از زینت زنان چه به جا مانده بد؟دو چیز طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا!
گبر این ستم کند؟نه!یهود و مجوس؟نه هندو؟نه! بت‌پرست؟نه!فریاد از این جفا
«قاآنى»است قایل این شعرها؟بلى خواهد چه؟رحمت.از که؟ز حق!کى؟صف جزا [۴]

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی‌نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. مفاتیح الجنان،ص ۴۴۸(زیارت امام حسین در عید فطر و قربان).
  2. ماساه الحسین(ع)،عبد الوهاب الکاشى،ص ۲۹.
  3. خوشدل تهرانى.
  4. معصوم پنجم،جواد فاضل،ص ۳۳۷.