مشک: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مشک''' ظرف نگهدارى آب در قدیم بودهاست. که از پوست گوسفند بدون شکافتن از وسط، درست شده است و در آن ماست، دوغ، آب و غیره ریزند. در واقع مشک خیک بىموى است که به آن «قربه»، «راویه» و «رکوه» هم میگویند. | '''مشک''' ظرف نگهدارى آب در قدیم بودهاست. که از پوست گوسفند بدون شکافتن از وسط، درست شده است و در آن ماست، دوغ، آب و غیره ریزند. در واقع مشک خیک بىموى است که به آن «قربه»، «راویه» و «رکوه» هم میگویند. | ||
== مشک، پیش از عاشورا == | ==مشک، پیش از عاشورا== | ||
پیش از عاشورا مشک، ایفاى نقش کرده است. در مسیر راه، وقتى کاروان امام حسین(ع) به منزلگاه«[[شراف]]»رسیدند، جوانان به فرمان امام، آب بسیارى در مشکها برداشتند و در گرماى نیمروز فردای آن روز، با سپاه هزار نفرى حرّ برخوردند که تشنه بودند.دهان مشکها به روى آن سپاه گشوده شد،حتى اسبهایشان سیراب شدند. <ref>تاریخ طبرى،ج ۴،(چاپ قاهره)،ص ۳۰۲.</ref> | پیش از [[عاشورا]] مشک، ایفاى نقش کرده است. در مسیر راه، وقتى کاروان [[امام حسین(ع)]] به منزلگاه«[[شراف]]»رسیدند، جوانان به فرمان امام، آب بسیارى در مشکها برداشتند و در گرماى نیمروز فردای آن روز، با سپاه هزار نفرى حرّ برخوردند که تشنه بودند.دهان مشکها به روى آن سپاه گشوده شد،حتى اسبهایشان سیراب شدند. <ref>تاریخ طبرى،ج ۴،(چاپ قاهره)،ص ۳۰۲.</ref> | ||
== مشک سقای کربلا == | ==مشک سقای کربلا== | ||
در [[کربلا]] نیز از سه روز مانده به | در [[کربلا]] نیز از سه روز مانده به [[عاشورا]]، نیروهاى [[عمر سعد]] بر [[فرات]] مسلّط شدند و مانع بردن آب گشتند. | ||
وقتى عطش بر حسین(ع) و یارانش زیاد شد،برادرش عباس(ع) را مأمور تهیّه آب کرد. | وقتى عطش بر حسین(ع) و یارانش زیاد شد،برادرش [[عباس ابن علی(ع)|عباس(ع)]] را مأمور تهیّه آب کرد. | ||
وى با ۲۰ نفر همراه مشک و به اتفاق ۳۰ نفر سواره نزدیک شریعه شدند و نبردى کرده، مشکها را پر از آب کرده برگشتند. <ref>کامل،ابن اثیر،ج ۲،ص ۵۵۶.</ref> | وى با ۲۰ نفر همراه مشک و به اتفاق ۳۰ نفر سواره نزدیک شریعه شدند و نبردى کرده، مشکها را پر از آب کرده برگشتند. <ref>کامل،ابن اثیر،ج ۲،ص ۵۵۶.</ref> | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
<br /> | <br /> | ||
{| | {| | ||
|چشم از اشک پر و مشک من از آب تهى است | |چشم از اشک پر و مشک من از آب تهى است | ||
| | | | ||
|جگرم غرقه به خون و تنم از تاب تهى است | |جگرم غرقه به خون و تنم از تاب تهى است | ||
|- | |- | ||
|گفتم از اشک کنم آتش دل را خاموش | |گفتم از اشک کنم آتش دل را خاموش | ||
| | | | ||
|پر ز خوناب بود چشم من از آب تهى است | |پر ز خوناب بود چشم من از آب تهى است | ||
|- | |- | ||
|جان من مىبرد آن آب کزین مشک چکد | |جان من مىبرد آن آب کزین مشک چکد | ||
| | | | ||
|گشتیم غرق در آبى که ز گرداب تهى است | |گشتیم غرق در آبى که ز گرداب تهى است | ||
|- | |- | ||
|مشک هم اشک به بىدستى من مىریزد | |مشک هم اشک به بىدستى من مىریزد | ||
| | | | ||
|بىسبب نیست اگر مشک من از آب تهى است <ref>از:سید شهاب الدین موسوى«شب شعر عاشورا»شمارۀ ۵،ص ۹۲.</ref> | |بىسبب نیست اگر مشک من از آب تهى است <ref>از:سید شهاب الدین موسوى«شب شعر عاشورا»شمارۀ ۵،ص ۹۲.</ref> | ||
|} | |} | ||
در نبرد [[عاشورا]] نیز همچون همۀ جنگهاى قدیم، از مشک بعنوان ظرفى براى برداشتن و نگهداشتن آب در سفر و اردوگاه استفاده شد. در فرهنگ عاطفى عاشورا، «مشک»مظهر سقایى [[عباس ابن علی(ع)|اباالفضل(ع)]] است،چرا که او آبرسان خیمهها و سقاى اطفال [[حسین بن على (ع)|امام حسین(ع)]] بود. به همین خاطر، به آن حضرت«ابوالقربه»هم گویند که کنایه از سقایى او با مشک است. روز [[عاشورا]] هم مشک خالى به دوش گرفت و به فرات رفت و آن را پر از آب کرد و در راه آوردن آب به خیمهها،راه را بر او بستند. دستانش قطع شد و مشک آب سوراخ گشت و عباس(ع) هم به [[شهادت]] رسید، پیش از آنکه آب به خیمهها برسد. این موضوع، با حسرت و اندوه یاد مىشود که نشان وفاى عباس(ع) و عطش اطفال است.به گفتۀ«عمّان سامانى»: | در نبرد [[عاشورا]] نیز همچون همۀ جنگهاى قدیم، از مشک بعنوان ظرفى براى برداشتن و نگهداشتن آب در سفر و اردوگاه استفاده شد. در فرهنگ عاطفى عاشورا، «مشک»مظهر سقایى [[عباس ابن علی(ع)|اباالفضل(ع)]] است،چرا که او آبرسان خیمهها و سقاى اطفال [[حسین بن على (ع)|امام حسین(ع)]] بود. به همین خاطر، به آن حضرت«ابوالقربه»هم گویند که کنایه از سقایى او با مشک است. روز [[عاشورا]] هم مشک خالى به دوش گرفت و به فرات رفت و آن را پر از آب کرد و در راه آوردن آب به خیمهها،راه را بر او بستند. دستانش قطع شد و مشک آب سوراخ گشت و عباس(ع) هم به [[شهادت]] رسید، پیش از آنکه آب به خیمهها برسد. این موضوع، با حسرت و اندوه یاد مىشود که نشان وفاى عباس(ع) و عطش اطفال است.به گفتۀ«عمّان سامانى»:<br /> | ||
<br /> | |||
{| | {| | ||
|پس فرو بارید بر وى تیر تیز | |پس فرو بارید بر وى تیر تیز | ||
| | | | ||
|مشک شد بر حالت او اشکریز | |مشک شد بر حالت او اشکریز | ||
|- | |- | ||
|اشک چندان ریخت بر وى چشم مشک | |اشک چندان ریخت بر وى چشم مشک | ||
| | | | ||
|تا که چشم مشک،خالى شد ز اشک | |تا که چشم مشک،خالى شد ز اشک | ||
|- | |- | ||
|تا قیامت تشنهکامان ثواب | |تا قیامت تشنهکامان ثواب | ||
| | | | ||
|مىخورند از رشحۀ آن مشک،آب <ref>گنجینة الأسرار،عمان سامانى،ص ۷۶.چاپ ۱۳۶۲ ش.</ref> | |مىخورند از رشحۀ آن مشک،آب <ref>گنجینة الأسرار،عمان سامانى،ص ۷۶.چاپ ۱۳۶۲ ش.</ref> | ||
|} | |} | ||
== منبع == | ==منبع== | ||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=654837&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۴۲۴-۴۲۵.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=654837&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۴۲۴-۴۲۵.] | ||
== پینوشت == | ==پینوشت== | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:اشیا و فرهنگ مادی]] | |||
[[رده:مفاهیم]] | |||
[[رده:مفاهیم اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۲
مشک ظرف نگهدارى آب در قدیم بودهاست. که از پوست گوسفند بدون شکافتن از وسط، درست شده است و در آن ماست، دوغ، آب و غیره ریزند. در واقع مشک خیک بىموى است که به آن «قربه»، «راویه» و «رکوه» هم میگویند.
مشک، پیش از عاشورا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پیش از عاشورا مشک، ایفاى نقش کرده است. در مسیر راه، وقتى کاروان امام حسین(ع) به منزلگاه«شراف»رسیدند، جوانان به فرمان امام، آب بسیارى در مشکها برداشتند و در گرماى نیمروز فردای آن روز، با سپاه هزار نفرى حرّ برخوردند که تشنه بودند.دهان مشکها به روى آن سپاه گشوده شد،حتى اسبهایشان سیراب شدند. [۱]
مشک سقای کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در کربلا نیز از سه روز مانده به عاشورا، نیروهاى عمر سعد بر فرات مسلّط شدند و مانع بردن آب گشتند.
وقتى عطش بر حسین(ع) و یارانش زیاد شد،برادرش عباس(ع) را مأمور تهیّه آب کرد.
وى با ۲۰ نفر همراه مشک و به اتفاق ۳۰ نفر سواره نزدیک شریعه شدند و نبردى کرده، مشکها را پر از آب کرده برگشتند. [۲]
چشم از اشک پر و مشک من از آب تهى است | جگرم غرقه به خون و تنم از تاب تهى است | |
گفتم از اشک کنم آتش دل را خاموش | پر ز خوناب بود چشم من از آب تهى است | |
جان من مىبرد آن آب کزین مشک چکد | گشتیم غرق در آبى که ز گرداب تهى است | |
مشک هم اشک به بىدستى من مىریزد | بىسبب نیست اگر مشک من از آب تهى است [۳] |
در نبرد عاشورا نیز همچون همۀ جنگهاى قدیم، از مشک بعنوان ظرفى براى برداشتن و نگهداشتن آب در سفر و اردوگاه استفاده شد. در فرهنگ عاطفى عاشورا، «مشک»مظهر سقایى اباالفضل(ع) است،چرا که او آبرسان خیمهها و سقاى اطفال امام حسین(ع) بود. به همین خاطر، به آن حضرت«ابوالقربه»هم گویند که کنایه از سقایى او با مشک است. روز عاشورا هم مشک خالى به دوش گرفت و به فرات رفت و آن را پر از آب کرد و در راه آوردن آب به خیمهها،راه را بر او بستند. دستانش قطع شد و مشک آب سوراخ گشت و عباس(ع) هم به شهادت رسید، پیش از آنکه آب به خیمهها برسد. این موضوع، با حسرت و اندوه یاد مىشود که نشان وفاى عباس(ع) و عطش اطفال است.به گفتۀ«عمّان سامانى»:
پس فرو بارید بر وى تیر تیز | مشک شد بر حالت او اشکریز | |
اشک چندان ریخت بر وى چشم مشک | تا که چشم مشک،خالى شد ز اشک | |
تا قیامت تشنهکامان ثواب | مىخورند از رشحۀ آن مشک،آب [۴] |