عطار نیشابوری‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:




===شعر 2===
===شعر ۲===
'''«آفتاب آسمان معرفت»'''
'''«آفتاب آسمان معرفت»'''


{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| کیست حق را و پیمبر را ولی‌|آن حسن سیرت، حسین بن علی }}
{{ب| کیست حق را و پیمبر را ولی‌|آن حسن سیرت، [[حسین|حسین بن علی]] }}


{{ب| آفتاب آسمان معرفت‌|آن محمّد صورت و حیدر صفت }}
{{ب| آفتاب آسمان معرفت‌|آن محمّد صورت و حیدر صفت }}
خط ۱۷۷: خط ۱۷۷:
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران متقدم]]
[[رده:شاعران متقدم]]
<references />
<references />{{شاعران}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۲

عطار نیشابوری‌ از شاعران ایرانی در پایان سده‌ی ششم و آغاز سده‌ی هفتم است.

عطار نیشابوری‌
عطار نیشابوری.jpg
نام اصلی فریدالدّین ابو حامد محمّد بن ابی بکر ابراهیم بن اسحق نیشابوری
زادروز ششم شعبان سال ۵۱۳ یا ۵۳۰ ه.ق
قریه «کدکن» از نیشابور
مرگ نیمه‌ی دوم ماه صفر سال ۶۱۸ هجری
شاریاخ
علت مرگ در حادثه‌ی فتح نیشابور به دست مغولان به شهادت رسید.
کتاب‌ها «منطق‌الطیر یا مقامات طیور»، «اسرارنامه»، «الهی‌نامه» و «مصیبت‌نامه»، «خسرو نامه»، «جواهر نامه»، «شرح القلب»، «دیوان قصاید و عزلیات»، «بلبل‌نامه»، «بی‌سرنامه»، «پندنامه»، «جوهر ذات»، «صد پند»، «اشترنامه»، «مختارنامه»، «تذکرةالاولیاء»
تخلص «عطّار» یا «فرید»

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فریدالدّین ابو حامد محمّد بن ابی بکر ابراهیم بن اسحق نیشابوری متخلص به «عطّار» یا «فرید» در ششم شعبان سال ۵۱۳ یا ۵۳۰ ه. ق در قریه «کدکن» از نیشابور به دنیا آمد. پدر و مادرش هر دو زاهد و صوفی و اهل معنی بودند. پدرش، ابراهیم، مدتی طولانی می‌زیسته و تا هنگامی که عطّار اسرار نامه را به نظم در آورد، در قید حیات بود.

جامی، عطّار را مرید سلطان‌العاشقین مجدالدّین بغدادی می‌داند، و قاضی نوراللّه شوشتری معتقد است که عطّار، خرقه از دست وی پوشیده است. اهتمام و علاقه‌ی او به گردآوری قصص آموزنده‌ی صوفیه امری آشکار و شایان توجه است. چنانکه از مقدمه‌ی «تذکرةالاولیاء» برمی‌آید و آثار عطّار هم گواهی می‌دهند او به تتبّع احوال و جمع اقوال مشایخ صوفیه و گردآوری حکایات آنان عشقی شگفت داشته‌است. عطّار در کتاب تذکرةالاولیاء ۹۸۰ حکایت و ۲۸۶۴ سخن از مشایخ را گرد آورده و ذخیره‌ی عظیم و بسیار گران‌بهایی به زبان فارسی تقدیم نموده‌است.

در مورد مذهب عطّار بدون شک او پیرو مذهب اهل سنّت بود. اما اخلاص و ارادت و نحوه‌ی ستایش او از حضرت علی(ع) و فرزندان آن بزرگوار به طور صدق‌آمیز و مبتنی بر حسن اعتقاد است، که قاضی نوراللّه شوشتری وی را شیعه‌ی پاک و خالص شمرده، اما سخن راست آن است که بزرگان اهل سنت هرگز منکر فضایل علی(ع) نبوده و نیستند. به همین سبب عطار در مناقب اهل بیت(ع) و تعرّض به اعدای جفا کار ایشان، اشعاری سروده است.

مطالعه در آثار عطّار نشان می‌دهد که بر علوم عقلی و نقلی تسلّط و آشنایی داشته و مطّلع از علوم و فنون ادبی و حکمت و کلام و نجوم و محیط بر علوم دینی بخصوص تفسیر قرآن و حدیث و قصص و روایات و فقه بوده‌است و به اقتضای شغل خود بصیر در گیاه‌شناسی و معرفت خواص ادویه و عقاقیر و آگاهی از مبادی طب داشته‌است.

عطّار در حادثه‌ی فتح نیشابور و کشتار عام آن شهر به دست مغولان در نیمه‌ی دوم ماه صفر سال ۶۱۸ هجری در موضعی به نام «شاریاخ» که اکنون قبر او در آنجا می‌باشد، به شهادت رسید.[۱]

آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آثار منظوم او پر از حکایات و قصص است، و در چهار مثنوی «منطق‌الطیر یا مقامات طیور»، «اسرارنامه»، «الهی‌نامه» و «مصیبت‌نامه» ۸۹۷ حکایت از صوفیان آورده‌است و شاید بتوان گفت در آثار هیچیک از شعرای فارسی زبان، این مایه از قصص نتوان یافت.

کتاب «خسرو نامه» که در میان مثنویات شیخ عطّار تنها منظومه‌ایست که چون «ویس و رامین»، «خسرو و شیرین»، «لیلی و مجنون» از ماجرای عشق دو دلداده و داستان زندگانی دو شاهزاده سخن می‌گوید. عطّار که بعد از نوشتن چهار مثنوی، سه سال لب فرو بسته و خاموش بود، این داستان را با دستاویز بیان حقایق معارف و عرفان به نظم کشید. ابیات خسرونامه به اختلاف از ۷۶۰۰ تا ۸۳۶۴ بیت آمده‌است. [۲]

از دیگر آثار ایشان «جواهر نامه»، «شرح القلب»، «دیوان قصاید و عزلیات»، «بلبل‌نامه»، «بی‌سرنامه»، «پندنامه»، «جوهر ذات»، «صد پند»، «اشترنامه»، «مختارنامه» می‌باشد. اگر به این 9 کتاب منظوم کتاب «تذکرةالاولیاء» را که به نثر نوشته شده، بیفزاییم آثار او به ده کتاب بالغ می‌شود.

خصوصیت آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بالاترین خصوصیت آثار منظوم و منثور عطّار آن است که برای هدایت و راهنمایی جامعه گفته‌شده و در روزگاری که غالب شعرا فکر خود را در مدح، هجو و هزل به کار می‌بردند، او نظر خود را از امرا و حکام به جامعه‌ی انسانی و خدمت به حقیقت معطوف ساخته و بشر را به یگانگی و وحدت و بلند نظری و دوری از تعصّب دعوت کرده‌است.

اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شعر ۱[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امامی کآفتاب خافقین [۳] است‌ امام از ماه تا ماهی، حسین است
چو خورشیدی جهان را خسرو آمد که نُه معصوم پاکش، پس رو آمد
چو آن خورشید اصل خاندان است‌ به مهرش نُه فَلک از پی روان است
چراغ آسمان مکرمت بود جهان علم و بحر معرفت بود
به همّت هر دو عالم کم گرفته‌ ولی نورش همه عالم گرفته
رخ او بود خورشید الهی‌ شب تاریک، مویش از سیاهی
کسی کو آفتاب و شب به هم خواست‌ حسن آن از حسین آمد به هم راست
امام ده و دو حق کرد قسمت‌ که هر یک پرده‌یی سازد ز عصمت
ده و دو پرده زان آمد پدیدار حسینی بود امّا پرده‌یی زار
ببرد این راه او گر مبتلا بود ولی خونریز او در کربلا بود
اگر هستی تو اهل پرده‌ی راز ازین پرده به زاری می‌ده آواز
بسی خون کرده‌اند اهل ملامت‌ ولی این خون نخسبد تا قیامت
هر آن خونی که بر روی زمانه‌ست‌ برفت از چشم و این خون جاودانه‌ست
چو ذات آفتابش جاودان بود ز خون او شفق باقی از آن بود
چو آن خورشید دین شد ناپدیدار در آن خون چرخ می‌گردد چو پرگار [۴]

این چند بیت عمق اخلاص و ارادت عطّار را نشان می‌دهد.


شعر ۲[ویرایش | ویرایش مبدأ]

«آفتاب آسمان معرفت»

کیست حق را و پیمبر را ولی‌ آن حسن سیرت، حسین بن علی
آفتاب آسمان معرفت‌ آن محمّد صورت و حیدر صفت
نُه فلک را تا ابد مخدوم بود ز آنکه او سلطان ده معصوم بود
قرّة العین آن امام مجتبی‌ شاهد زهرا شهید کربلا
تشنه او را دشنه آغشته به خون‌ نیم کشته گشته، سرگشته به خون
آن چنان سر را که بُرَّد؟ ای دریغ! کآفتاب از درد آن شد زیر میغ
گیسوی او تا به خون آلوده شد خون گردون از شفق پالوده شد
کی کنند این کافران با این همه؟ کو محمّد؟ کو علی؟ کو فاطمه؟
صد هزاران جان پاک انبیاء صف زده بینم به خاک کربلا
در تموز کربلا تشنه جگر سر بریدندش چه باشد زین بتر
با جگر گوشه‌ی پیمبر این کنند و انگهی دعویّ داد و دین کنند
کفرم آید هر که این را دین شمرد قطع باد از بُن ز فانی کین شمرد
هر که در رویی چنین آورد تیغ‌ لعنتم از حق بدو آید دریغ
کاشکی ای من سگ هندوی [۵] او کمترین سگ بودمی در کوی او
یا در آن تشویر [۶] آبی گشتمی‌ در جگر او را شرابی گشتمی [۷]

شعر ۳[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ای گوهر کان فضل و دریای علوم‌ وز رای تو درّ درج گردون منظوم
بر هفت فلک ندید و بر هشت بهشت‌ نُه چرخ چو تو پیش رو ده معصوم [۸]

شعر ۴[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ز مشرق تا به مغرب گر امام است‌ علی و آل او ما را تمام است
گرفته این جهان وصف سِنانش‌ گذشته ز آن جهان وصف سه نانش [۹]
چو در سرّ عطا اخلاص او راست‌ سه نان را هفده آیه [۱۰] خاص او راست
سه قرصش چون دو قرص ماه و خورشید دو عالم را به خوان بنشاند جاوید
پیمبر گفت با آن نور دیده‌ ز یک نوریم هر دو آفریده
علی چون با نبی باشد ز یک نور یکی باشند هر دو از دویی دور
چنان در شهر دانش باب آمد که جنّت را به حق بوّاب آمد
چنان مطلق شد اندر فقر و فاقه‌ که زرّ و نقره بودش سه طلاقه [۱۱]


منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ عطّار نیشابوری؛ مقدمه با تلخیص. دیوان عطّار نیشابوری؛ مقدمه با تلخیص.
  2. خسرو نامه؛ ص ۱۳.
  3. خافقین: کناره عالم، مشرق و مغرب.
  4. خسرو نامه؛ ص ۲۵.
  5. هندو: پاسبان، نگهبان.
  6. تشویر: آشفتگی و شرم و پریشانی «شور و اضطراب».
  7. مصیبت نامه؛ ص ۳۷.
  8. شرح احوال عطّار؛ ص ۶۱ به نقل از رباعی مختار نامه در مدح امام حسین(ع).
  9. مقصود سه قرص نان است که در سه شب متوالی به فقیر و مسکین و اسیر بخشید.
  10. هفده آیه: منظور هفده آیه از سوره دهر (انسان) است که در شأن خانواده علی (ع) نازل شده است.
  11. مجالس المؤمنین؛ ج ۲، ص ۱۰۰ به نقل از الهی نامه.