احمد مهران: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام = احمد مهران | | نام = احمد مهران | ||
خط ۷۱: | خط ۷۰: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
'''احمد مهران''' (1328 ه. ش) شاعر معاصر ایرانی است. | |||
==زندگینامه== | |||
== | |||
احمد مهران در سال 1328 ه. ش در تهران چشم به جهان گشود. پدرش میرزا صادق خان بروجردی است که دیوان اشعار مختصری نیز دارد. | احمد مهران در سال 1328 ه. ش در تهران چشم به جهان گشود. پدرش میرزا صادق خان بروجردی است که دیوان اشعار مختصری نیز دارد. | ||
خط ۸۴: | خط ۷۹: | ||
احمد مهران از وطنپرستان متعصب بود. دیوان اشعارش به همت خودش به نام «مکتب راستی» در سال 1347 شمسی به چاپ رسید. | احمد مهران از وطنپرستان متعصب بود. دیوان اشعارش به همت خودش به نام «مکتب راستی» در سال 1347 شمسی به چاپ رسید. | ||
اشعار احمد مهران بیشتر حکایت از وطنپرستی دارد و نکات عرفانی و اخلاقی و منقبت حضرت علی (ع) نیز جزو مضامین سرودههای اوست. <ref>شاعران تهران از آغاز تا امروز؛ ج 2، ص 1058 و 1059.</ref> | |||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| تا ابد جلوهگه حق و حقیقت سر توست|معنی مکتب تفویض علی اکبر توست }} | {{ب| تا ابد جلوهگه حق و حقیقت سر توست|معنی مکتب تفویض [[علی اکبر (ع)|علی اکبر]] توست }} | ||
{{ب| ای حسینی که تویی معنی ایمان به خدا|این صفت از پدر و جدّ تو در جوهر توست }} | {{ب| ای حسینی که تویی معنی ایمان به خدا|این صفت از پدر و جدّ تو در جوهر توست }} | ||
{{ب| طفل شش ماهه تبسّم نکند پس چه کند؟|آن که بر مرگ زند خنده علی اصغر توست }} | {{ب| طفل شش ماهه تبسّم نکند پس چه کند؟|آن که بر مرگ زند خنده [[علی اصغر (ع)|علی اصغر]] توست }} | ||
{{ب| خواهر غمزدهات دید سرت بر نی و گفت|آن که باید به اسیری برود خواهر توست }} | {{ب| خواهر غمزدهات دید سرت بر نی و گفت|آن که باید به اسیری برود خواهر توست }} | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۱۶: | ||
{{ب| ای آنکه دوستدار حسینی بهوش باش|کز جور حال دوست پریشان و درهم است }} | {{ب| ای آنکه دوستدار حسینی بهوش باش|کز جور حال دوست پریشان و درهم است }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۲۴: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1450. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1450.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۱: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران معاصر]] | [[رده:شاعران معاصر]] | ||
<references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۱۶
احمد مهران | |
---|---|
زادروز | 1328ه.ش تهران |
احمد مهران (1328 ه. ش) شاعر معاصر ایرانی است.
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
احمد مهران در سال 1328 ه. ش در تهران چشم به جهان گشود. پدرش میرزا صادق خان بروجردی است که دیوان اشعار مختصری نیز دارد.
مهران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذرانید. سپس از دانشگاه تهران در رشتهی ریاضیات به اخذ درجهی لیسانس نایل آمد و در سال 1311 شمسی وارد دانشکدهی افسری تهران شد و در رشتهی توپخانه به درجهی افسری رسید.
وی پس از اتمام خدمت دورهی یکساله به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد و تا مدیر کلی وزارت فرهنگ پیش رفت. در دورهی نوزدهم مجلس شورای ملی از طرف مردم بروجرد به نمایندگی مجلس انتخاب گردید و سرانجام در سال 1369 شمسی درگذشت. احمد مهران از وطنپرستان متعصب بود. دیوان اشعارش به همت خودش به نام «مکتب راستی» در سال 1347 شمسی به چاپ رسید.
اشعار احمد مهران بیشتر حکایت از وطنپرستی دارد و نکات عرفانی و اخلاقی و منقبت حضرت علی (ع) نیز جزو مضامین سرودههای اوست. [۱]
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تا ابد جلوهگه حق و حقیقت سر توست | معنی مکتب تفویض علی اکبر توست | |
ای حسینی که تویی معنی ایمان به خدا | این صفت از پدر و جدّ تو در جوهر توست | |
طفل شش ماهه تبسّم نکند پس چه کند؟ | آن که بر مرگ زند خنده علی اصغر توست | |
خواهر غمزدهات دید سرت بر نی و گفت | آن که باید به اسیری برود خواهر توست | |
خواست زینب بزند بوسه سراپای تو را | دید هر جا اثر تیر ز پا تا سر توست | |
درس مردانگی عبّاس به عالم آموخت | چون که شد مست از آن جرعه که در ساغر توست | |
ای که در کرب و بلا بیکس و یاور ماندی | چشم بگشا و ببین، خلق جهان یاور توست | |
ای حسینی که به هر کوی عزای تو به پاست | عاشقان را نظری بر دم جانپرور توست |
ای دل بنای مکتب توحید محکم است | گیرم ز عشق حاصل آزادگان غم است | |
عاشق نشد کسی که رفاه و صلاح جست | راهیست راه عشق که دشوار و پر خم است | |
آسودگی مجو که به قاموس عشق نیست | اجزای عشق ساخته از رنج و ماتم است | |
آری گذشتن از سرو جان اصل عاشقیست | عاشق پی نثار سر و جان مصمّم است | |
عشاق حق به شأن شهادت رسیدهاند | لیکن حسین فخر شهیدان عالم است | |
فهم حدیث کرب و بلا درخور کسی است | کو با زبان و حالت عشّاق محرم است | |
ای آنکه دوستدار حسینی بهوش باش | کز جور حال دوست پریشان و درهم است |
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ شاعران تهران از آغاز تا امروز؛ ج 2، ص 1058 و 1059.