مهری حسینی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''مهری حسینی''' شاعر معاصر ایرانی است. اکثر نوشته های حسینی درزمینه دفاع مقدس است.
'''مهری حسینی''' (١٣٤٤ ه. ش) شاعر و نویسنده معاصر ایرانی است.  
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    = مهری حسینی
| نام                    = مهری حسینی
خط ۷: خط ۷:
| زمینه فعالیت          =
| زمینه فعالیت          =
| ملیت                  =
| ملیت                  =
| تاریخ تولد            =1344ه
| تاریخ تولد            =١٣٤٤ ه
| محل تولد                =سرپل ذهاب
| محل تولد                =سرپل ذهاب
| والدین                =   
| والدین                =   
خط ۲۵: خط ۲۵:
| سال‌های نویسندگی        =  
| سال‌های نویسندگی        =  
|سبک نوشتاری            =
|سبک نوشتاری            =
|کتاب‌ها                =
|کتاب‌ها                =«مردان آسمانی»، «کربلا در کربلا»، «جوجه اردک زشت»، «روزهای ابری»، «بام بی‌ستاره»، «قصّه‌ی پاکان»، «چشم‌های منتظر» و «ساحل کرخه»
|مقاله‌ها                =
|مقاله‌ها                =
|نمایشنامه‌ها            =
|نمایشنامه‌ها            =
خط ۷۱: خط ۷۱:
|امضا                  =
|امضا                  =
}}
}}
==زندگینامه==
مهری حسینی فرزند حسن در سال١٣٤٤ ه. ش در سرپل‌ذهاب دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی را در آنجا گذراند و با شروع جنگ تحمیلی همراه خانواده به شهر مقدس قم مهاجرت کرده و تحصیلات خود را در مقطع متوسطه در قم گذراند پس از اخذ دیپلم به عنوان آموزشیار به مدت چهار سال به خدمت نهضت سوادآموزی درآمد. حسینی از کودکی به شعر و ادبیات علاقه‌ی شدید داشت و از سال ١٣٦٦ ه. ش به طور جدی به سرودن شعر پرداخت. وی از سال ١٣٧٤ ه. ش با شرکت در کلاس داستان‌نویسی در شهر قم نوشتن داستانهای کوتاه را تجربه کرد و اکثر نوشته‌هایش در زمینه‌ی دفاع مقدس می‌باشد.


 
اکثر نوشته های حسینی درزمینه دفاع مقدس است.
 
 
 
 
==درباره‌ی شاعر==
مهری حسینی فرزند حسن در سال 1344 ه. ش در سرپل‌ذهاب دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی را در آنجا گذراند و با شروع جنگ تحمیلی همراه خانواده به شهر مقدس قم مهاجرت کرده و تحصیلات خود را در مقطع متوسطه در قم گذراند پس از اخذ دیپلم به عنوان آموزشیار به مدت چهار سال به خدمت نهضت سوادآموزی درآمد. حسینی از کودکی به شعر و ادبیات علاقه‌ی شدید داشت و از سال 1366 شمسی به طور جدی به سرودن شعر پرداخت. وی از سال 1374 با شرکت در کلاس داستان‌نویسی در شهر قم نوشتن داستانهای کوتاه را تجربه کرد و اکثر نوشته‌هایش در زمینه‌ی دفاع مقدس می‌باشد.
==آثار شاعر==
==آثار شاعر==
سه مجموعه شعر با نام‌های «مردان آسمانی»، «مثنوی کربلا در کربلا» و شعر منظوم «جوجه اردک زشت» و 5 مجموعه داستان با نام‌های «روزهای ابری»، «بام بی‌ستاره»، «قصّه‌ی پاکان»، «چشم‌های منتظر» و «ساحل کرخه» از او به چاپ رسیده است.
سه مجموعه شعر با نام‌های «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=667450&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مردان آسمانی]»، «کربلا در کربلا» و شعر منظوم «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2120284&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جوجه اردک زشت]» و ٥ مجموعه داستان با نام‌های «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3673290&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author روزهای ابری]»، «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3673292&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author بام بی‌ستاره]»، «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=682087&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author قصّه‌ی پاکان]»، «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=699861&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author چشم‌های منتظر]» و «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=740917&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author ساحل کرخه]» از مهری حسینی به چاپ رسیده‌‌است.


==اشعار==
==اشعار==
===دست سرسبز خدا:===
===دست سرسبز خدا===
{{شعر}}
{{شعر}}




{{ب| کاش دستم تا زمین نینوا پر می‌کشید|تا کنار دست سرسبز خدا پر می‌کشید }}
{{ب| کاش دستم تا زمین [[نینوا]] پر می‌کشید|تا کنار دست سرسبز خدا پر می‌کشید }}


{{ب| گفتم احساس دلم را نذر دستش می‌کنم‌|نذر دستانی که از دنیا رها پر می‌کشید }}
{{ب| گفتم احساس دلم را نذر دستش می‌کنم‌|نذر دستانی که از دنیا رها پر می‌کشید }}


{{ب| دست‌ها در خون شناور بود و باران عطش‌|بر فراز خیمه‌های کربلا پر می‌کشید }}
{{ب| دست‌ها در خون شناور بود و باران عطش‌|بر فراز خیمه‌های [[کربلا]] پر می‌کشید }}


{{ب| دست‌ها جاری که شد در زیر نعش مشک او|عطر دستانش به کام خیمه‌ها پر می‌کشید }}
{{ب| دست‌ها جاری که شد در زیر نعش مشک او|عطر دستانش به کام خیمه‌ها پر می‌کشید }}
خط ۹۷: خط ۹۳:
{{ب| تشنگی هم با تمام وسعت احساس خود|دل به دریا داد و اشکش بی‌صدا پر می‌کشید }}
{{ب| تشنگی هم با تمام وسعت احساس خود|دل به دریا داد و اشکش بی‌صدا پر می‌کشید }}


{{ب| وقتی از ذهن عطش احساس دریا پر کشید|کاش باران از زمین بی‌اعتنا پر می‌کشید }}
{{ب| وقتی از ذهن [[عطش]] احساس دریا پر کشید|کاش باران از زمین بی‌اعتنا پر می‌کشید }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}




===دلشکسته:===
===دلشکسته===
{{شعر}}
{{شعر}}




{{ب| حسین ما به هر غریب دلشکسته، رحم کرد|به هرکسی که در حریم غم نشسته، رحم کرد }}
{{ب| [[حسین]] ما به هر غریب دلشکسته، رحم کرد|به هرکسی که در حریم غم نشسته، رحم کرد }}


{{ب| اگر پناه می‌بریم ما به دامن حسین‌|به بندبند هر دل ز هم گسسته، رحم کرد }}
{{ب| اگر پناه می‌بریم ما به دامن حسین‌|به بندبند هر دل ز هم گسسته، رحم کرد }}
خط ۱۱۴: خط ۱۱۰:


{{ب| غریب را رها نمی‌کند، چون او به ناله‌ی‌|دل کبوتران بام، دسته‌دسته رحم کرد }}
{{ب| غریب را رها نمی‌کند، چون او به ناله‌ی‌|دل کبوتران بام، دسته‌دسته رحم کرد }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}{{شعر}}
 
 
{{شعر}}
{{ب| فدای حلق تشنه‌ات حسین جان، که هرکسی‌|به یاد آن لب به خاک و خون نشسته، رحم کرد }}
{{ب| فدای حلق تشنه‌ات حسین جان، که هرکسی‌|به یاد آن لب به خاک و خون نشسته، رحم کرد }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}




===زیارت:=== <ref>برای جابر بن عبد اللّه انصاری، اولین زائر قبر امام حسین (ع).</ref>
===زیارت<ref>برای [[جابر بن عبد اللّه انصارى|جابر بن عبد اللّه انصاری]]، اولین زائر قبر امام حسین (ع).</ref>===
{{شعر}}
{{شعر}}


خط ۱۴۰: خط ۱۳۳:




===رباعی:===
===رباعی===
{{شعر}}
{{شعر}}


خط ۱۴۷: خط ۱۴۰:


{{ب| نگفتند این حسین سبط رسول است‌|و کشتند و به آسانی گذشتند }}  
{{ب| نگفتند این حسین سبط رسول است‌|و کشتند و به آسانی گذشتند }}  
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}{{شعر}}
 
 
{{شعر}}
{{ب| و سرخی گونه‌ی صحرا گرفته است‌|شقایق در شقایق پا گرفته است }}
{{ب| و سرخی گونه‌ی صحرا گرفته است‌|شقایق در شقایق پا گرفته است }}


{{ب| کنار ساحل سبز شهادت‌|به روی نیزه دریا جا گرفته است  }}
{{ب| کنار ساحل سبز شهادت‌|به روی نیزه دریا جا گرفته است  }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}{{شعر}}
 
 
{{شعر}}
{{ب| طلوع خون چه بی‌تاب است این جا|و جاری دست مهتاب است این جا }}
{{ب| طلوع خون چه بی‌تاب است این جا|و جاری دست مهتاب است این جا }}


{{ب| به کام هر شقایق وقت رویش‌|عطش بالاتر از آب است این جا }}
{{ب| به کام هر شقایق وقت رویش‌|عطش بالاتر از آب است این جا }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}{{شعر}}
 
 
{{شعر}}
{{ب| حدیث درد با تو گشت تعبیر|دلت درس جراحت کرد تفسیر }}
{{ب| حدیث درد با تو گشت تعبیر|دلت درس جراحت کرد تفسیر }}


{{ب| به شانه کوله بار تب کشیدن‌|چه سنگین است در باران زنجیر  }}
{{ب| به شانه کوله بار تب کشیدن‌|چه سنگین است در باران زنجیر  }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}{{شعر}}
 
 
{{شعر}}
{{ب| سکوت کوچه‌ها همرنگ غربت‌|غریب کوچه‌ها دلتنگ غربت }}
{{ب| سکوت کوچه‌ها همرنگ غربت‌|غریب کوچه‌ها دلتنگ غربت }}


{{ب| دل آیینه در شام غریبان‌|ترک برداشته با سنگ غربت  }}
{{ب| دل آیینه در شام غریبان‌|ترک برداشته با سنگ غربت  }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==منابع==
==منابع==


*دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ ص: 1613-1614.
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ ۲، ص: ۱‍۶۱۳-۱۶۱۴.]


==پی نوشت==
==پی نوشت==
خط ۱۹۲: خط ۱۶۶:
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران معاصر]]
[[رده:شاعران معاصر]]
<references />{{شاعران}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۳۸

مهری حسینی (١٣٤٤ ه. ش) شاعر و نویسنده معاصر ایرانی است.

مهری حسینی
زادروز ١٣٤٤ ه.ش
سرپل ذهاب
کتاب‌ها «مردان آسمانی»، «کربلا در کربلا»، «جوجه اردک زشت»، «روزهای ابری»، «بام بی‌ستاره»، «قصّه‌ی پاکان»، «چشم‌های منتظر» و «ساحل کرخه»

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مهری حسینی فرزند حسن در سال١٣٤٤ ه. ش در سرپل‌ذهاب دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی را در آنجا گذراند و با شروع جنگ تحمیلی همراه خانواده به شهر مقدس قم مهاجرت کرده و تحصیلات خود را در مقطع متوسطه در قم گذراند پس از اخذ دیپلم به عنوان آموزشیار به مدت چهار سال به خدمت نهضت سوادآموزی درآمد. حسینی از کودکی به شعر و ادبیات علاقه‌ی شدید داشت و از سال ١٣٦٦ ه. ش به طور جدی به سرودن شعر پرداخت. وی از سال ١٣٧٤ ه. ش با شرکت در کلاس داستان‌نویسی در شهر قم نوشتن داستانهای کوتاه را تجربه کرد و اکثر نوشته‌هایش در زمینه‌ی دفاع مقدس می‌باشد.

اکثر نوشته های حسینی درزمینه دفاع مقدس است.

آثار شاعر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سه مجموعه شعر با نام‌های «مردان آسمانی»، «کربلا در کربلا» و شعر منظوم «جوجه اردک زشت» و ٥ مجموعه داستان با نام‌های «روزهای ابری»، «بام بی‌ستاره»، «قصّه‌ی پاکان»، «چشم‌های منتظر» و «ساحل کرخه» از مهری حسینی به چاپ رسیده‌‌است.

اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دست سرسبز خدا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کاش دستم تا زمین نینوا پر می‌کشید تا کنار دست سرسبز خدا پر می‌کشید
گفتم احساس دلم را نذر دستش می‌کنم‌ نذر دستانی که از دنیا رها پر می‌کشید
دست‌ها در خون شناور بود و باران عطش‌ بر فراز خیمه‌های کربلا پر می‌کشید
دست‌ها جاری که شد در زیر نعش مشک او عطر دستانش به کام خیمه‌ها پر می‌کشید
تشنگی هم با تمام وسعت احساس خود دل به دریا داد و اشکش بی‌صدا پر می‌کشید
وقتی از ذهن عطش احساس دریا پر کشید کاش باران از زمین بی‌اعتنا پر می‌کشید


دلشکسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حسین ما به هر غریب دلشکسته، رحم کرد به هرکسی که در حریم غم نشسته، رحم کرد
اگر پناه می‌بریم ما به دامن حسین‌ به بندبند هر دل ز هم گسسته، رحم کرد
شنیده‌ایم ما، اگر کسی که با خلوص دل‌ به سمت چشم‌های او دخیل بسته، رحم کرد
اگر دلی شکست و پر بهانه شد، به او بگو حسین ما به هر بی‌پناه و خسته، رحم کرد
غریب را رها نمی‌کند، چون او به ناله‌ی‌ دل کبوتران بام، دسته‌دسته رحم کرد
فدای حلق تشنه‌ات حسین جان، که هرکسی‌ به یاد آن لب به خاک و خون نشسته، رحم کرد


زیارت[۱][ویرایش | ویرایش مبدأ]

گفتی دلت هوای تربت وفا دارد قصد زیارت بهار کربلا دارد
بر دوش برده‌ای دل شکسته را سمتِ‌ پابوس تربتی که عطر آشنا دارد
ای مرد! بین عاشقان همیشه این‌گونه‌ دلدادگی به پای عشق ماجرا دارد؟
با این بهانه سفره‌ی دلت گشودی، چون‌ با نعش بی‌سر حسین حرف‌ها دارد
وقتی که ریختی به پای عشق هستی‌ات‌ هر قطره‌ای هزار حنجره صدا دارد
مقبول حق زیارتت که عشق پاک تو دیریست شور عاشقانه با خدا دارد


رباعی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

همه از عهد و پیمانی گذشتند چه بیگانه ز مهمانی گذشتند
نگفتند این حسین سبط رسول است‌ و کشتند و به آسانی گذشتند
و سرخی گونه‌ی صحرا گرفته است‌ شقایق در شقایق پا گرفته است
کنار ساحل سبز شهادت‌ به روی نیزه دریا جا گرفته است
طلوع خون چه بی‌تاب است این جا و جاری دست مهتاب است این جا
به کام هر شقایق وقت رویش‌ عطش بالاتر از آب است این جا
حدیث درد با تو گشت تعبیر دلت درس جراحت کرد تفسیر
به شانه کوله بار تب کشیدن‌ چه سنگین است در باران زنجیر
سکوت کوچه‌ها همرنگ غربت‌ غریب کوچه‌ها دلتنگ غربت
دل آیینه در شام غریبان‌ ترک برداشته با سنگ غربت

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. برای جابر بن عبد اللّه انصاری، اولین زائر قبر امام حسین (ع).