در حال ویرایش مهدیه امینی

'''مهدیه امینی''' (١٣٦٦ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.

{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    =     مهدیه امینی
| تصویر                  =     
|اندازه تصویر             =
| توضیح تصویر            =
| نام اصلی               =
| زمینه فعالیت           =
| ملیت                   = 
| تاریخ تولد             =    ١٣٦٦ ه.ش
| محل تولد                =       ساوه   
| والدین                 =  امیر امینی
| تاریخ مرگ              =
| محل مرگ                 =
| علت مرگ                 =
| محل زندگی               =
| مختصات محل زندگی         =
| مدفن                   =
|در زمان حکومت           =
|اتفاقات مهم             =
| نام دیگر               =
|لقب                     =
|بنیانگذار               =
| پیشه                   =
| سال‌های نویسندگی        =
|سبک نوشتاری             =
|آثار                =            «صد غزل عیسی سرودم، آه مریم می‌‏شوم»، «قفس اگه طلا باشه» و «چشم‏‌هایش که غرق‌ هاجر شد»
|کتاب‌ها                 =
|مقاله‌ها                =
|نمایشنامه‌ها            =
|فیلم‌نامه‌ها              =
|دیوان اشعار             =
|تخلص                    =
|فیلم‌(های) ساخته بر اساس اثر(ها)=
| همسر                    =
| شریک زندگی             =
| فرزندان                =
|تحصیلات                  =      
|دانشگاه                =  
|حوزه                   =
|شاگرد                  =
|استاد                  =
|علت شهرت               =
| تأثیرگذاشته بر         =
| تأثیرپذیرفته از         =
| وب‌گاه                  =
|گفتاورد                =
|امضا                  =
}}
==زندگینامه==
مهدیه امینی فرزند امیر در فروردین ماه ١٣٦٦ شمسی در ساوه متولد شده‌است. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف [[امام حسین (ع)]]، اشعاری را سروده‌است. ایشان کارشناسی ارشد خود را در رشته روانشناسی تربیتی از دانشگاه آزاد ساوه اخذ نمود و سپس به عنوان کارمند در دانشگاه فخر رازی مشغول به کار شد. شروع شاعرانگی ایشان از ده سالگی است.

ایشان در جشنواره‏‌ها و کنگره‏‌های مختلف از جمله همایش سراسری عاشورایی در قروه، دفاع مقدس در قصر شیرین و... برگزیده شده‌است.<ref>گفت‌وگوی مؤلف با شاعر.‏</ref> ‏‌‏‏‏‏
==آثار مهدیه امینی==
آثار مهدیه امینی عبارتند از: 

«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1155693&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author صد غزل عیسی سرودم، آه مریم می‌‏شوم]»، «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1022059&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author قفس اگه طلا باشه]» و «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1660037&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author چشم‏‌هایش که غرق‌ هاجر شد]».
==اشعار==

===برای امام حسین (ع)===
'''توی تشت زر به خواب سبز عشق رفت.....'''

{{شعر}}
{{ب| گیسویش به دست بادهای خسته بود، روی نیزه از سفر که می‌رسید سر
                 |                               اشک می‌چکید از نگاه سبز او، نه نه از سبوی اشک می‌چکید سر }}
{{ب| روی نیزه از سفر رسید و بعد از آن، توی تشت زر به خواب سبز عشق رفت
                 |                                ناگهان صدای انفجار آمد و ....، از میان خواب سبز خود پرید سر }}
{{ب| طلحه و زبیر می‌شدند مردها، نیمه شب که راه هر بهانه باز بود
                  |                                    ناپدید می‌شدند راهیان شک، تا به نیزه یقین رسید سر }}
{{ب| از خرابه تا خراب گشتن غزل، یا مقلب القلوب را به جام کرد
                   |                شاعری که روی نیزه شعر می‌سرود، شاعری به سبک و شیوه‌ای جدید: سر }}
{{ب| چادر کسی میان شعله گُر گرفت، موی دختری کشیده شد به دست باد
                    |                خون به خواب رفت در رگان ذوالفقار، روی نیزه بود و تیغ می‌کشید سر }}
{{ب| پای شط کنار علقمه ملائکه، بال بال می‌زنند دست ماه را
                     |                    تا به یادش آمد این حدیث دردناک، از تبرکشان شهر سر برید سر }}
{{ب| انفجار، انفجار هسته‌ای نبود، حرف بمب و موشک و ... نه... حرف عشق بود
                      |                   انقلاب واژه در دهان خواهرش، وهه چه عاشقانه‌ها که می‌شنید سر }}
{{ب| تا انار خنده زد به ظهر گرم عشق، قلب‌هاش ریختند بر زمین سرد
                       |                             بعد قلب‌های سرخ پاره پاره را، روی نیزه دانه دانه چید سر }}
{{ب| اَم حَسِبتّ؟! سنگ‌ها پرنده می‌شدند، اَم حَسِبتّ؟! عقرب گزنده می‌شدند |
  اَم حَسِبتّ؟! از زبان سردِ سنگ‌ها، حرف‌های مرگبار می‌شنید سر }}
{{ب| گیسویش به دست بادهای خسته بود، روی نیزه از سفر که می‌رسید سر  |
اشک می‌چکید از نگاه سبز او، نه نه از سبوی اشک می‌چکید سر }}
{{پایان شعر}}

===برای [[زین العابدین «ع»|امام سجاد (ع)]]===
'''این ذوالفقار مایع جوشنده....'''
{{شعر}}
{{ب| من از رگم عبور نخواهم داد، چیزی به جز شراب بیانت را
                                 |                 هر چند رو سیاه، ولی چون خال، در جنّتم بهشتِ لبانت را }}
{{ب| قلبم تلاش می‌کند از این پس، نام تو را به سینه نکوباند
                                  |                     این فکر تازه اول شیدایی است، ما تازه ابروان کمانت را }}
{{ب| -در قبله‌ها مقابلمان دیدیم، مادر کمان هنوز کمی سست است
                                   |                     کند است رهنورد شعور ما....، ما عاجزیم درک جهانت را }}
{{ب| «زنجیر‌ها به پای تو پروانه»، عاقل به راه عشق تو دیوانه
                                    |                        عالم به گیسوان تو افسانه، لحظه مسافر هیجانت را..... }}
{{ب| نه باده نه شراب.... نمی‌خواهد، این جسم ریشه ریشه توموری
                                     |                 کافی است تا بنوشد یک قطره، بیمار خسته آب دهانت را }}
{{ب| شمشیر تو درون رگت جاریست، این ذوالفقار مایع جوشنده
                                      |                  به به از این غلاف گران قیمت، آیات قبضه شریانت را }}
{{ب| خواندند قاریان پر آوازه، بعداً مفسران بزرگ عشق
                                       |              خون تو را به شرح بیان کردند، خون تو را و سوز نهانت را }}
{{پایان شعر}}

===برای [[ام البنین|ام‌البنین (س)]]===
'''چشم‌هایش که غرق‌ هاجر شد......'''
{{شعر}}
{{ب| زن چقدر از خدای خود می‌خواست، بچه‌هایش همه پسر بشود
                                     |                   و پسرها یکی ز یکدیگر، دو سه بالا رشیدتر بشود }}
{{ب| روزها روزه‌دار می‌رقصید، روی سجاده‌ای به رنگِ اشک
                                      |  شب به چشمان او که می‌پیوست، سخت می‌خواست تا سحر بشود }}
{{ب| در نگاهش کبوتر ِگیجی، هی خودش را به شیشه می‌کوبید
                                       |            آه، چشمان او قفس شده بود، تا نگاهش پرنده‌تر بشود }}
{{ب| ذهنِ او خانه تماشا بود، با خودش حرف می‌زد و می‌رفت 
                                        |        چرخ هم رفته رفته بر آن شد، تا دعایش پر از ثمر بشود }}
{{ب| چشم‌هایش که غرق‌ هاجر شد، یادش آمد چهار اسماعیل 
                                         |                     دلِ آئینه را قرق کردند، مردِ او رفت تا پدر بشود }}
{{ب| چادر مشکی‌ای به رنگ ِ شب، به سرش کرد و توی مه گم شد
                                          |         با خبر شد که مدتی باید، از خودش نیز بی‌خبر بشود }}
{{ب| چند پائیز در خودش گم شد، فصل‌ها زعفرانی اندوه
                                           |              تا بهاری که بگذرد بر او‌، شاخه‌هایش پر از ثمر بشود }}                               
{{ب| شب به خیر ای چهار توکائی! روز خوش ای چهار قرقاول!
                                            |          مانده‌ام تا بهار پیکرتان، شاخه در شاخه بال و پر بشود }}
{{ب| -تا در آن سرزمین نورانی، وسط ِ سر بُران قربانی
                                             |                 آبرومندی زمین باشید، تنتان معنی سپر بشود }}
{{ب| نکند دست‌هایتان آن‌ روز، دست و پا گیر ِعاشقی باشد
                                              |              جزء جزء وجودتان باید، ذرّه ذرّه پرنده پر بشود }}
{{ب| چند پائیز در خودش گم شد، فصل‌ها زعفرانی اندوه
                                               |       تا بهاری که بگذرد بر او، شاخه‌هایش پر از ثمر بشود  }}
{{ب| من: کسی که هنوز شاعر نیست، من کسی که به قامت عباس
                                                |               واژه‌اش پیرهن نمی‌گردد، برود سخت دربدر بشود }}
{{ب| چار فصل از خودش که دور شود، چار بیت از غزل که کم بکند
                                                 |             مصرعی درد مشترک دارد، سمت ام البنین اگر بشود.. }}
{{پایان شعر}}

==منابع==

*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3623708&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج ۲، ص: ۱۲۷۶-۱۲۸۰.]

==پی نوشت==
[[رده:ادبیات]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران معاصر]]
<references />{{شاعران}}