نیاز اصفهانی (جوشقانی): تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:


{{ب| شد شام و آفتاب نمود از شفق به تن‌|چون کشتگان کرب و بلا، لاله‌گون کفن }}
{{ب| شد شام و آفتاب نمود از شفق به تن‌|چون کشتگان کرب و بلا، لاله‌گون کفن }}
{{ب| یا همچو مغفری که به خون گشته واژگون‌|یا چون سری که کرده جدا تیغش از بدن }}
{{ب| یا همچو مغفری که به خون گشته واژگون‌|یا چون سری که کرده جدا تیغش از بدن }}
{{ب| گفتم به خویش از سر حیرت که از چه رو|پیداست رسم تازه در آن کهنه انجمن؟ }}
{{ب| گفتم به خویش از سر حیرت که از چه رو|پیداست رسم تازه در آن کهنه انجمن؟ }}
{{ب| افکنده چرخ، یوسف خورشید را به چاه‌|و آنگاه لاله‌گون از شفق کرده پیرهن }}
{{ب| افکنده چرخ، یوسف خورشید را به چاه‌|و آنگاه لاله‌گون از شفق کرده پیرهن }}
{{ب| پر خون نموده چون زکریا، چرا کنار|در طشت خون، مگر سر یحیاست غوطه زن؟ }}
{{ب| پر خون نموده چون زکریا، چرا کنار|در طشت خون، مگر سر یحیاست غوطه زن؟ }}
{{ب| یا پر ز خون رکاب شه دین که آسمان‌|چون ذو الجناح بسته به پهلوی خویشتن }}
{{ب| یا پر ز خون رکاب شه دین که آسمان‌|چون ذو الجناح بسته به پهلوی خویشتن }}
{{ب| گلگون قبای آل عبا فخر عالمین‌|در خاک و خون فتاده‌ی کرب و بلا حسین  }}
{{ب| گلگون قبای آل عبا فخر عالمین‌|در خاک و خون فتاده‌ی کرب و بلا حسین  }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
خط ۲۲: خط ۲۸:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| ای سوز سینه باز تو را این اثر که داد؟|وی آتش نهفته تو را این شرر که داد؟ }}
{{ب| ای سوز سینه باز تو را این اثر که داد؟|وی آتش نهفته تو را این شرر که داد؟ }}
{{ب| ای سیلِ گریه از دل خون گشته می‌رسی‌|از حال شاه تشنه لبانت خبر که داد؟ }}
{{ب| ای سیلِ گریه از دل خون گشته می‌رسی‌|از حال شاه تشنه لبانت خبر که داد؟ }}
{{ب| افلاک را پیاله‌ی عشرت که زد به سنگ؟|آفاق را نواله‌ی لخت جگر که داد؟ }}
{{ب| افلاک را پیاله‌ی عشرت که زد به سنگ؟|آفاق را نواله‌ی لخت جگر که داد؟ }}
{{ب| در برّو بحر قصه‌ی آن ماجرا که برد؟|افغانشان به جانب گردون، گذر که داد؟ }}
{{ب| در برّو بحر قصه‌ی آن ماجرا که برد؟|افغانشان به جانب گردون، گذر که داد؟ }}
{{ب| در جام عیش، زهر الم ناگهان که ریخت؟|در دست چرخ، ساغر غم بی‌خبر که داد؟ }}
{{ب| در جام عیش، زهر الم ناگهان که ریخت؟|در دست چرخ، ساغر غم بی‌خبر که داد؟ }}
{{ب| فرمان ناله را به دیار الم که خواند؟|دامان گریه را به کفِ چشمِ تَر، که داد؟ }}
{{ب| فرمان ناله را به دیار الم که خواند؟|دامان گریه را به کفِ چشمِ تَر، که داد؟ }}
{{ب| باز این سخن به خدمت خیر النسا که گفت؟|باز این خبر به حضرت خیر البشر که داد؟ }}
{{ب| باز این سخن به خدمت خیر النسا که گفت؟|باز این خبر به حضرت خیر البشر که داد؟ }}
{{ب| کز تیغ ظلم غرقه به خون شد حسین تو|گردید سر جدا ز تن نور عین تو  }}
{{ب| کز تیغ ظلم غرقه به خون شد حسین تو|گردید سر جدا ز تن نور عین تو  }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
خط ۳۴: خط ۴۷:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| در خون چو نور دیده‌ی زهرا تپیده شد|از بهر گریه چرخ سراپای دیده شد }}
{{ب| در خون چو نور دیده‌ی زهرا تپیده شد|از بهر گریه چرخ سراپای دیده شد }}
{{ب| هم روی آفتاب از این غصّه تیره گشت‌|هم قامت سپهر از این غم خمیده شد }}
{{ب| هم روی آفتاب از این غصّه تیره گشت‌|هم قامت سپهر از این غم خمیده شد }}
{{ب| بر باد داد تازه گلی صرصر ستم‌|کز آن هزار خار به دلها خلیده شد }}
{{ب| بر باد داد تازه گلی صرصر ستم‌|کز آن هزار خار به دلها خلیده شد }}
{{ب| شد منخسف مهی که از آن هر ستاره‌ای‌|خونابه‌سان ز دیده‌ی گردون چکیده شد  }}
{{ب| شد منخسف مهی که از آن هر ستاره‌ای‌|خونابه‌سان ز دیده‌ی گردون چکیده شد  }}
{{ب| شد شورشی که محفل عشرت سرای خلد|برچیده گشت و بزم غمی تازه چیده شد }}
{{ب| شد شورشی که محفل عشرت سرای خلد|برچیده گشت و بزم غمی تازه چیده شد }}
{{ب| یعقوب را ز گریه دگر دیده گشت تار|پیراهن صبوری یوسف دریده شد }}
{{ب| یعقوب را ز گریه دگر دیده گشت تار|پیراهن صبوری یوسف دریده شد }}
{{ب| از پشت زین به خاک چو خورشید دین نشست‌|برخاست شورشی که فلک بر زمین نشست }}
{{ب| از پشت زین به خاک چو خورشید دین نشست‌|برخاست شورشی که فلک بر زمین نشست }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
خط ۴۵: خط ۶۴:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| از شش جهت بلند شد آهی که دود آن|بر طاق منظر فلک هفتمین نشست }}
{{ب| از شش جهت بلند شد آهی که دود آن|بر طاق منظر فلک هفتمین نشست }}
{{ب| افلاک را سرشک مصیبت ز سر گذشت‌|ایّام را غبار الم بر جبین نشست }}
{{ب| افلاک را سرشک مصیبت ز سر گذشت‌|ایّام را غبار الم بر جبین نشست }}
{{ب| آن بی‌حیا که سینه‌ی او جای کینه بود|بر سینه‌ی شریف امام مبین نشست }}
{{ب| آن بی‌حیا که سینه‌ی او جای کینه بود|بر سینه‌ی شریف امام مبین نشست }}
{{ب| خونی به خاک ریخت که در چرخ چارمین‌|در خون دیده، عیسیِ گردون نشین نشست }}
{{ب| خونی به خاک ریخت که در چرخ چارمین‌|در خون دیده، عیسیِ گردون نشین نشست }}
{{ب| برخاست طرفه گردی از این تیره خاکدان‌|بر روی ساکنان بهشت برین نشست }}
{{ب| برخاست طرفه گردی از این تیره خاکدان‌|بر روی ساکنان بهشت برین نشست }}
{{ب| گلهای لاله رنگ ز دامان، به دیده ریخت‌|این خار غم چو در دل روح الامین نشست <ref>تذکره ثمر؛ ص 86 و 94.</ref> }}
{{ب| گلهای لاله رنگ ز دامان، به دیده ریخت‌|این خار غم چو در دل روح الامین نشست <ref>تذکره ثمر؛ ص 86 و 94.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
۱۰٬۰۷۲

ویرایش

منوی ناوبری