Automoderated users، رباتها، دیوانسالاران، checkuser، مدیران نظرات، مدیران رابط کاربری، Moderators، پنهانگران، مدیران
۴٬۰۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بىکسان!چو جناب یثرب گذر کنید..............اول گذر به تربت خیر البشر کنید | |||
گر آب چشمتان بگذارد به جاى من..............از خاک پاک او همه کُحل<ref>توتیا.</ref> بصر کنید | |||
این تب که سوخت جان جگر گوشه مرا..............عنّاب اگر نه چاره به لخت جگر کنید | |||
خارى به هر زمین شکند گر به پاىتان..............تدبیر آن ز آه دل یکدگر کنید | |||
نامحرمان،ز رخ چو گشایند پردهتانبى..............پرده شکوه از فلک پردهدر کنید | |||
خواهند پایمال ستورم چو این سگان..............از پیکِ آه شیر خدا را خبر کنید | |||
در شام چون مقام به ویرانهتان دهند..............چون جغد بر شهادت من نوحه سر کنید | |||
زینب به دستش اصغر لبتشنه پیش شاه | |||
شاهش گرفت و گفت به آن قوم روسیاه | |||
کاى کوفیان!به آل پیمبر رعایتى..............بر کودکى ز جرعه آبى عنایتى | |||
اى گمرهان!نظاره به طفلان اشک من..............این طفل را به قطرۀ آبى هدایتى | |||
هرگز نبودى از عطشش گرنه آب چشم..............مىکرد اگر ز دیده به کامش سرایتى | |||
ناکرده تر ز قطره آبى گلو که کرد..............پیکان آبدار خدنگش سقایتى! | |||
سیرابیش چو دید ز پیکان آبدار..............بىاختیار بر لبش آمد شکایتى | |||
کاى قوم نابکار!نه آخر به روزگار..............دارد جفا نهایتى و جور غایتى؟ | |||
که | این طفل تیر خورده ناخورده شیر من..............جرمش کدام بود و کدامش جنایتى؟ | ||
بر خاک هر خطى که گلویش به خون نگاشت..............باشد به بیگناهى این کودک آیتى | |||
با اشک و آه برد تنش پس به قتلگاه | |||
آمد سُها<ref>نام ستارهاى است در دُبِّ اصغر.</ref> به جلوهگه آفتاب و ماه | |||
چون نوبت شهادت سالار دین رسید..............هنگام سوگوارى روح الامین رسید | |||
===منبع=== |
ویرایش