ماهیت قیام کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۳۹۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Esmaeili صفحهٔ ماهیّت قیام کربلا را به ماهیت قیام کربلا منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
براى حفظ هویّت نهضت عاشورا و اهداف آن،باید«ماهیّت»آن را خوب شناخت.
براى حفظ هویت نهضت عاشورا و اهداف آن،  باید '''ماهیت قیام کربلا''' را خوب شناخت.


ماهیّت قیام امام حسین«ع»را از منابع مستند و خدشه‌ناپذیر زیر مى‌توان شناخت:
== مفهوم ==
ماهیت قیام [[امام حسین(ع)]] را از منابع مستند و خدشه‌ناپذیر زیر مى‌توان شناخت:


الف:خطبه‌هاى امام و اهل بیت،که در مکّه و بین راه حجاز و عراق و در کربلا و پس از آن در کوفه،شام و مدینه ایراد شده است.
الف: خطبه‌هاى امام و [[اهل بیت (ع)|اهل بیت]]، که در مکه و بین راه حجاز و عراق و در [[کربلا]] و پس از آن در کوفه،  [[شام]] و مدینه ایراد شده است.


ب:سخنانى که امام،در پاسخ به پرسشها،پیشنهادها و خیرخواهیهاى این و آن،در طول نهضت بیان کرده است.
ب: سخنانى که امام،  در پاسخ به پرسشها، پیشنهادها و خیرخواهیهاى این و آن، در طول نهضت بیان کرده است.


ج:رجزهایى که امام و اصحاب او،روز عاشورا در مقابل دشمن خوانده‌اند و همۀ آنها در مآخذ معتبر ثبت شده است.
ج: رجزهایى که امام و اصحاب او، روز [[عاشورا]] در مقابل دشمن خوانده‌اند و همه آنها در ماخذ معتبر ثبت شده است.


د:نامه‌هایى که میان امام و مردم کوفه و بصره ردّ و بدل شده است،نامه‌هاى یزید به ابن زیاد،ابن زیاد به یزید و عمر سعد،نامه‌هاى عمر سعد به ابن زیاد،ابن زیاد به حاکم مدینه و...
د: نامه‌هایى که میان امام و مردم کوفه و بصره رد و بدل شده است، نامه‌هاى [[یزید]] به [[ابن زیاد]]، ابن زیاد به یزید و [[عمر سعد]]، نامه‌هاى عمر سعد به ابن زیاد، ابن زیاد به حاکم مدینه و...
از مجموع این منابع و اسناد مکتوب و موجود،مى‌توان اهداف،ماهیّت،دیدگاههاى طرفین را به دست آورد.در عین حال مى‌توان گفت نهضت امام حسین«ع»چهار بعد داشت:ویران کردن،ساختن،تجدید و آفریدن و ابداع.امّا توضیح مختصر این ابعاد:


«ویران کردن»:در هم شکستن و ویران کردن هیکل و اسکلتى که به امویان امکان داده بود به اسم«دین»،ستمگرى کنند و به نام خلافت،کاخهاى عیاشى خود را بر استخوانها و جمجمه‌هاى محرومان و آزادیخواهان بنا کنند و آزاد مردان را از صحنه کنار بزنند یا به شهادت برسانند.انقلاب کربلا،بنیان ستم و تحمیق و تزویر را در هم شکست و پایه‌هاى آن را متزلزل ساخت.
از مجموع این منابع و اسناد مکتوب و موجود، مى‌توان اهداف، ماهیت، دیدگاههاى طرفین را به دست آورد.  


«ساختن»:دمیدن روح شهامت و بیدارى در کالبد جامعۀ اسلامى و پروراندن نسلى خداجوى و شهادت طلب و ستیزه‌گر با سلطۀ ستم،به دلیل حرکتهاى انقلابى پس از عاشورا.
== ابعاد نهضت امام حسین(ع) ==
در عین حال مى‌توان گفت نهضت امام حسین(ع) چهار بعد داشت: ویران کردن، ساختن، تجدید و آفریدن و ابداع.


«تجدید»:ارزشهاى اسلامى که با نقشه‌ها و توطئه‌هاى بنى امیّه کهنه و فراموش شده و مفاهیم دینى که به دست آنان تحریف گشته بود،دوباره احیا شد.دیدگاه اصلى دین دربارۀ حکومت و حاکم و بیت المال و حقوق مردم مطرح گشت و بناى عقیده و ایمان،روحى تازه یافت و تحریفها زدوده گشت و روحهاى کوچک،آن عظمت را یافتند که در برابر طاغوت بایستند و امر به معروف و نهى از منکر کنند.
اما توضیح مختصر این ابعاد:


«ابداع»:نمونه‌هاى زنده و بزرگ و قهرمان براى بشریّت ساخته شد که همواره خار سر راه متجاوزان به حقوق محرومان بودند و ایجاد یک خطّ آزادیبخش که با روح تقوا و اخلاص خدایى اشباع شده بود،خطّى که در طول تاریخ،خواب از چشم جباران متکبّر ربوده،و بستر نرمشان را خشن ساخت.این خطّ،در سایۀ ایجاد هویّت جدید انسانى و اسلامى در جامعه پدید آمد و امام حسین«ع»به همۀ انسانها،حتى غیر مسلمانان،درس آزادگى و غیرت داد.
=== ویران کردن ===
در هم شکستن و ویران کردن هیکل و اسکلتى که به امویان امکان داده بود به اسم«دین»، ستمگرى کنند و به نام خلافت، کاخهاى عیاشى خود را بر استخوانها و جمجمه‌هاى محرومان و آزادیخواهان بنا کنند و آزاد مردان را از صحنه کنار بزنند یا به شهادت برسانند.انقلاب کربلا، بنیان ستم و تحمیق و تزویر را در هم شکست و پایه‌هاى آن را متزلزل ساخت.


ماهیّت قیام کربلا،امر به معروف و نهى از منکر و احیاء سنت پیامبر«ص»بود.نیز جهاد در راه مبارزه با جهالت و گمراهى و سرگردانى،که در زیارت آن حضرت مى‌خوانیم:
=== ساختن ===
دمیدن روح شهامت و بیدارى در کالبد جامعه اسلامى و پروراندن نسلى خداجوى و شهادت طلب و ستیزه‌گر با سلطه ستم، به دلیل حرکتهاى انقلابى پس از عاشورا.


«و بذل مهجته فیک حتّى استنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضّلالة». <ref>مفاتیح الجنان،ص 448(زیارت امام حسین در عید فطر و قربان).</ref> دست یافتن به این هدف،نثار«خون»لازم داشت که در عاشورا انجام یافتتفسیر«خون»و رسواگرى ظالم لازم داشت که با برنامۀ اسراى اهل بیت تحقّق یافت.در خون شهداى کربلا و سید الشهدا«ع»،قیامت و رسالت و آزادگى نهفته بود.و این محتوا چه خوب در این اشعار «حسین الأعظمى»بازگو شده است:
=== تجدید و آفریدن ===
ارزشهاى اسلامى که با نقشه‌ها و توطئه‌هاى بنى امیه کهنه و فراموش شده و مفاهیم دینى که به دست آنان تحریف گشته بود، دوباره احیا شد.دیدگاه اصلى دین درباره حکومت و حاکم و بیت المال و حقوق مردم مطرح گشت و بناى عقیده و ایمان، روحى تازه یافت و تحریفها زدوده گشت و روحهاى کوچک، آن عظمت را یافتند که در برابر طاغوت بایستند و امر به معروف و نهى از منکر کنند.


{{ب| شهید العلى ما انت میت و انّما | یموت الّذى یبلى و لیس له ذکر }}
=== ابداع ===
نمونه‌هاى زنده و بزرگ و قهرمان براى بشریت ساخته شد که همواره خار سر راه متجاوزان به حقوق محرومان بودند و ایجاد یک خط آزادیبخش که با روح تقوا و اخلاص خدایى اشباع شده بود، خطى که در طول تاریخ، خواب از چشم جباران متکبر ربوده، و بستر نرمشان را خشن ساخت.این خط، در سایه ایجاد هویت جدید انسانى و اسلامى در جامعه پدید آمد و امام حسین(ع) به همه انسانها، حتى غیر مسلمانان، درس آزادگى و غیرت داد.


{{ب| و ما دمک المسفوک الاّ قیامة | لها کلّ عام یوم عاشورا حشر }}
== ماهیت نهضت کربلا ==
ماهیت قیام کربلا، امر به معروف و نهى از منکر و احیاء سنت پیامبر(ص) بود. نیز جهاد در راه مبارزه با جهالت و گمراهى و سرگردانى، که در زیارت آن حضرت مى‌خوانیم:


{{ب| و ما دمک المسفوک الاّ رسالة | مخلّدة لم یخل من ذکرها عصر }}
«و بذل مهجته فیک حتى استنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله». <ref>مفاتیح الجنان،ص ۴۴۸(زیارت امام حسین در عید فطر و قربان).</ref> دست یافتن به این هدف، نثار «خون» لازم داشت که در عاشورا انجام یافت و تفسیر«خون» و رسواگرى ظالم لازم داشت که با برنامه اسراى اهل بیت تحقق یافت.در خون شهداى کربلا و [[سیدالشهدا (ع)|سیدالشهدا(ع)]] ، قیامت و رسالت و آزادگى نهفته بود.و این محتوا چه خوب در این اشعار «حسین الأعظمى»بازگو شده است:


{| و ما دمک المسفوک الاّ تحرّر | لدنیا طغت فیها الخدیعة و المکر }}
<br />
 
{|
{{ب| و هدم لبنیان على الظّلم قائم | بناه الهوى و الکید و الحقد و الغدر <ref>مأساة الحسین«ع»،عبد الوهّاب الکاشى،ص 29.</ref> }}
|شهید العلى ما انت میت و انما
|
|یموت الذى یبلى و لیس له ذکر
|-
|و ما دمک المسفوک الا قیامه
|
|لها کل عام یوم عاشورا حشر
|-
|و ما دمک المسفوک الا رساله
|
|مخلده لم یخل من ذکرها عصر
|-
|و ما دمک المسفوک الا تحرر
|
|لدنیا طغت فیها الخدیعه و المکر  
|-
|و هدم لبنیان على الظلم قائم  
|
|بناه الهوى و الکید و الحقد و الغدر <ref>ماساه الحسین(ع)،عبد الوهاب الکاشى،ص ۲۹.</ref>
|}
و این اهداف و آرمانها در فارسى چنین سروده شده است:
و این اهداف و آرمانها در فارسى چنین سروده شده است:
<br />
{|
|بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است
|
|که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است
|-
|حسین مظهر آزادگى و آزادى است
|
|خوشا کسى که چنینش مرام و آیین است
|-
|نه ظلم کن به کسى نى به زیر ظلم برو
|
|که این مرام حسین است و منطق دین است
|-
|همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافى است
|
|اگر چه گریه بر آلام قلب تسکین است
|-
|ببین که مقصد عالى وى چه بود اى دوست
|
|که درک آن سبب عز و جاه و تمکین است
|-
|ز خاک مردم آزاده بوى خون آید
|
|نشان شیعه و آثار پیروى این است <ref>خوشدل تهرانى.</ref>
|}
یکى از زیباترین سروده‌هایى که ماهیت و حوادث و چهره‌ها را در قیام عاشورا ترسیم کرده است، از حبیب الله [[قاآنى شیرازى]] (م ۱۲۰۸)به صورت سؤال و جواب است:


{{ب| بزرگ فلسفۀ قتل شاه دین این است | که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است }}
<br />
 
{|
{{ب| حسین مظهر آزادگى و آزادى است | خوشا کسى که چنینش مرام و آیین است }}
|بارد چه؟خون!که؟دیده،چه سان؟روز و شب!چرا؟  
 
|
{{ب| نه ظلم کن به کسى نى به زیر ظلم برو | که این مرام حسین است و منطق دین است }}
|از غم،کدام غم؟غم سلطان کربلا!  
 
|-
{{ب| همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافى است | اگر چه گریه بر آلام قلب تسکین است }}
|نامش چه بد؟[[حسین بن على (ع)|حسین]]!ز نسل که؟از على!  
 
|
{{ب| ببین که مقصد عالى وى چه بود اى دوست | که درک آن سبب عزّ و جاه و تمکین است }}
|مامش که بود؟فاطمه!جدش که؟مصطفى  
 
|-
{{ب| ز خاک مردم آزاده بوى خون آید | نشان شیعه و آثار پیروى این است <ref>خوشدل تهرانى.</ref> }}
|چون شد؟شهید شد!به کجا؟دشت ماریه  
 
|
یکى از زیباترین سروده‌هایى که ماهیت و حوادث و چهره‌ها را در قیام عاشورا ترسیم کرده است،از حبیب الله قاآنى شیرازى(م 1208)به صورت سؤال و جواب است:
|کى؟عاشر محرم!پنهان؟نه،بر ملا  
 
|-
{{ب| بارد چه؟خون!که؟دیده،چه سان؟روز و شب!چرا؟ | از غم،کدام غم؟غم سلطان کربلا! }}
|شب کشته شد؟نه،روز،چه هنگام؟وقت ظهر  
 
|
{{ب| نامش چه بد؟حسین!ز نسل که؟از على! | مامش که بود؟فاطمه!جدّش که؟مصطفى }}
|شد از گلو بریده سرش؟نى،نى،از قفا!  
 
|-
{{ب| چون شد؟شهید شد!به کجا؟دشت ماریه | کى؟عاشر محرّم!پنهان؟نه،بر ملا }}
|سیراب کشته شد؟نه!کس آبش نداد؟داد!  
 
|
{{ب| شب کشته شد؟نه،روز،چه هنگام؟وقت ظهر | شد از گلو بریده سرش؟نى،نى،از قفا! }}
|که؟[[شمر بن ذی الجوشن|شمر]]،از چه چشمه!ز سرچشمه فنا!  
 
|-
{{ب| سیراب کشته شد؟نه!کس آبش نداد؟داد! | که؟شمر،از چه چشمه!ز سرچشمۀ فنا! }}
|مظلوم شد شهید؟بلى!جرم داشت؟نه!  
 
|
{{ب| مظلوم شد شهید؟بلى!جرم داشت؟نه! | کارش چه بُد؟هدایت!یارش که بُد؟خدا }}
|کارش چه بُد؟هدایت!یارش که بُد؟خدا  
 
|-
{{ب| این ظلم را که کرد؟یزید!این یزید کیست؟ | ز اولاد هِند،از چه کس؟از نطفۀ زنا }}
|این ظلم را که کرد؟[[یزید]]!این یزید کیست؟  
 
|
{{ب| خود کرد این عمل؟نه،فرستاد نامه‌اى | نزد که؟نزد زادۀ مرجانۀ دغا }}
|ز اولاد هِند،از چه کس؟از نطفه زنا  
 
|-
{{ب| ابن زیاد،زادۀ مرجانه بُد؟نَعَم | از گفتۀ یزید تخلّف نمود؟لا! }}
|خود کرد این عمل؟نه،فرستاد نامه‌اى  
 
|
{{ب| این نابکار کشت حسین را به دست خویش؟ | نه،او روانه کرد سپه سوى کربلا }}
|نزد که؟نزد زاده مرجانه دغا  
 
|-
{{ب| میر سپه که بُد؟عمر سعد!او برید | حلق عزیز فاطمه؟نه،شمر بى‌حیا }}
|[[ابن زیاد]]،زاده مرجانه بُد؟نَعَم  
 
|
{{ب| خنجر برید حنجر او را نکرد شرم؟ | کرد،از چه پس برید؟نپذیرفت از او قضا }}
|از گفته یزید تخلف نمود؟لا!  
 
|-
{{ب| بهر چه؟بهر آنکه شود خلق را شفیع | شرط شفاعتش چه بود؟نوحه و بکا }}
|این نابکار کشت حسین را به دست خویش؟  
 
|
{{ب| کس کشته شد هم از پسرانش؟بلى،دو تن | دیگر که؟نُه برادر!دیگر که؟اقربا }}
|نه،او روانه کرد سپه سوى [[کربلا]]
 
|-
{{ب| دیگر پسر نداشت؟چرا داشت،آن که بود؟ | سجّاد!چون بُد او؟به غم و رنج،مبتلا }}
|میر سپه که بُد؟[[عمر سعد]]!او برید  
 
|
{{ب| ماند او به کربلاى پدر؟نى،به شام رفت | با عزّ و احتشام؟نه،با ذلّت و عنا! }}
|حلق عزیز فاطمه؟نه،شمر بى‌حیا  
 
|-
{{ب| تنها؟نه با زنان حرم،نامشان چه بود؟ | زینب،سکینه،فاطمه،کلثوم بینوا }}
|خنجر برید حنجر او را نکرد شرم؟  
 
|
{{ب| بر تن لباس داشت؟بلى،گَردِ روزگار | بر سر عمامه داشت؟بلى،چوب اشقیا }}
|کرد،از چه پس برید؟نپذیرفت از او قضا  
 
|-
{{ب| بیمار بُد؟بلى!چه دوا داشت؟اشک چشم | بعد از دوا غذاش چه بد؟خون دل غذا }}
|بهر چه؟بهر آنکه شود خلق را شفیع  
 
|
{{ب| کس بود همدمش؟بلى اطفال بى‌پدر | دیگر که بود؟تب،که نمى‌گشت از او جدا }}
|شرط شفاعتش چه بود؟نوحه و بکا  
 
|-
{{ب| از زینت زنان چه به جا مانده بد؟دو چیز | طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا! }}
|کس کشته شد هم از پسرانش؟بلى،دو تن  
 
|
{{ب| گبر این ستم کند؟نه!یهود و مجوس؟نه | هندو؟نه! بت‌پرست؟نه!فریاد از این جفا }}
|دیگر که؟نُه برادر!دیگر که؟اقربا  
 
|-
{{ب| «قاآنى»است قایل این شعرها؟بلى | خواهد چه؟رحمت.از که؟ز حق!کى؟صف جزا <ref>معصوم پنجم،جواد فاضل،ص 337.</ref> }}
|دیگر پسر نداشت؟چرا داشت،آن که بود؟  
 
|
 
|[[زین العابدین «ع»|سجاد]]!چون بُد او؟به غم و رنج،مبتلا  
 
|-
 
|ماند او به کربلاى پدر؟نى،به [[شام]] رفت  
|
|با عز و احتشام؟نه،با ذلت و عنا!  
|-
|تنها؟نه با زنان حرم،نامشان چه بود؟  
|
|[[زینب (س)|زینب]]،[[سکینه دختر امام حسین (ع)|سکینه]]،فاطمه،کلثوم بینوا  
|-
|بر تن لباس داشت؟بلى،گَردِ روزگار  
|
|بر سر عمامه داشت؟بلى،چوب اشقیا  
|-
|بیمار بُد؟بلى!چه دوا داشت؟اشک چشم  
|
|بعد از دوا غذاش چه بد؟خون دل غذا  
|-
|کس بود همدمش؟بلى اطفال بى‌پدر  
|
|دیگر که بود؟تب،که نمى‌گشت از او جدا  
|-
|از زینت زنان چه به جا مانده بد؟دو چیز  
|
|طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا!  
|-
|گبر این ستم کند؟نه!یهود و مجوس؟نه  
|
|هندو؟نه! بت‌پرست؟نه!فریاد از این جفا  
|-
|«قاآنى»است قایل این شعرها؟بلى  
|
|خواهد چه؟رحمت.از که؟ز حق!کى؟صف جزا <ref>معصوم پنجم،جواد فاضل،ص ۳۳۷.</ref>
|}


== منبع ==


* جواد محدثی،  فرهنگ عاشورا،  قم،  معارف،  ج۱،  ص ۳۹۷-۴۰۰.


جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 397-400.
== پی‌نوشت ==
<references />

منوی ناوبری