checkuser
۲٬۳۶۳
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{ب| آن دم که به خون خود وضو مىکردم | دانى ز خدا چه آرزو مىکردم؟ }} {{ب| اى کاش...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
از الفباى برجستۀ نهضت [[عاشورا]] و از روحیّات والاى [[حسین بن على (ع)|حسین بن على(ع)]] و یارانش، عنصر '''شهادت طلبى''' بود،یعنى مرگ در راه خدا را «احدى الحسنیین» دانستن و دریچهاى براى وصول به قرب خدا و بهشت برین دیدن و از این رو شیفتگى و بىصبرى براى درک فضیلت شهادت. | |||
{ | == یاران سیدالشهدا(ع) == | ||
{| | |||
|آن دم که به خون خود وضو مىکردم | |||
| | |||
|دانى ز خدا چه آرزو مىکردم؟ | |||
|- | |||
|اى کاش مرا هزار جان بود به تن | |||
| | |||
|تا آن همه را فداى او مىکردم <ref>رمضان على گلدون.</ref> | |||
|} | |||
امام حسین(ع)در خطبۀ«خطّ الموت...»به آن تصریح مىکند و با جملۀ«من کان باذلا فینا مهجته فلیرحل معنا»یاران شهادت طلب را هم برمىگزیند و به مسلخ عشق، کربلا مىبرد.اینگونه به استقبال مرگ رفتن،چون مبتنى بر درک والاترى از فلسفۀ حیات است،با خودکشى متفاوت است.خودکشى و خود را به هلاکت افکندن،شرعا حرام و عقلا ناپسند است،اما استقبال از مرگ به خاطر ارزشهاى متعالى،مشروع و معقول است. | |||
حتّى اگر انسان بداند در یک حماسه و مبارزه به شهادت خواهد رسید،مرگ او خودکشى نیست،چون گاهى تکلیف ایجاب مىکند که جان را فداى دین کند،چون دین،گرامیتر از انسان است. | حتّى اگر انسان بداند در یک حماسه و مبارزه به شهادت خواهد رسید،مرگ او خودکشى نیست،چون گاهى تکلیف ایجاب مىکند که جان را فداى دین کند،چون دین،گرامیتر از انسان است. | ||
خط ۱۱: | خط ۱۷: | ||
دین خدا عزیزتر است از وجود ما | دین خدا عزیزتر است از وجود ما | ||
این دست و پا و چشم و سر و جان فداى دوست | این دست و پا و چشم و سر و جان فداى دوست | ||
حلّ این معما(آگاهانه سراغ مرگ رفتن)تنها با درک و برداشت متعالىتر از زندگى والا و کرامت انسانى میسّر است.اینکه امام | حلّ این معما(آگاهانه سراغ مرگ رفتن)تنها با درک و برداشت متعالىتر از زندگى والا و کرامت انسانى میسّر است.اینکه امام حسین(ع)هم از شهادت خود آگاه است و با همین علم،به کربلا مىرود،به همین نکته بر مىگردد.آن حضرت مرگ سرخ را بهتر از زندگى ننگین مىداند:«لا ارى الموت الاّ سعادة و الحیاة مع الظّالمین الاّ برما». | ||
این فرهنگ،پذیرفتۀ همۀ اقوام و ملّتهاست و این نوع مرگ انتخابى و آگاهانه،مکمّل حیات شرافتمندانه است،نه در تناقض با آن.چون مرگ،پایان نیست تا کسى با انتخاب مرگ،به پایان یافتن خویش کمک کرده باشد.مرگ سرخ و شهادت،نوع کمالیافتهترى از حیات است.امام | این فرهنگ،پذیرفتۀ همۀ اقوام و ملّتهاست و این نوع مرگ انتخابى و آگاهانه،مکمّل حیات شرافتمندانه است،نه در تناقض با آن.چون مرگ،پایان نیست تا کسى با انتخاب مرگ،به پایان یافتن خویش کمک کرده باشد.مرگ سرخ و شهادت،نوع کمالیافتهترى از حیات است.امام حسین(ع)با علم به شهادت در حادثۀ کربلا به آن قربانگاه رفت،تا در سایۀ شهادتش،اسلام زنده بماند و حق،حیات یابد.این،هدفى است ارزشمند که مىسزد چون حسین(ع)هم قربانى آن گردد.سید الشهدا(ع)این راه را برگزید و آن را پیش پاى بشریّت گشود و روندگان این صراط جاودانه،همه شاگردان مکتب عاشورایند. | ||
{ | <br /> | ||
{| | |||
|تو اسوۀ شهادتى،معلّم شهامتى | |||
| | |||
|خوشا کسى که پا نهد به مکتب ولاى تو | |||
|} | |||
اصحاب امام | === روایتهایی از یاران سیدالشهدا(ع) === | ||
اصحاب امام حسین(ع)نیز در شب عاشورا،یک به یک برخاسته،این روحیه را ابراز مىداشتند و از مرگ،هراسى در دلشان نبود.[[حضرت علی اکبر (ع)|على اکبر(ع)]]<nowiki/>هم در مسیر راه کربلا،وقتى کلمۀ استرجاع را از زبان امام حسین(ع)شنید و حضرت خبر از آیندۀ شهادتآمیز داد، پرسید:«أ لسنا على الحقّ؟»مگر بر حق نیستیم؟فرمود:آرى.على اکبر گفت:«یا ابة لا نبالى بالموت»پس چه ترسى از مرگ؟ <ref>حیاة الإمام الحسین،ج ۳،ص ۷۳،لهوف،ص ۲۶.</ref> حضرت [[قاسم بن حسن (ع)|قاسم]] هم شب عاشورا وقتى از امام پرسید که آیا من نیز کشته خواهم شد؟و امام پرسید:مرگ در نظرت چگونه است؟پاسخ داد: شیرینتر از عسل(احلى من العسل). <ref>اثبات الهداة،ج ۵،ص ۲۰۴.</ref> | |||
اینها همه نشان دهندۀ این روحیه و اندیشه است که مرگ در راه عقیده و شهادت در راه خدا،آرزوى قلبى وارستگانى است که رشتۀ تعلّقات دنیوى را بریده و به حیات برین و رزق الهى در سایۀ شهادت دل بستهاند.در اشعارى هم که امام حسین(ع)روز عاشورا یا قبل از آن روز مىخواند،این مفهوم مطرح بود.از جمله: | |||
اینها همه نشان دهندۀ این روحیه و اندیشه است که مرگ در راه عقیده و شهادت در راه خدا،آرزوى قلبى وارستگانى است که رشتۀ تعلّقات دنیوى را بریده و به حیات برین و رزق الهى در سایۀ شهادت دل بستهاند.در اشعارى هم که امام | |||
{{ب| و ان یکن الأبدان للموت انشأت | فقتل امرئ بالسّیف فى الله افضل }} | {{ب| و ان یکن الأبدان للموت انشأت | فقتل امرئ بالسّیف فى الله افضل }} | ||
خط ۲۷: | خط ۳۷: | ||
و نیز در رجزهاى آن حضرت،مرگ را بر زندگى ذلّت بار ترجیح دادن مىدرخشد: | و نیز در رجزهاى آن حضرت،مرگ را بر زندگى ذلّت بار ترجیح دادن مىدرخشد: | ||
«الموت اولى من رکوب العار». <ref>کشف الغمّه،ج | «الموت اولى من رکوب العار». <ref>کشف الغمّه،ج ۲،ص ۳۲.</ref> [[زینب (ع)|حضرت زینب(ع)]] در خطبهاش در مجلس یزید،بر این شهادتها افتخار مىکند:«...فالحمد لله ربّ العالمین الّذى ختم لأوّلنا بالسّعادة و المغفرة و لآخرنا بالشهادة و الرّحمة». <ref>بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۱۳۵.</ref> [[زین العابدین «ع»|حضرت سجاد(ع)]]<nowiki/>نیز در برابر تهدیدى که ابن زیاد کرد که آن حضرت را بکشند،فرمود:«أ بالقتل تهدّدنى یا بن زیاد؟اما علمت انّ القتل لنا عادة و کرامتنا الشهادة»مرگ،براى ما عادت است و شهادت،افتخار ماست،مرا از مرگ مىترسانى؟ | ||
امام خمینى«قدس سرّه»فرمود:«مرگ سرخ،بمراتب از زندگى سیاه است و ما امروز به انتظار شهادت نشستهایم،تا فردا فرزندانمان در مقابل کفر جهانى با سرافرازى بایستند». <ref>صحیفۀ نور،ج ۹،ص ۹۷.</ref> | |||
== منبع == | |||
* جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۲۶۱-۲۶۳. | |||
== پینوشت == | |||
<references /> |