۳٬۴۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
نسبت میان اسطوره و آیین هم از مباحث پر مناقشه بوده است و دقیقا مشخص نیست که اساطیر زیربنای شکلگیری آیینها هستند یا برعکس. برخی از محققان، اساطیر را بیان کلامی آیینها و توجیه آیینها دانستهاند و برخی هم آیینها را تجلی رفتاری اساطیر دانستهاند. در نظریات متأخر، اساطیر در پیوندی عمیق با آیینها فهم میشوند و نمیتوان هیچکدام را به دیگری تقلیل داد. عزاداری شیعیان را میتوان یکی از مصادیق پیوند آیین و اسطوره قدسی دانست. | نسبت میان اسطوره و آیین هم از مباحث پر مناقشه بوده است و دقیقا مشخص نیست که اساطیر زیربنای شکلگیری آیینها هستند یا برعکس. برخی از محققان، اساطیر را بیان کلامی آیینها و توجیه آیینها دانستهاند و برخی هم آیینها را تجلی رفتاری اساطیر دانستهاند. در نظریات متأخر، اساطیر در پیوندی عمیق با آیینها فهم میشوند و نمیتوان هیچکدام را به دیگری تقلیل داد. عزاداری شیعیان را میتوان یکی از مصادیق پیوند آیین و اسطوره قدسی دانست. | ||
==سیاوش== | |||
'''سیاوش''' یا «سیاوش» (در زبان پهلوی) یا «سیاورشن» (در اوستا) به معنی مدر سیاه یا دارنده حیوان (اسب) نرِ سیاه، نام شاهزاده و اسطوره نامدار ایرانی است که در فرهنگ ایرانی به عنوان نماد مظلومیت، پاکی، راستی و جوانمردی شناخته میشود. ابوالقاسم فردوسی سرگذشت او را در شاهنامه روایت کرده است. طبق روایت فردوسی، سیاوش فرزند کاووس –شاه ایرانی- و از مادری تورانی است که در جوانی برای اثبات پاکدامنی خود پس از تهمتی که به او زده شد –به پیشنهاد موبدان- از میان آتش به سلامت عبور کرد و پاکدامنیاش ثابت شد. سیاوش در نهایت مظلومانه و بر اثر خیانت به دست دشمن کشته شد. | |||
در ایران پیش از اسلام، هر ساله مراسم سوگواری سیاوش با نام «سیاوشان» برگزار میشده است. بر اساس متون ایرانی پیش از اسلام، از خون به ناحق ریخته سیاوش، گیاه «پر سیاوشان» میروید که «هرچند آن را ببُرند، باز میروید و جان تازه میگیرد». از این رو سیاوش را نماد یا خدای نباتی نیز دانستهاند. حتی نام سیاوش (مرد سیاه) نیز با موضوع مرگ و زندگی مجدد خدای نباتی مرتبط است. زیرا رنگ چهره او نمایش بازگشت وی از جهان مردگان است. همچنین گیاه پر سیاوشان را نشانه زندگی پس از مرگ و مداومت در حیات میدانند. در گذشته ایرانیان با مشاهده این گیاه، بر سیاوش میگریستند. اسطوره سیاوش، پس از ورود اسلام به ایران، همچنان در فرهنگ اسلامی- ایرانی باقی ماند و نیز در قامت برخی اسطورههای جدید از جمله امام حسین (ع) بازتولید شد. سیاوش در فرهنگ عامه به خاطر پاکدامنی، با یوسف (ع) و به دلیل دفاع از وطن، بیگناهی و کشته شدن مظلومانه با شهیدان وطن مقایسه شده است. | |||
==سیاوشان== | |||
'''سیاوشان''' یا «سوگ سیاوش» نام آیین سوگواری ایرانیان پیش از اسلام است که هر ساله به یاد مرگ مظلومانه سیاوش برگزار میشده و نیز نام عمومی محلهای اصلی برگزاری این آیین است. محوریت آیین سیاوشان نقش بنیادین «مرگ مقدس» است که قابل تحلیل با آیین قربانی کردن شاه مقدس در جشنوارههای تحویل سال و مراسم سوگ نمایشی مربوط به آن است. رسم دیگر مربوط به سیاوش، از روز دهم آبان ماه، بازی سوزاندن جانوران و شادی در اطراف حلقه آتش بوده است. گویا این رسم بعد از اسلام منسوخ شده و به شب چهارشنبه آخر سال منتقل شده است. ریشه این رسم را باید در مفاهیمی چون تقدس آتش یا داستان گذشتن سیاوش از آتش جستجو کرد. | |||
نشانههایی از آیین سیاوشان در نقوش آثار سفالی کهن خوارزم و ماوراءالنهر و نیز در نقاشیهای دیواری پَنجَکَنت (شهری در تاجیکستان) بر جا مانده است. در این نقاشیها، مجلسی تصویر شده که در گوشهای از آن پیکر سیاوش به صورت آراسته و تاج بر سر درون اتاقکی قرار گرفته و توسط چند نفر تشییع میشود. عدهای دیگر نیز در اطراف او، به اشکال مختلف مشغول مویه و زاری و اجرای موسیقیاند. قدیمیترین گزارش تاریخی از برگزاری آیین سیاوشان مربوط به قرن چهارم و متعلق به ابوبکر نرشخی (286- 348ق) است. نرشخی در تاریخ بخارا مینویسد: «مردمان بخارا را در کشتن سیاوش نوحههاست. چنانکه در همه ولایتها معروف است و مطربان آن را سرود ساختهاند و میگویند و قوالان آن را گریستن مغان خوانند و این سخن زیادت از سه هزار سال است». | |||
هنوز نیز در برخی مناطق ایران رنگ و نشانی از این آیین برجا مانده است. از جمله در منطقه فارس، به نشستن در سوگ جوان «سووَشون» میگویند. در غرب ایران و در میان لرها نیز زنان در عزاداریهای خود ترانههایی با آهنگ غمناک میخوانند و مویه میکنند که این رسم را «سو سیوش» (سوگ سیاوش) مینامند. همچنین چند روستا در ایران (از جمله در منطقه فارس) سیاوشان نام دارد. | |||
عدهای از پژوهشگران به استناد شواهد تاریخی و دادههای باستانشناختی معتقدند جلوههایی از سوگواری سیاوشان، بعد از ورود اسلام همچنان در فرهنگ ایرانی حضور دارد و برخی آیینهای عزاداری شیعیان بر امام حسین (ع) نظیر تابوتگردانی، عَلَم و کُتَلگردانی، نخلگردانی، تعزیه و نیز شیون و مویه کردن و حضور موسیقی در مجالس عزاداری و حتی سیاه پوشی در حقیقت همان ویژگیهای رسم سوگ سیاوشان است که در این آیینها باز تولید شده و ادامه حیات یافته است. | |||
<br /> | |||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
خط ۲۱: | خط ۳۶: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1653281 بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران: روشنگران و مطالعات زنان، 1387.] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/584133 حصوری، علی، سیاوشان، تهران: چشمه، 1384.] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/521455 عناصری، جابر، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، تهران: جهاددانشگاهی، 1366.] | |||
*[http://noo.rs/jkIO5 قائمی، فرزاد، «نقد و تحلیل ساختار آیینی اسطوره سیاوش». نقد ادبی. س7. ش25، 1393.] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/793136 مسکوب، شاهرخ، سوگ سیاوش، تهران: خوارزمی، 1354.] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/502371 نرشخی، محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ترجمه ابونصر احمد بن محمد بن نصر القباوی، تلخیص محمد بن زفر بن عمر، به کوشش سید محمد تقی مدرس رضوی، تهران: توس، 1363] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/532424 الیاده، میرچا، دین پژوهی، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1357، ج 1.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/532424 الیاده، میرچا، دین پژوهی، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1357، ج 1.] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/498352 الیاده، میرچا، چشم اندازهای اسطوره، ترجمه جلال ستاری. تهران:توس، 1386.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/498352 الیاده، میرچا، چشم اندازهای اسطوره، ترجمه جلال ستاری. تهران:توس، 1386.] | ||
خط ۲۹: | خط ۵۰: | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/761606 ستاری، جلال، اسطوره در جهان عرب و اسلام، تهران: مرکز، 1384.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/761606 ستاری، جلال، اسطوره در جهان عرب و اسلام، تهران: مرکز، 1384.] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1906025 موریس، برایان، مطالعات مردمشناختی دین، ترجمه سید حسین شرف الدین و محمد فولادی، قم: زلال کوثر، 1383.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1906025 موریس، برایان، مطالعات مردمشناختی دین، ترجمه سید حسین شرف الدین و محمد فولادی، قم: زلال کوثر، 1383.] | ||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/584133 حصوری، علی، سیاوشان، تهران: چشمه، 1384.] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/521455 عناصری، جابر، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، تهران: جهاددانشگاهی، 1366.] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/793136 مسکوب، شاهرخ، سوگ سیاوش، تهران: خوارزمی، 1354.] | |||
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/993424 Ingold, Tim. (1994) Companion Encyclopedia of Anthropology. London: Routledge.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/993424 Ingold, Tim. (1994) Companion Encyclopedia of Anthropology. London: Routledge.] | ||
*[https://www.researchgate.net/publication/272716570_Adam_KUPER_Culture_The_Anthropologists'_Account_Cambridge_et_Londres_Harvard_University_Press_1999_299_p_bibliogr_index Kuper, Adam (1999). Culture. London: Harvard.] | *[https://www.researchgate.net/publication/272716570_Adam_KUPER_Culture_The_Anthropologists'_Account_Cambridge_et_Londres_Harvard_University_Press_1999_299_p_bibliogr_index Kuper, Adam (1999). Culture. London: Harvard.] | ||
*[https://www.amazon.com/Myth-Ritual-Theory-Anthology/dp/0631206809 Segal, Robert A. (1998). The Myth and Ritual Theory. Oxford: University of Texas Press.] | *[https://www.amazon.com/Myth-Ritual-Theory-Anthology/dp/0631206809 Segal, Robert A. (1998). The Myth and Ritual Theory. Oxford: University of Texas Press.] | ||
*[https://www.scribd.com/document/376285658/Myth-and-Metaphor-James-F-Weiner Weiner, James F. (1994). “Myth and Metaphor”. ‘’’ingold’’’ (1994)] | *[https://www.scribd.com/document/376285658/Myth-and-Metaphor-James-F-Weiner Weiner, James F. (1994). “Myth and Metaphor”. ‘’’ingold’’’ (1994)] | ||
ویرایش