عمان سامانى: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۲۹۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Kashani صفحهٔ عمّان سامانى را به عمان سامانى منتقل کرد)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:


==زندگینامه==
==زندگینامه==
میرزا نور اللّه عمّان سامانی ملقب به «تاج الشعراء» و با تخلص شعری «عمّان» از شعرای به نام نیمه‌ی دوم سده‌ی سیزده و اوایل سده‌ی چهاردهم هجری به شمار می‌رود. اگرچه پدرش مرحوم میرزا عبد اللّه متخلص به «ذرّه» مؤلّف جامع الانساب، جدش مرحوم میرزا عبد الوهاب متخلص به «قطره»، عمویش مرحوم میرزا لطف اللّه متخلص به «دریا» از شعرای سرشناس عهد ناصری بوده و علاوه بر ایشان، فرزندش محیط سامانى <ref>1290-1355.</ref> نیز همگی در ادب و عرفان دستی داشته‌اند، ولی اشتهار هیچ یک به عمّان نمی‌رسد. عمان سامانى از اعضاى اصلى انجمن ابو الفقراى اصفهان به شمار مى‌رفته که همه هفته در روزهاى جمعه به ریاست ملا محمد باقر فرزند محمد تقى کزى اصفهانى معروف به «ابو الفقراء» تشکیل مى‌شده و تا سنه 1286 ه. ق -که در تاریخ فوت ابو الفقراء است- به حیات ادبى خود زیر نظر این مرد ادیب و عارف ادامه داده است<ref>قصیده انجمنیّه عمان سامانى که حاوى 58 بیت است 34 بیت آن در معرفى و تعریف این انجمن و شعراى عضو آن سروده شده و نمایانگر اهمیتى است که در آن مقطع زمانى از نظر ادبى داشته است. عمان سامانى در این قصیده از: ابوالفقراء، مسکین، پرتو، افسر، عنقا، سرگشته؛ آشفته، فرّخ، ساغر، پروین، دهقان، شعرى، و جوزا به نیکى و بزرگى یاد مى‌کند.</ref>. پس از درگذشت ابوالفقراء، جلسات انجمن ادبى اصفهان در منزل ملک الشعراء <ref>عنقا.</ref> تشکیل مى‌شده و قصیده انجمنیۀ حاج محمد کاظم قالب‌تراش اصفهانى متخلص به «چاووش» و به روایتى «خاموش»، دلیلى بر اثبات این مدّعا است<ref>این قصیده که به شیوه «براعت استهلال» سروده شده، اسامى شعراى عضو انجمن ادبى عنقا را در بر دارد و عمان سامانى یکى از آن‌هاست:
میرزا نور اللّه عمّان سامانی ملقب به «تاج الشعراء» و با تخلص شعری «عمّان» از شعرای به نام نیمه‌ی دوم سده‌ی سیزده و اوایل سده‌ی چهاردهم هجری به شمار می‌رود. اگرچه پدرش مرحوم میرزا عبد اللّه متخلص به «ذرّه» مؤلّف جامع الانساب، جدش میرزا عبد الوهاب متخلص به «قطره»، عمویش مرحوم میرزا لطف اللّه متخلص به «دریا» از شعرای سرشناس عهد ناصری بوده و علاوه بر ایشان، فرزندش محیط سامانى <ref>1290-1355.</ref> نیز همگی ادیب و عارف بودند. عمان سامانى از اعضاى اصلى انجمن ابو الفقراى اصفهان به شمار مى‌رفته که همه هفته در روزهاى جمعه به ریاست ملا محمد باقر فرزند محمد تقى کزى اصفهانى معروف به «ابو الفقراء» تشکیل مى‌شده و تا سال 1286 ه. ق که در تاریخ فوت ابو الفقراء است به حیات ادبى خود ادامه داده است.<ref>قصیده انجمنیّه عمان سامانى که حاوى 58 بیت است 34 بیت آن در معرفى و تعریف این انجمن و شعراى عضو آن سروده شده و نمایانگر اهمیتى است که در آن مقطع زمانى از نظر ادبى داشته است. عمان سامانى در این قصیده از: ابوالفقراء، مسکین، پرتو، افسر، عنقا، سرگشته؛ آشفته، فرّخ، ساغر، پروین، دهقان، شعرى، و جوزا به نیکى و بزرگى یاد مى‌کند.</ref> پس از درگذشت ابوالفقراء، جلسات انجمن ادبى اصفهان در منزل ملک الشعراء<ref>عنقا.</ref> تشکیل مى‌شده و قصیده انجمنیۀ حاج محمد کاظم قالب‌تراش اصفهانى متخلص به «چاووش» و به روایتى «خاموش»، دلیلى بر اثبات آن است.<ref>این قصیده که به شیوه «براعت استهلال» سروده شده، اسامى شعراى عضو انجمن ادبى عنقا را در بر دارد و عمان سامانى یکى از آن‌هاست:


ز هجر یار تو را دیده رود «جیحون» شد    ***  به بحر طبع گهرزا چو بحر «عمان» باش</ref>. جنازه‌ی وی را در مسجد جامع سامان به رسم امانت به خاک می‌سپارند و بعدها براساس وصیت او، جنازه‌اش را به نجف اشرف منتقل می‌سازند.     
ز هجر یار تو را دیده رود «جیحون» شد    ***  به بحر طبع گهرزا چو بحر «عمان» باش</ref> جنازه‌ی وی را در مسجد جامع سامان به رسم امانت به خاک می‌سپارند و بعدها براساس وصیت او، جنازه‌اش را به نجف اشرف می‌برند.     
==آثار==
==آثار==
عمان سامانى در آفرینش آثار منظوم خود از سبک عراقى سود جسته و مطالب بلند سلوکى و عرفانى را به مدد طبع توانا و وقّاد خود به زیبایى به تصویر کشیده است. بدون تردید عمان سامانى شاخص‌ترین چهره شعر عاشورا در زبان فارسى است که به تبیین عرفانى حادثه شگرف کربلا و واقعه خونبار عاشورا پرداخته و منظومه عاشورایى گنجینة الاسرار او در قالب مثنوى در شمار شاهکارهاى شعر آیینى به شمار مى‌رود.
عمان سامانى در آفرینش آثار منظوم خود از سبک عراقى پیروی کرده و مطالب بلند سلوکى و عرفانى را به تصویر کشیده است. بدون تردید عمان سامانى از چهره‌های شاخص‌ شعر عاشورا در زبان فارسى است که به تبیین عرفانى حادثه کربلا و پرداخته و منظومه عاشورایى گنجینة الاسرار او در قالب مثنوى در شمار آثار برجسته شعر آیینى به شمار مى‌رود.


===کتاب‌ها===
===کتاب‌ها===
خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:
{{ب| چون ترا او خواهد از من رو نما|رو نما شو، جانب او رو، نما  }}
{{ب| چون ترا او خواهد از من رو نما|رو نما شو، جانب او رو، نما  }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
{| class="" style="margin: 0 auto; "
{| style="margin: 0 auto; "
| class="b" |<span class="beyt"> تا که اکبر با رخ افروخته‌</span>
| class="b" |<span class="beyt"> تا که اکبر با رخ افروخته‌</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
خط ۴۰۴: خط ۴۰۴:
{{ب| ز آستین، غیرت برون آورد دست‌|صفحه را شست و قلم را، سر شکست <ref>گنجینة الاسرار؛ ص 148- 167، گزینش اشعار.</ref> }}
{{ب| ز آستین، غیرت برون آورد دست‌|صفحه را شست و قلم را، سر شکست <ref>گنجینة الاسرار؛ ص 148- 167، گزینش اشعار.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
{| class="" style="margin: 0 auto; "
{| style="margin: 0 auto; "
| class="b" |<span class="beyt"> ساقی ای قربان چشم مست تو</span>
| class="b" |<span class="beyt"> ساقی ای قربان چشم مست تو</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
خط ۶۳۹: خط ۶۳۹:
{{ب| جاى پا باید به سر بشتافتن | نیست شرط راه رو برتافتن... }}
{{ب| جاى پا باید به سر بشتافتن | نیست شرط راه رو برتافتن... }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}




خط ۷۰۶: خط ۷۰۷:
{{ب| قصد جانان کرد و جان بر باد داد | رسم آزادى به مردان یاد داد <ref>همان، ص 88 و 89.</ref> ... }}
{{ب| قصد جانان کرد و جان بر باد داد | رسم آزادى به مردان یاد داد <ref>همان، ص 88 و 89.</ref> ... }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}




خط ۸۵۶: خط ۸۵۸:
{{ب| «هر کرا اسرار حق آموختند» | «مهر کردند و دهانش دوختند» <ref>همان، ص 124 و 125.</ref> }}
{{ب| «هر کرا اسرار حق آموختند» | «مهر کردند و دهانش دوختند» <ref>همان، ص 124 و 125.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}




منوی ناوبری