سعید بن‌ عبدالله حنفی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
سعید بن‌ عبدالله مشهور به شهید نماز، از قبیله بنی‌حنیفة بن لُجیم از شاخه‌های بکر بن وائل از بطن قبیله عدنان از اعراب شمالی است. او از شیوخ شیعه و اعیان کوفه و مردی شجاع و جنگجویی دلیر و پاک‌باز بود. او یکی از بزرگ‌ترین انقلابیون حماسه‌ساز و شورانگیز در صحنه جهاد است. مبارزات بسیار پرشوری در قیام کربلا از خود به یادگار گذاشته است.
'''سعید بن‌ عبدالله،''' مشهور به شهید نماز، از قبیله بنی‌ حنیفة بن لُجیم از شاخه‌های بکر بن وائل از بطن قبیله عدنان از اعراب شمالی است. او از شیوخ شیعه و اعیان کوفه و مردی شجاع و جنگجویی دلیر و پاک‌باز بود. او یکی از بزرگ‌ترین انقلابیون حماسه‌ساز و شورانگیز در صحنه جهاد است. سعید بن‌ عبدالله حنفی‌ از اصحاب امام حسین (ع) بود.  


 
{{جعبه اطلاعات اصحاب امام حسین (ع)
نام سعید در بین اصحاب امام حسین (ع) و نقش او در دعوت از امام به عراق شهرت بسیار دارد و در نهضت امام حسین (ع) و فرهنگ عاشورا نقش مهمی ایفا می‌کند. او از همان زمانی که خبر مرگ معاویه به کوفه رسید، مبارزات انقلابی خود را شروع کرد و مردم را به سوی خاندان رسالت دعوت کرد.
| عنوان              =
 
| تصویر              =
 
| اندازه تصویر      =
او به همراه هانی‌ بن‌ هانی ‌السَّبیعی‌ آخرین پیک‌ کوفیان‌ با نامه‌ بسیار مهمی برای‌ امام حسین (ع) به‌ مکه‌ بودند. <ref>الاخبار الطوال، ص230؛ تاریخ طبری، ج5، ص353؛ ارشاد، ج2، ص380؛ الفتوح، ج5، ص31؛ مقاتل الطالبیین، ص99.</ref> متن‌ نامه‌ چنین‌ بود: بسم‌ الله الرحمن‌ الرحیم‌. به‌ حسین‌ بن‌ علی‌ (ع) از جانب‌ شیعیان‌ و فداییانش‌. ای‌ امام‌ بزرگوار! هر چه‌ زودتر خود را به‌ کوفه‌ برسان‌، مردم‌ منتظر شمایند، چون‌ امامی‌ به‌ جز شما ندارند. بنابراین‌ تعجیل‌ کن‌ و باز هم‌ تعجیل‌ کن‌! والسلام. <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص178؛ تاریخ طبری، ج5، ص353؛ ارشاد، ج2، ص380؛ الفتوح، ج5، ص29.</ref> امام‌ پس‌ از  صحبت‌ با هانی‌ و سعید آخرین‌ فرستادگان‌ کوفه‌ برخاست‌ و بعد از خواندن دو رکعت‌ نماز بین‌ رکن‌ و مقام‌، از خداوند طلب‌ خیر نمود و در پاسخ‌ به‌ همه‌ نامه‌‌ها، نامه‌ای‌ نوشت‌ و همراه‌ مسلم‌ بن‌ عقیل‌ برای‌ مردم‌ کوفه‌ فرستاد. <ref>الاخبار الطوال، ص230؛ تاریخ طبری، ج5، ص353؛ ارشاد، ج2، ص380؛ الفتوح، ج5، ص31؛ مقاتل الطالبیین، ص99.</ref>
|توضیح تصویر        =
 
| نام کامل          =سعید بن‌ عبدالله
 
| لقب                =
گفتار و کردار او در شب و روز عاشورا ایمان قوی و محبت شدید او را به خاندان رسول الله (ص) می‌رساند.
| نسب                =
| خویشاوندان سرشناس =
| تاریخ تولد        =
| شهر تولد          =
| کشور تولد          =
| محل زندگی          =
| تاریخ وفات/شهادت  =
| شهر وفات/شهادت    =
| نحوه وفات/شهادت    =
| مدفن              =
| از یاران          =
| فعالیت‌های اجتماعی =
| مشایخ              =
| شاگردان          =
| آثار              =
| نقش های برجسته              = از اصحاب امام حسین (ع)  
}}




==نقش در واقعه کربلا==
نقش سعید بن‌ عبدالله حنفی‌ در دعوت از امام حسین (ع) به عراق شهرت بسیار دارد و در نهضت امام حسین (ع) و فرهنگ عاشورا نقش مهمی ایفا کرد. او از همان زمانی که خبر مرگ معاویه به کوفه رسید، مبارزات انقلابی خود را شروع کرد و مردم را به سوی خاندان رسالت دعوت کرد.
او به همراه هانی‌ بن‌ هانی ‌السَّبیعی‌ آخرین پیک‌ کوفیان‌ با نامه‌ بسیار مهمی برای‌ امام حسین (ع) به‌ مکه‌ بودند. <ref>الاخبار الطوال، ص230؛ تاریخ طبری، ج5، ص353؛ ارشاد، ج2، ص380؛ الفتوح، ج5، ص31؛ مقاتل الطالبیین، ص99.</ref> متن‌ نامه‌ چنین‌ بود: بسم‌ الله الرحمن‌ الرحیم‌. به‌ حسین‌ بن‌ علی‌ (ع) از جانب‌ شیعیان‌ و فداییانش‌. ای‌ امام‌ بزرگوار! هر چه‌ زودتر خود را به‌ کوفه‌ برسان‌، مردم‌ منتظر شمایند، چون‌ امامی‌ به‌ جز شما ندارند. بنابراین‌ تعجیل‌ کن‌ و باز هم‌ تعجیل‌ کن‌! والسلام. <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص178؛ تاریخ طبری، ج5، ص353؛ ارشاد، ج2، ص380؛ الفتوح، ج5، ص29.</ref> امام‌ حسین (ع) پس‌ از  صحبت‌ با هانی‌ و سعید آخرین‌ فرستادگان‌ کوفه‌ برخاست‌ و بعد از خواندن دو رکعت‌ نماز بین‌ رکن‌ و مقام‌، از خداوند طلب‌ خیر نمود و در پاسخ‌ به‌ همه‌ نامه‌‌ها، نامه‌ای‌ نوشت‌ و همراه‌ مسلم‌ بن‌ عقیل‌ برای‌ مردم‌ کوفه‌ فرستاد. <ref>الاخبار الطوال، ص230؛ تاریخ طبری، ج5، ص353؛ ارشاد، ج2، ص380؛ الفتوح، ج5، ص31؛ مقاتل الطالبیین، ص99.</ref>
گفتار و کردار او در شب و روز عاشورا ایمان قوی و محبت شدید او را به خاندان پیامبر (ص) می‌رساند.
===شب عاشورا===
شب عاشورا و پس از سخنان مسلم بن عوسجه، سعید بن‌ عبدالله برخاست‌ و گرم و پرشور و حماسی سخن گفت‌ و اعلام وفاداری کرد: پسر رسول‌ خدا! به‌ خدا سوگند تو را رها نمی‌کنیم‌ تا آن‌که‌ خداوند شاهد باشد که‌ در غیاب‌ پیامبرش، حرمت‌ او را در وجود تو پاسداری‌ کردیم‌. اگر بدانم که کشته می‌شوم سپس زنده شده و سوزانده می‌شوم و پس از آن متلاشی شده و در هوا پراکنده می‌شوم تا هفتاد مرتبه، از تو جدا نمی‌شوم تا مرگ خود را در نزد تو ببینم. پس چگونه جنگ نکنم در حالی که این کشته شدن به کرامتی ابدی می‌انجامد. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص435؛ ارشاد، ج2، ص444. </ref>  
شب عاشورا و پس از سخنان مسلم بن عوسجه، سعید بن‌ عبدالله برخاست‌ و گرم و پرشور و حماسی سخن گفت‌ و اعلام وفاداری کرد: پسر رسول‌ خدا! به‌ خدا سوگند تو را رها نمی‌کنیم‌ تا آن‌که‌ خداوند شاهد باشد که‌ در غیاب‌ پیامبرش، حرمت‌ او را در وجود تو پاسداری‌ کردیم‌. اگر بدانم که کشته می‌شوم سپس زنده شده و سوزانده می‌شوم و پس از آن متلاشی شده و در هوا پراکنده می‌شوم تا هفتاد مرتبه، از تو جدا نمی‌شوم تا مرگ خود را در نزد تو ببینم. پس چگونه جنگ نکنم در حالی که این کشته شدن به کرامتی ابدی می‌انجامد. <ref>تاریخ طبری، ج5، ص435؛ ارشاد، ج2، ص444. </ref>  
 
===شهید نماز===
 
هنگام نماز ظهر عاشورا، او از جمله افرادی بود که جان خود را سپر امام حسین (ع) کرد تا آن حضرت آسیب نبیند و بتواند نماز را با نیمی از بازماندگان اصحاب و خاندانش به صورت نماز خوف به‌جای آورد. سعید و زهیر بن‌ قین‌ جلوی‌ امام‌ ‌حسین (ع) ایستادند تا اگر در نماز تیری‌ به‌ طرف‌ آن حضرت پرتاب ‌شد، به‌ ایشان‌ اصابت‌ نکند. اما در همین‌ مدت‌ کوتاه‌ هم‌ چندین‌ تیر از جانب‌ دشمن‌ به‌ سوی‌ امام‌ حسین (ع) پرتاب‌ شد که‌ سعید بن‌ عبدالله و زهیر بن‌ قین آن‌ها را به‌ جان‌ خریدند. سعید در اثر تیرهای‌ پیاپی‌ به‌ شهادت‌ رسید. او اینگونه‌ از جان‌ امام‌ حسین (ع) محافظت‌ کرد. لحظه‌ شهادت‌ رو به‌ سوی امام حسین (ع) نمود و گفت‌: ای‌ پسر پیامبر! آیا به عهد خود وفا کردم‌؟ حضرت‌ فرمود: آری‌! تو پیش‌ از من‌ به‌ بهشت‌ می‌روی‌. از من‌ به‌ پیامبر سلام‌ برسان‌ و بگو که‌ من‌ در پی‌ تو می‌آیم‌. آن‌گاه‌ سعید به‌ شهادت‌ رسید. <ref>انساب الاشراف، ج3، ص195؛ تاریخ طبری، ج5، ص441؛ ارشاد، ج2، ص454؛ بحار الانوار، ج45، ص21. </ref> او به هنگام شهادت حدود 50 سال سن داشت. در هنگام شهادت مردم کوفه را نفرین کرد و گفت: خداوند! همان‌گونه که قوم عاد و ثمود را لعنت کردی، اینان را لعنت کن.  
هنگام نماز ظهر عاشورا، او از جمله افرادی بود که جان خود را سپر امام کرد تا آن حضرت آسیب نبیند و بتواند نماز را با نیمی از بازماندگان اصحاب و خاندانش به صورت نماز خوف به‌جای آورد. سعید و زهیر بن‌ قین‌ جلوی‌ امام‌ ‌ایستادند تا اگر در نماز تیری‌ به‌ طرف‌ آن حضرت پرتاب ‌شد، به‌ ایشان‌ اصابت‌ نکند. اما در همین‌ مدت‌ کوتاه‌ هم‌ چندین‌ تیر از جانب‌ دشمن‌ به‌ سوی‌ امام‌ پرتاب‌ شدکه‌ سعید بن‌ عبدالله و زهیر بن‌ قین آن‌ها را به‌ جان‌ خریدند. سعید در اثر تیرهای‌ پیاپی‌ به‌ شهادت‌ رسید. او این‌گونه‌ از جان‌ امام‌ محافظت‌ کرد. لحظه‌ شهادت‌ رو به‌ سوی امام نمود و گفت‌: ای‌ پسر پیامبر! آیا به عهد خود وفا کردم‌؟ حضرت‌ فرمود: آری‌! تو پیش‌ از من‌ به‌ بهشت‌ می‌روی‌. از من‌ به‌ پیامبر سلام‌ برسان‌ و بگو که‌ من‌ در پی‌ تو می‌آیم‌. آن‌ گاه‌ سعید به‌ شهادت‌ رسید. <ref>انساب الاشراف، ج3، ص195؛ تاریخ طبری، ج5، ص441؛ ارشاد، ج2، ص454؛ بحار الانوار، ج45، ص21. </ref> او به هنگام شهادت حدود 50 سال سن داشت. در هنگام شهادت مردم کوفه را نفرین کرد و گفت: خداوند! همان‌گونه که قوم عاد و ثمود را لعنت کردی، اینان را لعنت کن.  
 
خدایا! سلام و درود مرا به پیامبرت برسان و درد و رنجی را که بر اثر زخم‌ها تحمل نمودم، به آن حضرت ابلاغ فرما.
خدایا! سلام و درود مرا به پیامبرت برسان و درد و رنجی را که بر اثر زخم‌ها تحمل نمودم، به آن حضرت ابلاغ فرما.
در بدن سعید به غیر از زخم شمشیر و نیزه، سیزده چوبه تیر یافتند.
در بدن سعید به غیر از زخم شمشیر و نیزه، سیزده چوبه تیر یافتند.


در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه به وی سلام داده و از حماسه و ایثار او ستایش شده است: ”السَّلامُ عَلَی سَعدِ بنِ عَبدِ اللهِ الحَنَفِی القائِلِ لِلحُسَینِ . . .فَقَد لَقَیتَ حِمامَکَ وَ واسَیتَ اِمامَکَ وَ لَقَیتَ مِنَ اللهِ الکَرامَةَ فِی دارِ المُقامَةِ حَشَرَنَا اللهُ مَعَکُم فِی اَعلَی عِلِّیینَ“ <ref>برای تفصیل بیشتر رک : انساب الاشراف، ج2، ص336-337؛ الاخبار الطوال، ص235-236؛ تاریخ طبری، ج5، ص353،419؛ الفتوح، ج5، ص42-43، 170؛ ارشاد، ج2، ص45-46، 96؛ مقاتل الطالبیین،ص100؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص214؛ الاعیان الشیعه، ج7، ص241؛ اللهوف، ص105-106؛ ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص125؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص103؛ بحار الانوار، ج45، ص72؛ منتهی الآمال، ج1، ص359؛ انصار الحسین (ع)، ص101-102؛ وسیله الدارین، ص146؛ تنقیح المقال، ج2، ص28؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج1، ص195، ج2، ص20؛ بحار الانوار، ج45، ص71،31؛ فرسان الهیجاء، ج1، ص157.</ref>


در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه به وی سلام داده و از حماسه و ایثار او ستایش شده است: ” السَّلامُ عَلَی سَعدِ بنِ عَبدِ اللهِ الحَنَفِی القائِلِ لِلحُسَینِ . . .فَقَد لَقَیتَ حِمامَکَ وَ واسَیتَ اِمامَکَ وَ لَقَیتَ مِنَ اللهِ الکَرامَةَ فِی دارِ المُقامَةِ حَشَرَنَا اللهُ مَعَکُم فِی اَعلَی عِلِّیینَ“ <ref>برای تفصیل بیشتر رک : انساب الاشراف، ج2، ص336-337؛ الاخبار الطوال، ص235-236؛ تاریخ طبری، ج5، ص353،419؛ الفتوح، ج5، ص42-43، 170؛ ارشاد، ج2، ص45-46، 96؛ مقاتل الطالبیین،ص100؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص214؛ الاعیان الشیعه، ج7، ص241؛ اللهوف، ص105-106؛ ابصار العین فی انصار الحسین (ع)، ص125؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص103؛ بحار الانوار، ج45، ص72؛ منتهی الآمال، ج1، ص359؛ انصار الحسین (ع)، ص101-102؛ وسیله الدارین، ص146؛ تنقیح المقال، ج2، ص28؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج1، ص195، ج2، ص20؛ بحار الانوار، ج45، ص71،31؛ فرسان الهیجاء، ج1، ص157.</ref>
سلام بر سعید بن عبدالله حنفی که وقتی حسین بن علی (ع) به او اجازه بازگشت از صحنه کربلا را داد، خطاب به امام حسین (ع) گفت: پسر رسول‌ خدا! به‌ خدا سوگند تو را رها نمی‌کنیم‌ تا آن‌که‌ خداوند شاهد باشد که‌ در غیاب‌ پیامبرش، حرمت‌ او را در وجود تو پاسداری‌ کردیم‌. اگر بدانم که کشته می‌شوم سپس زنده شده و سوزانده می‌شوم و پس از آن متلاشی شده و در هوا پراکنده می‌شوم تا هفتاد مرتبه، از تو جدا نمی‌شوم تا مرگ خود را در نزد تو ببینم. پس چگونه جنگ نکنم در حالی که این کشته شدن به کرامتی ابدی می‌انجامد. سلام بر تو که جان خویش در این راه دادی و امام خود را یاری کردی. از سوی خدا به کرامت و عزت رسیدی. خداوند ما را با شما شهیدان محشور کند و همراهی با شما در اعلی‌علیین را روزی ما کند.  
 
 
سلام بر سعید بن عبدالله حنفی که وقتی حسین بن علی (ع) به او اجازه بازگشت از صحنه کربلا را داد، خطاب به امام گفت: پسر رسول‌ خدا! به‌ خدا سوگند تو را رها نمی‌کنیم‌ تا آن‌که‌ خداوند شاهد باشد که‌ در غیاب‌ پیامبرش، حرمت‌ او را در وجود تو پاسداری‌ کردیم‌. اگر بدانم که کشته می‌شوم سپس زنده شده و سوزانده می‌شوم و پس از آن متلاشی شده و در هوا پراکنده می‌شوم تا هفتاد مرتبه، از تو جدا نمی‌شوم تا مرگ خود را در نزد تو ببینم. پس چگونه جنگ نکنم در حالی که این کشته شدن به کرامتی ابدی می‌انجامد. سلام بر تو که جان خویش در این راه دادی و امام خود را یاری کردی. از سوی خدا به کرامت و عزت رسیدی. خداوند ما را با شما شهیدان محشور کند و همراهی با شما در اعلی‌علیین را روزی ما کند.  
 
 
==منبع==
==منبع==
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 380-383.
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 380-383.
==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده: تاریخ]]
[[رده: تاریخ]]
[[رده: افراد]]
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهیدان کربلا]]
[[رده: شهید نماز]]
[[رده: شهید نماز]]
۱۰٬۰۷۲

ویرایش

منوی ناوبری