شبث‌ بن ربعی تمیمی یربوعی ریاحی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «شبث‌بن ربعی از اشراف و سرداران عرب و صاحب نقش‌های متضاد در حوادث مهم سده اول...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
شبث‌بن ربعی از اشراف و سرداران عرب و صاحب نقش‌های متضاد در حوادث مهم سده اول هجری است. وی دوران جاهلیت را درک کرد.<ref>- تاریخ طبری، ج6، ص43. </ref> نخستین یادکرد از او به سال 11 هجری باز می‌گردد که در خدمت سجاع دختر حارث‌بن سوید تمیمی، زنی که مدعی پیامبری بود، قرار گرفت.<ref>- ر.ک : المعارف، ص405؛ تاریخ طبری، ج3، ص274؛ التنبیه و الاشراف، ص285؛ الکامل فی التاریخ، ج2، ص15. </ref> هنگامی که ابوبکر نبرد با مرتدین را آغاز کرد، وی به مسلمانان پیوست. سپس در زمان خلیفه دوم عمربن خطّاب در فتوحات اسلامی شرکت نمود و در جنگ بویب در سال 13 هجری رهبری بنی‌حنظله را بر عهده داشت.<ref>- تاریخ طبری، ج3، ص464. </ref> به گفته عِجلی، شبث نخستین کسی بود که در قتل عثمان کمک کرد<ref>- تاریخ الثقات، ص214. </ref> و اما کمی بعد و در جنگ جمل از عایشه حمایت کرد.<ref>- تاریخ طبری، ج4، ص483؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص228. </ref> آن‌گاه در ذی‌الحجه سال 36 به عنوان نماینده امیرالمؤمنین‌ به همراه کسانی چون بشیربن عمرو انصاری و سعیدبن قیس هَمدانی به نزد معاویه رفت تا او را به سوی خدا و اطاعت و پیوستن به جماعت دعوت کند. پس از آنکه امام چاره‌ای جز جنگ در برابر خود ندید، او در صف امیرالمؤمنین‌ علی(ع) قرار داشت و به جنگ با سپاه معاویه پرداخت. امیرالمؤمنین‌ در جنگ صفین سرداران خود از جمله شبث را با دسته‌ای از لشکریان برای نبرد با سپاه شام گسیل می‌داشت.<ref>- وقعة صفین، ص195،187؛ تاریخ طبری، ج4، ص569؛ 573-574. </ref> 
'''شبث‌بن ربعی،''' از اشراف و سرداران عرب و صاحب نقش‌های متضاد در حوادث مهم سده اول هجری است. وی دوران جاهلیت را درک کرد.<ref>- تاریخ طبری، ج6، ص43. </ref>  


{{جعبه اطلاعات قاتل شهدای کربلا
|اطلاعات قاتل =
| تصویر        =
| توضیح تصویر  =
| نام کامل    =شبث‌بن ربعی
| کنیه        =
| لقب          =
| زادروز/زادگاه =
| محل زندگی    =
| نسب/قبیله    =
| خویشاوندان سرشناس  =
| تاریخ و مکان درگذشت=
| نحوه درگذشت=
| مدفن =
| اقدامات =
| انگیزه    =
| نقش‌های برجسته    =
| دیگر فعالیت‌ها  =
}}


در ماه محرم سال 37 هجری هنگامی‌که در اثنای جنگ صفین، امام علی(ع) و معاویه متارکه جنگ کردند، دو طرف فرستادگانی را به امید صلح نزد یکدیگر فرستادند. امیرالمؤمنین‌، عدی‌بن حاتم، یزیدبن قیس، شبث‌بن ربعی و زیادبن خصفه را سوی معاویه فرستاد،<ref>- وقعة صفین، ص197؛ تاریخ طبری، ج5، ص5؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص173. </ref> اما با پایان محرم جنگ دوباره آغاز شد و شبث‌بن ربعی ریاست دو قبیله عمرو و حنظله از خاندان‌های کوفه را به دستور امیرالمؤمنین‌ برعهده داشت.<ref>- وقعة صفین، ص205؛ الاخبار الطوال، ص171-172. </ref>


نخستین یادکرد از او به سال 11 هجری باز می‌گردد که در خدمت سجاع دختر حارث‌بن سوید تمیمی، زنی که مدعی پیامبری بود، قرار گرفت.<ref>- ر.ک : المعارف، ص405؛ تاریخ طبری، ج3، ص274؛ التنبیه و الاشراف، ص285؛ الکامل فی التاریخ، ج2، ص15. </ref> هنگامی که ابوبکر نبرد با مرتدین را آغاز کرد، وی به مسلمانان پیوست. سپس در زمان خلیفه دوم عمربن خطّاب در فتوحات اسلامی شرکت نمود و در جنگ بویب در سال 13 هجری رهبری بنی‌حنظله را بر عهده داشت.<ref>- تاریخ طبری، ج3، ص464. </ref> به گفته عِجلی، شبث نخستین کسی بود که در قتل عثمان کمک کرد<ref>- تاریخ الثقات، ص214. </ref> و اما کمی بعد و در جنگ جمل از عایشه حمایت کرد.<ref>- تاریخ طبری، ج4، ص483؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص228. </ref> آن‌گاه در ذی‌الحجه سال 36 به عنوان نماینده امیرالمؤمنین‌ به همراه کسانی چون بشیربن عمرو انصاری و سعیدبن قیس هَمدانی به نزد معاویه رفت تا او را به سوی خدا و اطاعت و پیوستن به جماعت دعوت کند. پس از آنکه امام چاره‌ای جز جنگ در برابر خود ندید، او در صف امام علی (ع) قرار داشت و به جنگ با سپاه معاویه پرداخت. امیرالمؤمنین‌ در جنگ صفین سرداران خود از جمله شبث را با دسته‌ای از لشکریان برای نبرد با سپاه شام گسیل می‌داشت.<ref>- وقعة صفین، ص195،187؛ تاریخ طبری، ج4، ص569؛ 573-574. </ref> 


پس از پایان جنگ در سال 37 هجری و بازگشت سپاه امام به کوفه، شبث یکی از بنیان‌گذاران جریان خوارج بود که به عنوان اعتراض به قضیه حکمیت همراه دوازده هزار نفر به قریه حروراء در نیم فرسخی کوفه رفتند. در آنجا خوارج، شبث را به امارت برگزیدند. امیرالمؤمنین‌ با آنان گفت‌وگو و محاجّه کرد. پس از سخنان امام همگی به کوفه بازگشتند.<ref>- ر.ک : تاریخ خلیفة بن خیاط، ص115؛ جمهرة النسب، ص217؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص191؛ تاریخ طبری، ج5، ص63-66؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص326-328.</ref> در گفتاری که از شبث نقل شده وی خود را نخستین کسی دانسته که ”حَروریّه“ را بنیان نهاد<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج11، ص665.</ref> اما خود توبه کرد و در نهروان در سپاه امیرالمؤمنین‌ فرماندهی میسره را برعهده داشت و علیه خوارج جنگید.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص85؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص345؛ الوافی بالوفیات، ج16، ص102.</ref>
 
 
در ماه محرم سال 37 هجری هنگامی‌که در اثنای جنگ صفین، امام علی (ع) و معاویه متارکه جنگ کردند، دو طرف فرستادگانی را به امید صلح نزد یکدیگر فرستادند. امیرالمؤمنین‌، عدی‌بن حاتم، یزیدبن قیس، شبث‌بن ربعی و زیادبن خصفه را سوی معاویه فرستاد،<ref>- وقعة صفین، ص197؛ تاریخ طبری، ج5، ص5؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص173. </ref> اما با پایان محرم جنگ دوباره آغاز شد و شبث‌بن ربعی ریاست دو قبیله عمرو و حنظله از خاندان‌های کوفه را به دستور امیرالمؤمنین‌ برعهده داشت.<ref>- وقعة صفین، ص205؛ الاخبار الطوال، ص171-172. </ref>
 
 
پس از پایان جنگ در سال 37 هجری و بازگشت سپاه امام به کوفه، شبث یکی از بنیان‌گذاران جریان خوارج بود که به عنوان اعتراض به قضیه حکمیت همراه دوازده هزار نفر به قریه حروراء در نیم فرسخی کوفه رفتند. در آنجا خوارج، شبث را به امارت برگزیدند. امیرالمؤمنین‌ با آنان گفت‌وگو و محاجّه کرد. پس از سخنان امام همگی به کوفه بازگشتند.<ref>- ر.ک : تاریخ خلیفة بن خیاط، ص115؛ جمهرة النسب، ص217؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص191؛ تاریخ طبری، ج5، ص63-66؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص326-328.</ref> در گفتاری که از شبث نقل شده وی خود را نخستین کسی دانسته که ”حَروریه“ را بنیان نهاد<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج11، ص665.</ref> اما خود توبه کرد و در نهروان در سپاه امیرالمؤمنین‌ فرماندهی میسره را برعهده داشت و علیه خوارج جنگید.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص85؛ الکامل فی التاریخ، ج3، ص345؛ الوافی بالوفیات، ج16، ص102.</ref>




خط ۱۱: خط ۳۵:




پس از شهادت امام حسن(ع) و مسلط شدن معاویه بر اوضاع، به او پیوست.
پس از شهادت امام حسن (ع) و مسلط شدن معاویه بر اوضاع، به او پیوست.




به روایت طبری هنگامی که معاویه زمام حکومت را به دست گرفت، او را به همراه سلیمان‌بن صُرَد خزاعی، حُجربن عَدی، ابن کَواء و عمروبن حَمِق در کوفه زیر نظر گرفت.<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص179.</ref> زمانی که زیاد بر ضد حُجربن عَدی(مقتول 51) از سران قریش شهادت گرفت، شبث نیز در زمره شهادت‌دهندگان بود.<ref>-  همان، ص269.</ref>
به روایت طبری هنگامی که معاویه زمام حکومت را به دست گرفت، او را به همراه سلیمان‌بن صُرَد خزاعی، حُجربن عَدی، ابن کَواء و عمروبن حَمِق در کوفه زیر نظر گرفت.<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص179.</ref> زمانی که زیاد بر ضد حُجربن عَدی (مقتول 51) از سران قریش شهادت گرفت، شبث نیز در زمره شهادت‌دهندگان بود.<ref>-  همان، ص269.</ref>




در دوران حکومت یزید، شبث جزء افراد فرصت‌طلب‌ و سودجویی‌ بود که‌ با سنجیدن‌ توازن‌ قوا موضع‌ خود را مشخص‌ می‌کردند وکفه‌ به‌ هر طرف‌ سنگین‌تر می‌شد به‌ آن‌ سمت‌ متمایل‌ می‌گردیدند. ‌ چون‌ دید مسلم‌بن‌ عقیل‌ در کوفه‌ پیشرفت‌ خوبی‌ دارد و نیروهای‌ امام‌ حسین‌(ع) هر روز بیشتر و متراکم‌تر می‌شوند، او و حجّاربن‌ ابجر عِجلی‌، یزیدبن‌ حارث‌بن‌ یزید شیبانی‌، عروة‌بن‌ قیس‌ احمسی‌، عمروبن‌ حجاج‌ زبیدی‌، محمدبن‌ عسیربن‌ عطاردبن‌ حاجب‌ تمیمی‌ و محمدبن عمیربن عبید از جمله بزرگان کوفه بودند که به امام‌ حسین‌(ع) نامه نوشتند و از او دعوت کردند که به کوفه بیاید. مضمون‌ نامه‌ چنین‌ بود: ” اما بعد! صحراها سبز شده‌ و میوه‌ها رسیده‌اند. بنابراین‌ اگر مشیّت‌ آن‌ پیشوای ‌گران‌قدر تعلق‌ گرفته‌ به‌ سوی‌ ما تشریف‌فرما شوید که‌ لشکری‌ آماده‌ و مجهز گوش‌ به‌ فرمان‌ شمایند. پس‌ هر چه ‌زودتر خود را به‌ کوفه‌ برسانید. درود و رحمت‌ خداوند بر تو و پدرت‌. والسلام‌. “<ref>-  الاخبار الطوال، ص 229؛ تاریخ طبری، ج5، ص353؛ الفتوح، ج5، ص30؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص20-21. </ref>
در دوران حکومت یزید، شبث جزء افراد فرصت‌طلب‌ و سودجویی‌ بود که‌ با سنجیدن‌ توازن‌ قوا موضع‌ خود را مشخص‌ می‌کردند وکفه‌ به‌ هر طرف‌ سنگین‌تر می‌شد به‌ آن‌ سمت‌ متمایل‌ می‌گردیدند. ‌چون‌ دید مسلم‌بن‌ عقیل‌ در کوفه‌ پیشرفت‌ خوبی‌ دارد و نیروهای‌ امام حسین (ع) هر روز بیشتر و متراکم‌تر می‌شوند، او و حجّاربن‌ ابجر عِجلی‌، یزیدبن‌ حارث‌بن‌ یزید شیبانی‌، عروة‌بن‌ قیس‌ احمسی‌، عمروبن‌ حجاج‌ زبیدی‌، محمدبن‌ عسیربن‌ عطاردبن‌ حاجب‌ تمیمی‌ و محمدبن عمیربن عبید از جمله بزرگان کوفه بودند که به امام حسین (ع) نامه نوشتند و از او دعوت کردند که به کوفه بیاید. مضمون‌ نامه‌ چنین‌ بود: ” اما بعد! صحراها سبز شده‌ و میوه‌ها رسیده‌اند. بنابراین‌ اگر مشیت‌ آن‌ پیشوای ‌گران‌قدر تعلق‌ گرفته‌ به‌ سوی‌ ما تشریف‌فرما شوید که‌ لشکری‌ آماده‌ و مجهز گوش‌ به‌ فرمان‌ شمایند. پس‌ هر چه ‌زودتر خود را به‌ کوفه‌ برسانید. درود و رحمت‌ خداوند بر تو و پدرت‌. والسلام‌. “<ref>-  الاخبار الطوال، ص 229؛ تاریخ طبری، ج5، ص353؛ الفتوح، ج5، ص30؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص20-21. </ref>




درباره نامه‌ نوشتن‌ این‌ قبیل‌ اشراف‌ باید گفت‌ هدف‌ آنان‌ این‌ بود که‌ او را وسیله‌ای‌ برای‌ بهره‌مند شدن‌ بیشتر از مال‌ دنیا قرار دهند و پس‌ از پیروزی‌ احتمالی‌ امام‌ حسین(ع) و یا حتی‌ برای‌ جذب‌ شیعیان‌ کوفه‌، از او استفاده‌ کنند. به هر حال با تسلط عبیدالله‌بن زیاد بر کوفه و به هنگام قیام مسلم‌بن عقیل در ذی‌الحجه سال 60 هجری شبث جزء کسانی بود که به عبیدالله‌بن زیاد پیوست و مردم را از همراهی با مسلم بیم داد و به دستور عبیدالله به جنگ با مسلم پرداخت و در صف مخالفان امام‌ حسین‌(ع) قرار گرفت.<ref>-  الاخبار الطوال، ص 239؛ تاریخ طبری، ج5، ص369-370،381؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص36،31. </ref> لیکن هنگام کشته شدن مسلم، خود و دیگران را به خاطر قتل مسلم مورد سرزنش قرار داد.
درباره نامه‌ نوشتن‌ این‌ قبیل‌ اشراف‌ باید گفت‌ هدف‌ آنان‌ این‌ بود که‌ او را وسیله‌ای‌ برای‌ بهره‌مند شدن‌ بیشتر از مال‌ دنیا قرار دهند و پس‌ از پیروزی‌ احتمالی‌ امام حسین (ع) و یا حتی‌ برای‌ جذب‌ شیعیان‌ کوفه‌، از او استفاده‌ کنند. به هر حال با تسلط عبیدالله‌بن زیاد بر کوفه و به هنگام قیام مسلم‌بن عقیل در ذی‌الحجه سال 60 هجری شبث جزء کسانی بود که به عبیدالله‌بن زیاد پیوست و مردم را از همراهی با مسلم بیم داد و به دستور عبیدالله به جنگ با مسلم پرداخت و در صف مخالفان امام حسین (ع) قرار گرفت.<ref>-  الاخبار الطوال، ص 239؛ تاریخ طبری، ج5، ص369-370،381؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص36،31. </ref> لیکن هنگام کشته شدن مسلم، خود و دیگران را به خاطر قتل مسلم مورد سرزنش قرار داد.




خط ۲۹: خط ۵۳:




صبح روز عاشورا، امام‌ حسین(ع) سران‌ سپاه‌ عمربن‌ سعد از جمله شبث‌بن‌ ربعی‌ را مورد خطاب‌ قرار داد که آیا شما برای‌ من‌ نامه‌ ننوشتید که‌: لشکری‌ آماده‌ و تجهیز شده‌ در اختیار توست، پس به سوی ما روانه شو‌؟ اینک‌ من‌ آمده‌ام‌! اگر آمدنم‌ را ناخوش‌ دارید، برمی‌گردم.<ref>- ر.ک : الامامه و السیاسه، ج2، ص6؛ تذکرة الخواص، ص219.</ref>
صبح روز عاشورا، امام حسین (ع) سران‌ سپاه‌ عمربن‌ سعد از جمله شبث‌بن‌ ربعی‌ را مورد خطاب‌ قرار داد که آیا شما برای‌ من‌ نامه‌ ننوشتید که‌: لشکری‌ آماده‌ و تجهیز شده‌ در اختیار توست، پس به سوی ما روانه شو‌؟ اینک‌ من‌ آمده‌ام‌! اگر آمدنم‌ را ناخوش‌ دارید، برمی‌گردم.<ref>- ر.ک : الامامه و السیاسه، ج2، ص6؛ تذکرة الخواص، ص219.</ref>




شبث که هرگز نتوانست بر دوگانگی شخصیت خویش غالب شود، اگر چه در شمار سپاه ابن‌سعد در کربلا حاضر شد و در قتل‌عام یاران امام‌ حسین(ع) مددکار کوفیان شد، با وجود این گفته می‌شود که شبث تمایلی به جنگ با امام‌ حسین‌(ع) نداشته و هنگامی که عمربن سعد از او خواست چون سواران عزرة‌بن‌ قیس از هر سو عقب می‌روند، با پیادگان و تیراندازان خود به جنگ سواران دلیر و سلحشور لشکر حسین برو، بهانه آورد و گفت: سبحان‌الله می‌خواهی پیر مضر و همه مردم شهر را با تیراندازان بفرستی، کسی را جز من نیافتی که برای اینکار بفرستی؟<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص436. </ref> روایت کرده‌اند که بعدها از شرکت در جنگ با امام‌ حسین‌(ع) نیز اظهار ندامت نموده بود. ابوزهیر اسدی گوید که شبث سال‌ها پس از واقعه کربلا، در زمان مصعب‌بن زبیر می‌گفت: خداوند هرگز به مردم این شهر خیری نخواهد داد و به راه هدایتشان نخواهد برد، در شگفت نمی‌شوید که ما در روزگار علی‌بن ابی‌طالب و پسرش به مدت پنج سال با آل‌ابوسفیان جنگیدیم، اما سرانجام همراه آل‌معاویه و پسر سمیه زانیه به پسر دیگرش که بهترین مردم روی زمین بود، حمله کردیم. این کار ما ضلالت بود و چه ضلالتی!<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص422،220، 436-437؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص60، 68-69. </ref>  
شبث که هرگز نتوانست بر دوگانگی شخصیت خویش غالب شود، اگر چه در شمار سپاه ابن‌سعد در کربلا حاضر شد و در قتل‌عام یاران امام حسین (ع) مددکار کوفیان شد، با وجود این گفته می‌شود که شبث تمایلی به جنگ با امام حسین (ع) نداشته و هنگامی که عمربن سعد از او خواست چون سواران عزرة‌بن‌ قیس از هر سو عقب می‌روند، با پیادگان و تیراندازان خود به جنگ سواران دلیر و سلحشور لشکر حسین برو، بهانه آورد و گفت: سبحان‌الله می‌خواهی پیر مضر و همه مردم شهر را با تیراندازان بفرستی، کسی را جز من نیافتی که برای اینکار بفرستی؟<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص436. </ref> روایت کرده‌اند که بعدها از شرکت در جنگ با امام حسین (ع) نیز اظهار ندامت نموده بود. ابوزهیر اسدی گوید که شبث سال‌ها پس از واقعه کربلا، در زمان مصعب‌بن زبیر می‌گفت: خداوند هرگز به مردم این شهر خیری نخواهد داد و به راه هدایتشان نخواهد برد، در شگفت نمی‌شوید که ما در روزگار علی‌بن ابی‌طالب و پسرش به مدت پنج سال با آل‌ابوسفیان جنگیدیم، اما سرانجام همراه آل‌معاویه و پسر سمیه زانیه به پسر دیگرش که بهترین مردم روی زمین بود، حمله کردیم. این کار ما ضلالت بود و چه ضلالتی!<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص422،220، 436-437؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص60، 68-69. </ref>  




خط ۳۸: خط ۶۲:




در روز عاشورا هنگامی که شمر به خیمه امام‌ حسین‌(ع) رسید و قصد آتش زدن خیمه و کشتن زنان و کودکان را داشت، شبث مانع او شد و به او گفت: ترساننده زنان شده‌ای؟<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص438؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص69. </ref>
در روز عاشورا هنگامی که شمر به خیمه امام حسین (ع) رسید و قصد آتش زدن خیمه و کشتن زنان و کودکان را داشت، شبث مانع او شد و به او گفت: ترساننده زنان شده‌ای؟<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص438؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص69. </ref>




خط ۴۷: خط ۷۱:




به هنگام قیام مختار ثقفی در روز چهارشنبه 13 ربیع الاول سال 66 هجری به خونخواهی امام‌ حسین‌(ع)، شبث جزو سرداران و مشاوران عبدالله‌بن مطیع والی کوفه بود و ابن‌مطیع او را با حدود سه هزار سپاهی به جنگ سپاهیان مختار به سوی سبخه(میدان بزرگ کوفه) فرستاد. او همچنین راشدبن ایاس‌بن مضارب را با چهار هزار نفر به منطقه مراد اعزام داشت. مختار هم نهصد نفر را به فرماندهی ابراهیم‌بن مالک اشتر برای مقابله با راشدبن ایاس و نعیم‌بن هبیره را با سیصدسوار و ششصد پیاده نظام علیه شبث فرستاد و یزیدبن انس اسدی را با نهصد نفر به عنوان مقدمةالجیش نعیم‌بن هبیره راهی عرصه نبرد کرد.
به هنگام قیام مختار ثقفی در روز چهارشنبه 13 ربیع الاول سال 66 هجری به خونخواهی امام حسین (ع)، شبث جزو سرداران و مشاوران عبدالله‌بن مطیع والی کوفه بود و ابن‌مطیع او را با حدود سه هزار سپاهی به جنگ سپاهیان مختار به سوی سبخه (میدان بزرگ کوفه) فرستاد. او همچنین راشدبن ایاس‌بن مضارب را با چهار هزار نفر به منطقه مراد اعزام داشت. مختار هم نهصد نفر را به فرماندهی ابراهیم‌بن مالک اشتر برای مقابله با راشدبن ایاس و نعیم‌بن هبیره را با سیصدسوار و ششصد پیاده نظام علیه شبث فرستاد و یزیدبن انس اسدی را با نهصد نفر به عنوان مقدمةالجیش نعیم‌بن هبیره راهی عرصه نبرد کرد.




خط ۵۳: خط ۷۷:




بنا به گفته طبری، هنگامی که مختار کرسی منسوب به امیرالمؤمنین‌ علی(ع) را به دست آورد، مردم را در مسجد جمع کرد و طی سخنانی آن را به صندوق بنی‌اسرائیل تشبیه نمود و مؤیدی بر حرکت خود مطرح کرد. در این هنگام شبث به‌پا خاسته و مُضَریان را از پذیرش سخنان او بازداشت.<ref>- ر.ک : همان، ص82-84. </ref>
بنا به گفته طبری، هنگامی که مختار کرسی منسوب به امام علی (ع) را به دست آورد، مردم را در مسجد جمع کرد و طی سخنانی آن را به صندوق بنی‌اسرائیل تشبیه نمود و مؤیدی بر حرکت خود مطرح کرد. در این هنگام شبث به‌پا خاسته و مُضَریان را از پذیرش سخنان او بازداشت.<ref>- ر.ک : همان، ص82-84. </ref>




خط ۶۲: خط ۸۶:




در همان جوّ متشنج کوفه، مختار سپاهی عظیم به فرماندهی ابراهیم‌بن مالک اشتر به سوی جبهه شام اعزام داشت.
در همان جوّ متشنج کوفه، مختار سپاهی عظیم به فرماندهی ابراهیم‌بن مالک اشتر به سوی جبهه شام اعزام داشت.




خط ۷۴: خط ۹۸:




پس از گفت‌وگوی بی‌نتیجه شبث با مختار، اشراف به سرکردگی شبث از این فرصت استثنایی استفاده کرده و به مخالفت با مختار پرداختند و تصمیم به جنگ با او گرفتند. ابراهیم‌بن مالک اشتر که برای جنگ با عبیدالله‌بن زیاد از کوفه خارج شده بود، با فرمان مختار برگشت. جنگ سختی درگرفت. اشراف سه گوشه مهم کوفه را اشغال کرده و نقاط استراتژیک آن را به دست گرفتند.<ref>- نحوه اشغال کوفه: میدان سبیع تحت اشغال عبدالرحمن‌بن قیس همدانی، میدان کناسه در دست شبث‌بن ربعی، میدان بشر تحت تسلط کعب‌بن ابی‌بشربن جریر، میدان مراد در دستان عمروبن حجاج زبیدی و حجاربن ابجر و یزیدبن حارث، میدان کنده تحت اشغال زحربن قیس جعفی و اسحاق‌بن محمدبن اشعث کندی، میدان مخنف تحت تصرف عبدالرحمن‌بن مخنف، میدان بنی‌سلوک تحت اشغال شمربن ذی‌الجوشن. ر.ک : انساب الاشراف، ج5، ص232-237؛ تاریخ طبری، ج6، ص43-49؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص231-234. </ref> ابراهیم با تدبیر خاص نظامی از دشت وسیع جلوی شهرکوفه(سبیع)که تحت اشغال عبدالرحمن‌بن قیس همدانی بود، حمله را آغاز کرد و خط مقدم مقاومت اشراف را در هم شکست و به مواضع قبیله مضر رسید.  
پس از گفت‌وگوی بی‌نتیجه شبث با مختار، اشراف به سرکردگی شبث از این فرصت استثنایی استفاده کرده و به مخالفت با مختار پرداختند و تصمیم به جنگ با او گرفتند. ابراهیم‌بن مالک اشتر که برای جنگ با عبیدالله‌بن زیاد از کوفه خارج شده بود، با فرمان مختار برگشت. جنگ سختی درگرفت. اشراف سه گوشه مهم کوفه را اشغال کرده و نقاط استراتژیک آن را به دست گرفتند.<ref>- نحوه اشغال کوفه: میدان سبیع تحت اشغال عبدالرحمن‌بن قیس همدانی، میدان کناسه در دست شبث‌بن ربعی، میدان بشر تحت تسلط کعب‌بن ابی‌بشربن جریر، میدان مراد در دستان عمروبن حجاج زبیدی و حجاربن ابجر و یزیدبن حارث، میدان کنده تحت اشغال زحربن قیس جعفی و اسحاق‌بن محمدبن اشعث کندی، میدان مخنف تحت تصرف عبدالرحمن‌بن مخنف، میدان بنی‌سلوک تحت اشغال شمربن ذی‌الجوشن. ر.ک : انساب الاشراف، ج5، ص232-237؛ تاریخ طبری، ج6، ص43-49؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص231-234. </ref> ابراهیم با تدبیر خاص نظامی از دشت وسیع جلوی شهر کوفه (سبیع) که تحت اشغال عبدالرحمن‌بن قیس همدانی بود، حمله را آغاز کرد و خط مقدم مقاومت اشراف را در هم شکست و به مواضع قبیله مضر رسید.  
در این نبرد، شبث از سران مُضَریان بود که در میدان کناسه می‌جنگید. پس از شکست شورشیان در میدان سبیع، نیروهای تحت فرماندهی شبث که با ابراهیم‌بن مالک اشتر وارد جنگ شده بودند، نیز منهزم و شکست خوردند.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج6، ص43-49؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص231-234. </ref> ابراهیم همچنان فاتحانه پیش می‌رفت و توانست غائله اشراف را به شدت سرکوب سازد. در این نبرد عده زیادی اسیر شدند.  
در این نبرد، شبث از سران مُضَریان بود که در میدان کناسه می‌جنگید. پس از شکست شورشیان در میدان سبیع، نیروهای تحت فرماندهی شبث که با ابراهیم‌بن مالک اشتر وارد جنگ شده بودند، نیز منهزم و شکست خوردند.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج6، ص43-49؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص231-234. </ref> ابراهیم همچنان فاتحانه پیش می‌رفت و توانست غائله اشراف را به شدت سرکوب سازد. در این نبرد عده زیادی اسیر شدند.  


خط ۸۵: خط ۱۰۹:




در دوران حکومت مصعب‌بن زبیر در عراق(67 هجری به بعد) شبث به جنگ با خوارج اَزارقه که در فارس و عراق شورش کرده بودند، رفت.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج6، ص123-124؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص283. </ref> به این ترتیب با سیاست‌پیشگی هر روز به رنگی در‌آمد.  
در دوران حکومت مصعب‌بن زبیر در عراق (67 هجری به بعد) شبث به جنگ با خوارج اَزارقه که در فارس و عراق شورش کرده بودند، رفت.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج6، ص123-124؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص283. </ref> به این ترتیب با سیاست‌پیشگی هر روز به رنگی در‌آمد.  




خط ۹۲: خط ۱۱۶:


ابن‌حجر مرگ وی را در حدود سال 70 هجری نوشته است<ref>- الاصابه فی تمییز الصحابه، ج2، ص163. </ref> که به نظر منطقی می‌نماید. اما پاره‌ای روایات دیگر آن را در حدود 80 یا 90 هجری نوشته‌اند.<ref>- الوافی بالوفیات، ج16، ص102.</ref> بنا به نقل ابن‌سعد گروههای متعددی بر سر جنازه او حاضر شدند و عزاداری کردند.<ref>- الطبقات الکبری، ج6، ص216. </ref>  
ابن‌حجر مرگ وی را در حدود سال 70 هجری نوشته است<ref>- الاصابه فی تمییز الصحابه، ج2، ص163. </ref> که به نظر منطقی می‌نماید. اما پاره‌ای روایات دیگر آن را در حدود 80 یا 90 هجری نوشته‌اند.<ref>- الوافی بالوفیات، ج16، ص102.</ref> بنا به نقل ابن‌سعد گروههای متعددی بر سر جنازه او حاضر شدند و عزاداری کردند.<ref>- الطبقات الکبری، ج6، ص216. </ref>  
شبث مسجدی در کوفه بنا کرده بود. امیرالمؤمنین‌ علی(ع) مردم را از خواندن نماز در پنج مسجد در کوفه منع فرمود که از جمله آنها مسجد شبث بود. گفته شده پس از واقعه کربلا، او مسجدش را تجدید بنا کرد.<ref>- الکافی، ج3، ص101، کتاب الصلاة، باب مساجد کوفه. </ref>
شبث مسجدی در کوفه بنا کرده بود. امام علی (ع) مردم را از خواندن نماز در پنج مسجد در کوفه منع فرمود که از جمله آنها مسجد شبث بود. گفته شده پس از واقعه کربلا، او مسجدش را تجدید بنا کرد.<ref>- الکافی، ج3، ص101، کتاب الصلاة، باب مساجد کوفه. </ref>




۱۰٬۰۷۲

ویرایش

منوی ناوبری