محمد شریف سعیدی
محمد شریف سعیدی فرزند سید علی به سال 1348 ه. ش در «المیتو» از توابع شهر جاغوری در ولایت غزنی افغانستان چشم به جهان گشود.
وی در حدود سال 1368 به ایران مهاجرت نمود. تحصیلات خود را در دروس حوزوی تا پایان سطح و آغاز خارج فقه و اصول در قم ادامه داد و تحصیلات عالیه کلاسیک خود را در مقطع کارشناسی در رشته‌ی علوم سیاسی در دانشگاه مفید قم به پایان برد.
از محمد شریف تاکنون دو مجموعه شعر به نام «وقتی کبوتر نیست» و «گزیده ادبیات معاصر» به چاپ رسیده است و یک مجموعه شعر از شاعران افغانی در رثای شهید عبد العلی مزاری به نام «تبر و باغ گل سرخ» را جمع آوری و به چاپ رسانده است.
در کارنامه فعالیت‌های مطبوعاتی وی، سردبیری دو هفته نامه «گلبانگ» و عضو هیئت تحریریه فصل نامه «درّ دری» به چشم می‌خورد.
محمد شریف هم اکنون مقیم کشور سوئد می‌باشد.
عطش معرکه:
| می‌دود اسبی با یال پریشان در باد | پشت زین خشم دگر دارد طوفان در باد | |
| مرد اگر داد زند صاعقه‌آسا اینک | از تب حنجره‌اش سوزد میدان در باد | |
| تیغ اگر در کف این کوه نباشد، اینک | می‌رود سبزترین جنگل ایمان در باد | |
| از شرار نفس سوخته‌اش، چون خورشید | شعله می‌گیرد گیسوی باران در باد | |
| تیر در حنجره‌ی تشنه کبود کودک | خونی از فرق افق ریخته افشان در باد | |
| تا نشیند عطش معرکه، اینک زینب | کوه ابری‌ست که می‌بارد باران در باد | |
| خیمه می‌سوزد و، طفلی که سراپا عطش است | می‌دود تلخ و بر افروخته دامان در باد | |
| رودها، مرثیه می‌خوانند از دلتنگی | آسمان نیز دریده‌ست گریبان در باد | |
| مرقدش، مشرق گل‌های فروزان بادا! | آن که جان داد چو فانوس فروزان در باد |
منابع
دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1666.