سلمان ساوجی‌

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۴۹ توسط T.ramezani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «ملک الشعراء، خواجه جمال الدّین سلمان ابن خواجه علاء الدّین محمّد مشهور به «س...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ملک الشعراء، خواجه جمال الدّین سلمان ابن خواجه علاء الدّین محمّد مشهور به «سلمان ساوجی» از بزرگترین شاعران و قصیده‌گویان قرن هشتم هجری و از غزل سرایانی است که حافظ او را «پادشاه ملک سخن» نامیده است.

در مورد تاریخ تولد او اختلاف است، از سال 692 تا سال 709 ه ق. دانسته‌اند. وی در خاندانی نسبتا سرشناس در شهر ساوه به دنیا آمد. پدرش اهل فضل و قلم بود و در علم سیاق مهارت داشت. ظهور سلمان در شعر و اشتهارش در این فن، پس از کسب مقدمات علوم و آموختن آداب دیوانی و علم سیاق، در اواخر عهد ایلخانیان و به هنگام وزارت غیاث الدّین محمّد (م 736 ق) بوده است. سلمان در آغاز کار خود، این وزیر ادب پرور را چند بار ستوده و قصیده‌ی معروف او موسوم به «بدایع الاسحار» در ستایش اوست. سلمان پس از برهم خوردن اساس سلطنت ایلخانان و مرگ ابو سعید به خدمت امرای جلایر پیوست. و در سال 740 قمری که شیخ حسن ایلکانی به استقلال سلطنت یافت، خدمت او را اختیار کرد و به همراه شیخ حسن ایلکانی و همسرش دلشاد خاتون به بغداد پایتخت ایلکانیان رفت و در آنجا سکونت گزید. و دوران شهرت و رواج کارش در آن شهر بود و سمت ملک الشعرایی دربار ایلکانی را داشت و مداح آنان بود. پس از مرگ شیخ حسن و همسرش (757 ق) سلمان در دربار سلطان اویس ایلکانی با سمت پیشین روزگار گذرانید. سلطان اویس که پیش از سلطنت تحت تعلیم و ارشاد سلمان قرار گرفته بود با همان چشم استادی در سلمان می‌نگریست و شاعر هم قصیده‌های متعددی در ستایش او سروده است. سلمان پس از سلطان اویس (م. 776) جانشین و فرزند او سلطان حسین را هم در چند قصیده مدح گفته است. سلمان علاوه بر وظیفه و مقررّی معینی که در دربار پادشاهان ایلکانی داشت، به فرمان اویس اقطاع‌هایی در حدود ری و ساوه نیز برای او معلوم گردید.

سلمان اواخر عمر خود به ساوه برگشت و در آنجا منزوی شد. در دوازدهم ماه صفر سال 778 ه ق در ملک خود درگذشت.

سلمان آخرین شاعر قصیده‌سرای بزرگ پس از حمله‌ی مغول است و در قصیده، سبک کمال الدّین اسماعیل اصفهانی و ظهیر فاریابی و انوری را تتبع کرده است. در دیوانش به چند قصیده‌ی زیبا در تحمید خداوند و نعت پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) بر می‌خوریم.

سلمان در غزل نیز از شاعران موفق است. فصاحت گفتار و مضمون‌یابی‌های او و آمیختن افکار عاشقانه و عارفانه در غزل باعث شده که در ردیف بهترین غزل سرایان قرن هشتم درآید. سلمان علاوه بر دیوان قصاید و غزلیات و مقطعات، دو مثنوی به نام «جمشید و خورشید» و «فراقنامه» دارد. دیوان او از نظر اشارات تاریخی دارای اهمیت بسیار است. مجموع شعرهای سلمان به حدود 11000 بیت از قصیده و غزل و قطعه و ترجیع و ترکیب و رباعی و مثنوی می‌رسد و او در همه‌ی این انواع استاد بود. [۱]


  1. دیوان سلمان ساوجی؛ مقدمه با تلخیص. دائرة المعارف تشیع. مجمع الفصحاء؛ ج 2، ص 19.
  2. رود: فرزند.
خواهشت آبست و ما می‌آوریم اینک به چشم‌ خاکسار آن کس، که با دریا به آبش ماجراست
بر لب رود [۲] علی تا آب دلجوی فرات‌ بسته شد زان روز باز افتاده آب از چشمهاست