رشید الدین و طواط
از شاعران و نویسندگان مشهور قرن ششم ه ق. است که در حدود سال 480 ه ق. در بلخ متولّد شد و جوانی را در فراگیری ادبیات در آن شهر گذراند و سپس به خدمت علاء الدّین اتسز خوارزمشاه درآمد و سی سال در دربار او صاحب دیوان انشا بود.
رشید در نظم و نثر فارسی و عربی مهارت کامل داشت. صنایع لفظی را در شعر بسیار مراعات کرده و قصاید وی همه مصنوع و مسجّع مرصّع است.
دیوان اشعاری به زبان فارسی و عربی دارد. از کتب مشهورش «حدائق السحر فی دقائق الشعر» در علم معانی و بیان است که بیشتر مطالب آن را از کتاب «ترجمان البلاغه» محمّد بن عمر رادویانی گرفته است. کتاب دیگرش «مطلوب کل طالب الامیر المؤمنین علی بن ابی طالب (ع)» میباشد. که ترجمهی صد سخن کوتاه از امام علی (ع) است که معروف به صد کلمه یا مطلوب کل است.
رشید الدّین علاوه بر قصاید و غزلیات، نامههایی به نام منشآت دارد.
وی پس از 93 سال زندگی در سال 573 ه ق. درگذشت. [۱]
فرزند حیدر است و خداوند مفخر استچون او کِراست مُنتسب امروز و مُکتسب | {{{2}}} |
تو به حرب اندر خرامیدی به کردار علیدر کف میمون تو تیغی بسان ذو الفقار | {{{2}}} |
فرزند حیدری تو و در نوک کِلک تویزدان نهاده معجزهی صد چو ذو الفقار [۲] | {{{2}}} |
با حملهی تو قلعه اموی را چه قدرخیبر چه پای دارد با مرد ذو الفقار [۳] | {{{2}}} |
خاندان طاهر پیغمبر اندر محنتاندغم خورد زین حال هر کش اعتقاد طاهر است | {{{2}}} | |
آن که دین را کرد نصرت ذو الفقار جدّ اودر مضیقی اوفتاده، بیمعین و ناصر است | {{{2}}} | |
تا شنیدم کز فلک آل پیمبر شاکیاندناکسم گر جان من از زندگانی شاکر است | {{{2}}} | |
نی به سوی هیچ عشرت سینهی من مایل استنی به روی هیچ راحت دیدهی من ناظر است | {{{2}}} | |
من کیم خود؟ کز برای این سبب در خلد عدنخسته روح کاظم است و رنجه جان باقر است | {{{2}}} |
ای صدرِ آل حیدر اگر غایبم ز تواندر دلم محبت صدر تو حاضر است | {{{2}}} |
آنچ آمدست بر تنم از چرخ نامدستاز دودهی معاویه بر آل بوتراب | {{{2}}} |
چون تو بودی به دانش و مردیدر زمانه چو حیدر کرار | {{{2}}} | |
رفت فرزند تو به عاشوراچون حسین علی به دار قرار | {{{2}}} |
هست ارواح انبیا در خلدبر ارواح انبیا رفتی | {{{2}}} | |
مصطفی جد تست پس تو مگرگه به نزدیک مصطفی رفتی | {{{2}}} | |
فرع زهرا و مرتضی بودیبر زهرا و مرتضی رفتی | {{{2}}} |
در خون من مشو، که به خون شستهام دو رخبیتو، به حق خون شهیدان کربلا [۴] | {{{2}}} |
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 750-751.