احمد دحبور
وی از شعرای معروف معاصر فلسطینی است که اکثر اشعار او به قضیهی فلسطین میپردازد. او مجموعه شعری بزرگ دارد که از انتشارات دار العودة بیروت میباشد.
آت، و یسبقنی هوای آت، و تسبقنی یدای آت علی عطشی، و فی زّوادتی تمر النّخیل فلیخرج الماء الدّفین إلیّ، و لیکن الدّلیل یا کربلاء تلمّسی وجهی بمائک، تکشفی عطش القتیل و نری علی جرح الجبین أمانة تملی خطای و تری خطای قیل: الوصول الیک معجزة و قیل: الأرض مغلقة ... [۱]
(جنگاور فلسطینی کربلا را به تحدّی میطلبد و از جراحت خویش اینچنین سخن میگوید):
ای کربلا! بیا و بر من سبقت بگیر!
بیا و بر دست من سبقت بگیر!
بیا و بر عطش من سبقت بگیر! و برای من آب گوارا طلب کن!
ای کربلا! صورت مرا با آبت تر کن و این عطش مرگآور را از من برطرف کن.
بر پیشانی من زخمی دیده میشود که هیچگاه بهبودی نمییابد.
گفته شده که رسیدن به سرزمین کربلا معجزه است و زمینش بسته است. (در حالیکه چنین نیست فلسطین کربلای دیگری است.)
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص: 690.
پی نوشت
- ↑ أجراس کربلاء؛ ص 38.