خالد بن معدان طائی
از فضلای تابعین اهل صلاح و درستکاری و در پیروی از امیر المؤمنین علی (ع) اهتمام داشته است. هنگامیکه «خرّیت بن راشد ناجی»[۱] همراه قوم خود بنی ناجیه شورش کرد، امیر المؤمنین علی (ع) ابتدا زیاد بن حفصه را به سرکوبی آنها فرستادند و سپس معقل بن قیس را به این کار مأموریت دادند. امام آنگاه به ابن عبّاس [۲] چنین نوشتند: «امّا بعد؛ پس مردی که با صلابت و دلاوری و معروف به شایستگی باشد، به فرماندهی دو هزار تن از اهل بصره بفرست تا به معقل بن قیس پیوندد و چون از بصره خارج شود امیر و فرماندهی یاران خود باشد تا به معقل برسد، وقتی به معقل رسید او فرماندهی هر دو گروه خواهد بود باید که از او بپذیرد و فرمانبرداری کند و مخالفتش ننمایند ...» ابن عبّاس برای این مأموریت خالد بن معدان را برگزید، و خالد طبق دستور عمل کرد.
خالد بن معدان از بعضی صحابه همچون ابن عبّاس و زاذان و معاذ بن جبل روایت کرده است. [۳]
گفتهاند که خالد هنگام ورود اسیران اهل بیت (ع) و سرهای مطهّر شهیدان به شام این ابیات را در رثای شهدا سروده است:
جاؤوا برأسک یابن بنت محمّدمترّ ملا بدمائه ترمیلا
و کأنّما بک یابن بنت محمّدقتلوا جهارا عامدین رسولا
قتلوک عطشانا و لما یرقبوافی قتلک التنزیل و التأویلا
و یکبّرون بأن قتلت و انّماقتلوا بک التکبیر و التهلیلا [۴]
ای پسر دختر پیامبر (ص) سرت را غرق در خون آوردند. گویی با کشتن تو، آنان آشکارا پیامبرت را کشتهاند.
تو را تشنه کشتند و در قتل تو پروایی از قرآن و از تنزیل و تأویل نداشتند.
آنانکه تو را کشتهاند، برای کشتنت تکبیر میگویند، حقیقت این است که با قتل تو تکبیر- اللّه اکبر- و تهلیل- لا اله الّا اللّه- را کشتهاند.
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص:98.