خدیجه
خدیجه بنت خُوَیلد از قبیه قریش، نخستین همسر پیامبر اسلام(ص) و نخستین زن مسلمان است.
تبارشناسی
خدیجه دختر خُوَیلد بن اسد و فاطمه بنت زائدة ابن اصم، از قبیله قریش بود.[۱]
زندگینامه
از دوران کودکی و نوجوانی خدیجه(س)، تا هنگام ازدواج با پیامبر(ص) و حتی بعد از آن، اطلاعات اندکی در دست است و بخشی از اخبار تاریخی درباره احوال ایشان دارای اختلاف نظر است.[۲]
ازدواج
در مورد ازدواج دو نوع نقل وجود دارد:
بیشتر منابع، نقل میکنند؛ خدیجه(س) قبل از ازدواج با پیامبر(ص)، دو بار ازدواج کرد. در ترتیب این ازدواجها اختلاف هست.[۳]
برخی دیگر به استناد شواهدی، ازدواجهای خدیجه(س) پیش از وصلت با پیامبر را رد کرده و آوردهاند، خدیجه(س) موقع ازدواج با پیامبر(ص) دوشیزه بود و کسانی که بهعنوان فرزندان او از دو همسر قبلیاش نامبردار شدهاند، خواهرزادههایش بودهاند که تحت سرپرستی مالی و عاطفی او قرار داشتند.[۴]
فرزندان
در شمار فرزندان خدیجه(س) (۳ یا ۴ فرزند) و نام آنها اختلاف است.[۵]
خدیجه از ابوهاله، صاحب پسرانی به نامهای حارث ، هند[۶] و دختری به نام زینب[۷] شد.
معروفترین فرزند او از این ازدواجها هند بن ابیهاله بود که خدیجه را به سبب او «امهند» میخواندند. بعدها هند در زمره صحابه رسول خدا(ص) در آمد. هند مسلمان شد و در جنگ بدر یا احد حضور یافت و نیز در جنگ جمل در رکاب علی(ع) بود که به شهادت رسید.[۸]
تجارت
خدیجه(س) پیش از ظهور اسلام نیز به سبب فضایل و کمالاتش شخصیتی برجسته و قابل احترام به شمار میرفت.[۹] افزون برآن، وی یکی از تاجران و ثروتمندان مشهور عرب بود و با اشخاص معتمد بهعنوان کاروانسالار قرارداد مضاربه میبست تا از سوی او به تجارت بپردازند.[۱۰]
همکاری با پیامبر
درباره همکاری محمد(ص) و خدیجه(س) در تجارت، گفتهاند: ابوطالب به خدیجه پیشنهاد داد که محمد(ص) سرپرستی کاروان او را در سفری تجارتی بر عهده گیرد و از این طریق سودی هم نصیب او شود و خدیجه هم پذیرفت.[۱۱]
به روایت دیگر این همکاری به پیشنهاد شخص خدیجه روی داد؛ یعنی خدیجه به سبب فضایل محمد(ص) بدو پیشنهاد همکاری داد و محمد(ص) پذیرفت و با کاروان خدیجه برای تجارت رهسپار شام شد.[۱۲]
ازدواج با پیامبر
به روایتی خدیجه پس از سفر تجاری خود به پیامبر(ص) پیشنهاد ازدواج داد و گفت که به سبب خویشاوندی، شخصیت، امانتداری، خوشاخلاقی و راستگویی محمد(ص) در میان قوم خواهان او شده است.[۱۳] براساس روایتی دیگر، او به وساطت زنی به نام نفیسه، دختر مُنیه از پیامبر(ص) خواستگاری کرد.[۱۴] در منابع آمدهاست که در این هنگام، خدیجه ثروتمندترین و شریفترین زن قریش بود و هرکس آرزو داشت که با او ازدواج کند.[۱۵]
پیامبر(ص) موضوع را به عموهایش خبر داد. حمزه بن عبدالمطلب، و به روایتی ابوطالب برای خواستگاری از خدیجه نزد خویلد، پدر خدیجه رفتند. پس از جلب موافقت او، ازدواج پیامبر(ص) با خدیجه صورت گرفت.[۱۶] اما بنابر قولِ مشهور، در آن زمان پدر خدیجه درگذشته بود و عمرو بن اسد، عموی خدیجه و بنابر قولی، عمرو، برادر خدیجه، وکیل او در این ازدواج بوده است.[۱۷]
فرزندان خدیجه(س) و محمد(ص)
پیامبر اسلام(ص) از خدیجه صاحب چندین فرزند شد. همه فرزندان پیامبر(ص) بهجز ابراهیم (که از ماریۀ قبطیه بود) از خدیجهاند[۱۸] که عبارتاند از قاسم، عبدالله (که به طیب و طاهر مشهور بودهاست)، رقیه، زینب، ام کلثوم و فاطمه(س).[۱۹] برخی از منابع نیز طیب و طاهر را نام دو فرزند پیامبر(ص) دانسته و از این رو، برای پیامبر(ص) ۳ پسر از خدیجه یاد کردهاند که این قول به نظر درست نمیآید.[۲۰] پسران پیامبر در خردسالی جملگی از دنیا رفتند؛ اما دختران همراه پیامبر(ص) مهاجرت کردند.[۲۱]
سن خدیجه(س)
درباره سن خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) دیدگاههای مختلفی از ۲۵ سال تا ۴۶ سال مطرح شده است. بسیاری سن خدیجه(س) را هنگام ازدواج با پیامبر(ص)، ۴۰ سال دانستهاند. [1] مسعودی نیز احتمال سنی غیر از این را، از دیگران مطرح میداند. [2]
برخی از منابع تاریخی نیز سن ازدواج خدیجه(س) با پیامبر(ص) را ۲۵ سال [3] و برخی دیگر، ۲۸ [4] ، ۳۰ [5]، ۳۵ [6]، ۴۴ [7]، ۴۵ [8]، ۴۶ سال [9]دانستهاند.
بررسیها برای دست یافتن به سن دقیق حضرت خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) دشوار است. با این وصف با در نظر گرفتن این که مدت زندگی مشترک پیامبر(ص) با خدیجه(س) ۲۵ سال بوده است(۱۵ سال، قبل از بعثت [10] و ۱۰ سال، بعد از بعثت)، و منابع تاریخی نیز سن خدیجه(س) هنگام وفات را ۶۵ سال یا بنابر ترجیح «بیهقی» ۵۰ سال گفته اند، به احتمال قوی سن خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر(ص) مطابق با یکی از دوقولِ ۴۰ یا ۲۵سال بوده است. اگر خدیجه(س) هنگام رحلت، ۵۰ ساله بوده، هنگام ازدواج باید ۲۵ ساله بوده باشد، نظری که برخی محققان آن را ترجیح داده اند.[11] از آنجا که این قول در منابع وفور ندارد، پذیرش آن اندکی دشوار است، اما توجه به این نکته که قاسم فرزند پیامبر(ص) از خدیجه(س)، بعد از بعثت از دنیا رفته است، [12] بدان معنی است که قاسم باید حداقل در ۵۵ سالگی خدیجه(س) یا بعد از آن به دنیا آمده باشد که محتمل و پذیرفتنی نیست.
این نظر به ضمیمه دیدگاه علمای شیعه که خدیجه(س) را هنگام ازدواج با پیامبر(ص) عذراء (دوشیزه )دانستهاند [13] تقویت میشود. زیرا بعید به نظر میرسد زنی همچون خدیجه(س) با مقام و مکنت خود در قریش تا ۴۰ سالگی ازدواج نکرده باشد. با این وصف به نظر میرسد سن خدیجه(س) هنگام ازدواج نباید از ۲۵ یا ۲۸ سال بیشتر بوده باشد.[14]
اسلام آوردن
خدیجه نخستین فرد و یا نخستین زنی دانستهشدهاست که به پیامبر (ص) ایمان آورد (نک: ابنهشام، ۱ / ۲۷۴؛ ابنحبیب، ۴۰۸؛ ابنعبدالبر، ۴ / ۱۸۱۹-۱۸۲۰، ۱۸۲۱؛ ابنقدامه، ۷۱، ۱۲۰). در نخستین روزهای بعثت، که هنوز پیامبر (ص) پیروانی نداشت، خدیجه همراه امام علی (ع) در کنار آن حضرت به نماز میایستاد و این عمل نخستین مظهر تجلی دینداری در تاریخ اسلام به شمار میرود (نک: ابناثیر، الکامل، ۵ / ۵۳۷؛ ابنکثیر، البدایة، ۶ / ۱۵-۱۶).
شعب ابی طالب
خدیجه در شعب ابوطالب که پیامبر اسلام (ص) و پیروانش در محاصرۀ اقتصادی قریش بودند، همراه پیامبر (ص) بود و در تأمین نیازهای غذایی مسلمانان توسط برادرزادهاش، حکیم بن حزام نقش مهمی داشت (نک: طبری، ۲ / ۷۴؛ ابنقدامه، ۵۶-۶۳؛ نیز مونس، ۳۱۶-۳۱۷)؛ اما اندک زمانی پس از لغو حصر اقتصادی و خروج پیامبر (ص) و پیروانش از شعب، خدیجه درگذشت (ابناثیر، همان، ۲ / ۹۰؛ ابنمنظور، ۲ / ۲۷۵).
وفات
دربارۀ تاریخ وفات او در منابع اتفاق نظر وجود ندارد، اما روایتی که وفات او را سال سوم پیش از هجرت دانسته است، مقبولتر به نظر میرسد (نک: ابنهشام، ۲ / ۶۴؛ ابنسعد، ۱ / ۲۱۱؛ ابنحبیب، ۱۰؛ ابنجوزی، المنتظم، ۳ / ۱۱؛ ابناثیر، همان، ۲ / ۹۰-۹۱؛ یعقوبی، ۱ / ۳۵۴؛ ابنعبدالبر، ۴ / ۱۸۲۵؛ ابنقدامه، ۶۳، ۷۳؛ ابناثیر، اسد، ۵ / ۴۳۹؛ ذهبی، ۲ / ۱۱۲، ۱۱۷؛ صفدی، همانجا؛ ابنکثیر، السیرة ... ، ۲ / ۱۲۲، ۱۳۲). بیشتر منابع سن او را هنگام مرگ در حدود ۶۵ سال دانستهاند (ابنسعد، ۱ / ۱۲۵؛ یعقوبی، همانجا؛ ابنعبدالبر، ۴ / ۱۸۱۸؛ ابنقدامه، ۷۱؛ ذهبی، ۲ / ۱۱۱-۱۱۲؛ صفدی، ۱۳ / ۲۹۵).
خدیجه در قبرستان حجون دفن شد (ابنقدامه، ۷۳؛ ذهبی، همانجا) و پیامبر (ص) به دست خود او را در قبر گذاشت؛ اما چون نماز میت هنوز واجب نشده بود، بر او نماز نگزارد (ابنجوزی، صفة ... ، ۲ / ۹؛ ابنمنظور، ۲ / ۲۷۵). پیامبر (ص) آن سال را به سبب فوت ابوطالب و خدیجه «عام الحُزن» نامید (مقریزی، ۱ / ۴۵). در حال حاضر نیز قبر خدیجه در همان مکان که به قبرستان معلاة یا حجون معروف است، قرار دارد. اما وهابیها گنبدی را که بر فراز قبر او ساخته شده بود، تخریب کردهاند (نک: عبده، ۱۶۱-۱۶۳، ۱۸۲، ۱۸۷).
اوصاف شخصیتی
در منابع احادیث از پیامبر (ص) در وصف خدیجه آمدهاست که بیانگر جایگاه والای او نزد آن حضرت است. در حدیثی خدیجه یکی از ۴ بانویی دانستهشدهاست که بهترین زنان دو عالم یا بهترین زنان بهشتاند (ابنعبدالبر، ۴ / ۱۸۲۱-۱۸۲۳؛ ابنقدامه، ۷۲؛ ابناثیر، اسد، ۵ / ۴۳۷). پیامبر (ص) خدیجه را به داشتن خانهای از نی در بهشت بشارت دادهاست که در آن هیچ غم و اندوهی نیست (ابنهشام، ۱ / ۲۷۴؛ یعقوبی، ۱ / ۳۵۴؛ ابنجوزی، صفة، ۲ / ۷- ۸). همچنین در حدیثی آمدهاست که پیامبر (ص) سلام خدا را از جانب جبرئیل به او ابلاغ فرمودند (ابنهشام، ۱ / ۲۷۵؛ ابنعبدالبر، ۴ / ۱۸۲۱؛ ذهبی، ۲ / ۱۱۶).
امام حسین(ع) و خدیجه(س)
گریه امام حسین(ع) در مزار خدیجه
امام حسین(ع) بیست و پنج بار پیاده از مدینه به مکه برای انجام مراسم حج و عمره مسافرت کرد، روایت شده در یکی از سفرها انس بن مالک همراه آن حضرت بود، او می گوید: امام حسین(ع) کنار مرقد خدیجه آمد و در آنجا گریه کرد و به مناجات با خدا نشست. (مناقب آل ابیطالب، ج 4، ص 69، بحار، ج 44، ص 193.)
فخر ورزیدن به خدیجه در روز عاشورا
امام حسین (ع) در واقعه عاشورا در کربلا در مقابل سپاه شام به مادربزرگشان حضرت خدیجه (س) فخر میورزیدند که اولین زن مسلمان بود و در اولین سخنانشان با لشکر عمرسعد فرمودند: «از خدا بترسید و دست خود را به خون من نیالایید که کشتن من و هتک حرمتم بر شما روا نیست، من فرزند دختر پیامبر شمایم و جدهام خدیجه (س)، همسر پیامبر شماست. (مجلسی، بحار الانوار، ج44، ص318.)
ذکر نام خدیجه در شام
امام سجاد(ع) در خطبهاش در مجلس یزید در دمشق بعد از واقعه عاشورا، خود را فرزند بانوی بزرگ اسلام، خدیجه (س) میدانست. (مجلسی، بحار الانوار، ج45، ص174.) همچنین زبیر بن عوام در مباحثه با ابن عباس عمهاش خدیجه (س) را مایه مباهات خویش میدانست. (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج9، ص325، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره 13851387/ 19651967، چاپ افست بیروت (بیتا).)
پیوند به بیرون
https://www.cgie.org.ir/fa/article/240840/%D8%AE%D8%AF%DB%8C%D8%AC%D9%87
https://rch.ac.ir/article/Details/8471
- ↑ ابنهشام، ۱ / ۲۱۴؛ ابنسعد، ۱ / ۱۳۳؛ زبیری، ۲۳۰.
- ↑ ر.ک: ادامه مقاله.
- ↑ ر.ک: به ابنعبدالبرّ، ج ۴، ص ۱۸۱۷؛ طبرسی، ۱۴۱۷، ج ۱، ص ۲۷۴؛ طبری، ص ۱۱؛ دمیاطی، ص ۳۲.
- ↑ ر.ک: به کوفی، ج ۱، ص ۶۴۷۰؛ ابن شهر آشوب، ج ۱، ص ۱۳۸؛ عاملی، ج ۲، ص ۱۲۱-۱۲۹.
- ↑ ر.ک: ابنهشام، ۴ / ۲۹۱؛ ابنقتیبه، ۱۳۳.
- ↑ ابن کلبی، ج ۱، ص ۲۷۹؛ ابن سعد، ج ۸، ص ۱۵؛ ابن حزم، ص ۳۲؛ دمیاطی، ص ۳۱)، طاهر و هاله (ابن کلبی، ج ۱، ص ۲۷۹؛ سهیلی، ج ۲، ص ۲۴۶.
- ↑ ابن حزم، ص ۳۲؛ نویری، ج ۱۸، ص ۱۷۱.
- ↑ نک: کلبی، ۲۶۹؛ ابناثیر، الکامل، ۳ / ۲۶۳؛ ابنکثیر، البدایة ... ، ۶ / ۲۵؛ ابنحجر، ۴ / ۲۸۲.
- ↑ ابنعبدالبر، ۴ / ۱۸۱۷؛ ابنعساکر، ۳ / ۱۳۱؛ ابنقدامه، ۷۱؛ ذهبی، ۲ / ۱۱۱.
- ↑ ابنهشام، ۱ / ۲۱۲-۲۱۳؛ طبری، ۲ / ۳۴.
- ↑ ابنسعد، ۱ / ۱۲۹-۱۳۰؛ بلاذری، ۱ / ۹۷؛ ابنجوزی، المنتظم، ۲ / ۳۱۳-۳۱۴.
- ↑ ابنهشام، ۱ / ۲۱۳؛ ابناثیر، اسد ... ، ۵ / ۴۳۵؛ قس: طبری، ۲ / ۳۵-۳۶؛ یعقوبی، ۱ / ۳۴۱.
- ↑ ابنهشام، ۱ / ۲۱۳-۲۱۴؛ ابناثیر، الکامل، ۲ / ۳۹-۴۰.
- ↑ بلاذری، ۱ / ۹۸؛ ابنحجر، ۴ / ۲۸۲.
- ↑ ابنهشام، ۱ / ۲۱۳-۲۱۴؛ طبری، ۲ / ۳۵-۳۶؛ ابنجوزی، المنتظم، ۲ / ۳۱۴.
- ↑ ابنهشام، ۱ / ۲۱۵؛ بلاذری، ۱ / ۹۷؛ طبری ۲ / ۳۵-۳۶، نیز ابناثیر، اسد، ۵ / ۴۳۵.
- ↑ نک: کلبی، ۷۴؛ ابنهشام، ۴ / ۲۹۱؛ ابنسعد، ۱ / ۱۳۳؛ زبیری، ۲۰۷؛ ابنحبیب، ۷۸؛ بلاذری، ۱ / ۹۸؛ یعقوبی، ۱ / ۳۴۱؛ ابندرید، ۹۲؛ روایات دیگر را، نک: ابنسعد، ۱ / ۱۳۲-۱۳۳؛ ابنجوزی، المنتظم، ۲ / ۳۱۶؛ درباره ایجاد علاقه میان محمد(ص) و خدیجه، نک: یعقوبی، ۱ / ۳۴۰-۳۴۱.
- ↑ ابنهشام، ۱ / ۲۱۵، ۲۱۶؛ زبیری، ۲۱؛ ابنقتیبه، ۱۳۲؛ ابنکثیر، السیرة، ۲ / ۱۳۶.
- ↑ ابنسعد، ۱ / ۱۳۳؛ زبیری، همانجا، نیز ۲۳۱؛ ابنحبیب، ۷۹؛ ابنقتیبه، ۱۴۱؛ ابنحزم، ۱۶؛ ابنعساکر، ۳ / ۱۳۱.
- ↑ نک: ابنهشام، ۱ / ۲۱۵؛ یعقوبی، ۱ / ۳۴۰؛ روایات دیگر را، نک: ابنجوزی، المنتظم، ۲ / ۳۱۶-۳۱۷؛ ابناثیر، اسد، ۵ / ۴۳۶.
- ↑ ابنهشام، ۱ / ۲۱۶، ۲ / ۲۹۳؛ ابنعساکر، ۳ / ۱۴۲.