تعزیه

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۴ توسط Kashani (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تعزیه در زبان اردو تعزیه به معانی تربت، ضریح و عمارتِ روضه، و «تعزیه‌دار» به معنای ماتم‌دار و سینه‌زنی‌ کردن (اردو دائرةالمعارف...، 6 /455)، سازندۀ تعزیه و سازندۀ علامت شبیه برای سوگواری، و سینه‌زن و عزادار (چوهدری، 174) و در بنگال به معنای محمل شتر یا عماری فیل (اردو دائرةالمعارف، همانجا) به‌کار می‌رود (برای معانی دیگر تعزیه و واژه‌های ترکیبی تعزیه در زبان اردو، نک‍‍: مهذّب اللغات، 3 /271-272؛ اردو لغت، 5/295؛ «لغت‌نامه...»، 327).

در هند و برخی حوزه‌های جغرافیایی-فرهنگی دیگر جهان، مانند عراق، تعزیه به تابوت‌واره یا هیکلی تمثیلی از گور، ضریح، گنبد و بارگاه امام‌ حسین (ع) در کربلا گفته می‌شود. این صندوق تمثیلی را در شمال هند «تعزیه»، و در جنوب هند «تابوت» می‌نامند (هالیستر، 166؛EI1، همانجا؛ نیز نک‍‍: ER, XIV/359; EI2).

ساختمان، شکل، جنس، اندازه و نوع آرایه‌ها و نقش و نگارهای تزیینی تابوت‌واره‌های تعزیه در هر سرزمین و شهر و ناحیه با هم فرق می‌کنند. نظام باورهای مردم شیعۀ هر حوزۀ فرهنگی و تأثیرپذیری از فرهنگهای دیگر، به‌ویژه از گروههای قومی-مذهبی مجاور خود، به نحوی آشکار در چگونگی شکل ساختمان و آرایه‌بندی تعزیه‌ها و در شیوه و رسم عزاداری و تعزیه‌گردانی اثر بخشیده است. تعزیه‌هایی که در بخشهایی از میان‌رودان (بین‌النهرین)، مانند کربلا رایج است، معمولاً به شکل صندوقی مربع یا مربع مستطیل با سقفی دوشیبی یا تخت و تقریباً شبیه ضریح زیارتگاه و به اندازه‌های بزرگ و کوچک ساخته شده‌اند.

ستخوان‌بندی و دیواره‌ها و سقف این تعزیه‌ها بیشتر از چوب، و ستونهای آنها گاهی از فلز است. رویۀ دیواره و سقف آنها کنده‌کاری شده، و با کاغذهای رنگین و گل و بته‌های کاغذی زرین و نقره‌ای پوشیده، و روی برخی از آنها شعرهای مذهبی نوشته شده است. برخی از تعزیه‌ها را نیز ساده و بی‌نقش و نگار می‌سازند و درمحرم آنها را با روکش شال یا زری و پارچه‌های سیاه و سبز می‌پوشانند و با شاخه‌های گل و گیاه و شمع و چراغ و انواع گوهرها می‌آرایند (بلوکباشی، 24-25).


تعزیه‌هایی که درمیان شیعیان هندوستان و در شهرهایی مانند لکهنو، حیدرآباد، کلکته، دهلی و... به کار می‌رود، از لحاظ شکل و شمایل با تعزیه‌های رایج میان شیعیان عراق فرق دارد. این تعزیه‌ها را معمولاً از چوب خیزران و مقوا و کاغذهای الوان و به صورت خیالی از روی گنبد و بارگاه و ضریح امام حسین(ع) می‌سازند. بلندی تعزیه‌های بزرگ گاهی به 5 تا 6 متر می‌رسد. این تعزیه‌ها را با کاغذهای نقره‌ای و طلایی روکش می‌کنند و با آبنوس یا عاج و حتى نقره و کاغذهای رنگارنگ و چیزهای دیگر تزیین می‌کنند (هالیستر، همانجا؛ تریتن، 75؛ نیز نک‍‍: کول، 102-103؛ بلوکباشی، 25). برخی از مردم تعزیه‌های خود را با خوشه‌های گندم یا جو نورسیده و گل و گیاه دیگر و انواع چراغهای روشنایی می‌آرایند. مسلمانان مناطق کوهستانی هند تعزیه‌هایشان را با چوب شاخه‌های درختان کوهی می‌سازند و با برگ و گل گیاهان کوهی می‌پوشانند (جعفری، 223).

دو نوع تعزیه در شبه قارۀ هند به کار می‌رود. یکی موقت و دیگری دائم و همیشگی. تعزیه‌های همیشگی را معمولاً «ضریح» می‌نامند و در زیارتگاههایی که امام باره (ه‍ م)، تعزیه‌خانه و عاشوراخانه می‌نامند، برای زیارت مردم نگه می‌دارند. هریک از امام‌باره‌های بزرگ قدیمی، تعزیه یا ضریحی مخصوص به خود دارد (جعفری، هالیستر، همانجاها؛ نیز نک‍‍: بلوکباشی، 26). ضریحهای دائم، مظهر و نمادی از ضریح امام حسین (ع) در کربلا به‌شمار می‌آید و شیعیان هند که دور از سرزمین مقدس کربلا زندگی می‌کنند و رفتن به کربلا و زیارت مرقد امام برایشان دشوار است، این ضریحها را به نیت ضریح سالار شهیدان زیارت، و برآورده‌ شدن حاجتشان را از آنها طلب می‌کنند (یادداشت مؤلف).


هرساله در آغاز محرم، تعزیه‌های موقت را می‌سازند و در روز عاشورا آنها را با علمهایی به محلهای معروف به کربلا می‌برند (هالیستر، 172؛ لولین جونز، 203-204). در پایان مراسم ماتم روز عاشورا، یا در روز اربعین امام حسین (ع)، تعزیه‌ها را در گورستانهای اطراف کربلاها به خاک می‌سپارند، یا در چاه و یا به رودخانه و دریا می‌اندازند (تریتن، جعفری، هالیستر، همانجاها؛ احمد، 32؛ نیز نک‍‍: حکمت، 252-253؛ نقوی، 171). در برخی جاها در مسیر حرکت تعزیه از امام باره به کربلا، تعزیه‌گاههایی (مانند تعزیه‌گاه حضرت گنج) ساخته‌اند که دسته‌های حامل تعزیه در آنجاها توقف و استراحت می‌کنند (لولین جونز، 205-206).

کربلاهای محلی در هند الگویی از گورستان کربلا در جوار مزار امام‌ حسین (ع) در کشور عراق است. مقداری خاک از کربلای واقعی آورده، و در کربلاهای محلی پاشیده، و آنها را متبرک کرده‌اند. شیعیان مردگان خود را هم در این کربلاهای محلی به خاک می‌سپارند (چلکوفسکی، 55).

میرعبداللطیف‌خان شوشتری‌که در1203ق/1788م به هندوستان سفر کرده بود، گزارشی از رسم مشابه تعزیه‌گردانی در ماه محرم در میان دو گروه هندو و شیعه به تقلید و تأسی از برخی آداب و رسمهای رایج در فرهنگهای یکدیگر، در تحفةالعالم آورده است. وی دربارۀ هندوهای برخی از شهرها می‌نویسد: مردم و «اعاظم و متمولین هنود»که «بویی از مسلمانی و بانگ محمدی» نبرده‌اند، «تعزیه‌خانه‌های عالی به تکلف دارند». در ماه محرم «رخت سوگواری پوشند»و در«تمام عشره» «ترک لذات کنند» و «شبها و روزها به زبان هندی و فارسی مرثیه‌خوانی و سنگ‌زنی کنند» و «شبیه به ضرایح مقدسه از چوب یا کاغذ سازند» و «بر خاک غلطند» و«نزد آنها به سجده روند» و «طلب مطالب» کنند. «بعد از انقضای ایام عاشورا آنها را یا در رودخانه غرق کنند، یا در جایی معین دفن کنند و آن را کربلا گویند». «مسلمانان نیز در بنگاله و سایر بلاد اسلام، تقلید ایشان در آن حرکات کنند» (ص 434-435؛ برای گزارش جامعی دربارۀ انواع و اشکال تعزیه‌ها و مراسم حمل و دفن آنها مبتنی‌ بر مشاهدات و تحقیقات، نک‍‍: دائرةالمعارف...، 4/447-449).


جیمز موریه در سفرهایش به ایران در 1223-1224ق/ 1808-1809م و 1225-1230ق /1810-1815م، گزارشهایی از حمل این تابوت‌واره‌ها توسط هندیها در مراسم عزاداری محرم در تهران می‌دهد. در سفرنامۀ نخستین خود به عزاداری هندیان در روز 8 محرم و حمل ضریح آذین بستۀ کوچکی که در آن قبر امام را به نمایش گذاشته بودند، اشاره می‌کند («سفری...1»، 124) و در سفرنامۀ دوم خود در وصف مراسم عاشورای شیعیان به محملی شبیه تابوت یا ضریح مزین به گوهر و سنگهای گرانبها اشاره می‌کند که دورادور آن را با شالهای کشمیری پوشانده بودند و 8 تن مرد آن را روی شانه‌هایشان می‌کشیدند و بر سر ضریح دستاری گذاشته بودند. موریه این ضریح را «قبر پیغمبر» و دستار را مظهر عمامۀ ایشان معرفی می‌کند که احتمالاً مربوط به امام حسین (ع) بوده است («دومین...»، 180).

دربارۀ گذار آیین تعزیه‌گردانی از هندوستان به نقاط دیگر جهان، ازجمله به جزایر ترینیداد و توباگو (کشوری در جنوب دریای کارائیب)، نیز گزارشهایی داده شده است. در سالهای میان 1845 و 1917م بریتانیاییها گروهی از کارگران هندی را برای کارهای قراردادی به این جزایر بردند. این گروه هرساله مراسم عاشورا را که به آن «هُسَی» (قس: حسین) می‌گویند، در سرزمین جدیدشان برپا می‌کنند. این‌هندیان -که بیشترشان شیعه هستند- با ساختن تابوتهای بزرگ و کوچک تمثیلی به نام «تَجَه» (صورت تغییر یافتۀ «تعزیه»)، که آن را «هُسَی» هم می‌نامند، کارناوالی راه می‌اندازند و آداب دفن و در آب افکندن آنها را با مراسمی خاص برگذار می‌کنند (EI2, X/408؛ چلکوفسکی، 54 بب‍؛ برای مسلمانان ترینیداد و توباگو، نک‍‍: کتانی، 201-203؛ برای آگاهی از صورتهای دیگر این تابوت‌واره در عزاداریهای شیعیان ایران و مراسم تابوت‌گردانی، نک‍‍: بلوکباشی، سراسر کتاب؛ نیز ه‍ د، تابوت‌گردانی؛ برای مراسم ساختن تابوت تمثیلی امام حسین(ع) به نام «یادبود تابوت» و گرداندن آن در روز «سورا» (قس: عاشورا) درمیان مسلمانان اندونزی، به‌ ویژه مسلمانان جزیرۀ سوماترا، نک‍‍: شهرستانی، 362-367؛ در موضوع تابوتها، قس: «تابوت عهد» در جودائیکا، III/459 ff.؛ ERE ,I/791-793).

منابع‌

  • احمد، عزیز، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ترجمۀ نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران، 1367ش.
  • اردو دائرةالمعارف اسلامیه، لاهور، 1381ق/1962م.
  • اردو لغت، کراچی، 1977م.
  • بلوکباشی، علی، نخل‌گردانی: نمایش تمثیلی از جاودانگی حیات شهیدان، تهران، 1380ش.
  • چلکوفسکی، پیتر، «آثار سنتهای ایرانی در مراسم ماه محرم در کارائیب»، ایران‌شناسی، 1372ش، س 5، شم 1.
  • چوهدری، شاهد، فرهنگ واژه‌های فارسی در زبان اردو، تهران، 1375ش.
  • حکمت، علی‌اصغر، سرزمین هند، تهران، 1337ش.
  • دائرةالمعارف تشیع، به کوشش احمد صدر حاج سیدجوادی و دیگران، تهران، 1381ش.
  • شوشتری، عبداللطیف، تحفةالعالم، به کوشش صمد موحد، تهران، 1363ش.
  • شهرستانی، صالح، عزای حسین، قم، 1393ق.
  • لغت‌نامۀ دهخدا.
  • المنجد؛ مهذب اللغات، به کوشش حسن اکمال لکهنوی، لکهنو، 1978م.
  • نقوی، شهریار، فرهنگ اردو-فارسی، اسلام‌آباد، 1412ق/1991م.
  • Cole, J. R. I., Roots of North Indian Shī’ism in Iran and Iraq , London, 1988.
  • A Dictionary of Urdū, Classical Hindī, and English, ed. J. T. Platts, Oxford, 1982; EI1; EI2; ER; ERE.
  • Hollister, J. N., The Shi’a of India, London, 1979.
  • Jaffri, H. A., »Muharram Ceremonies in India«, Taªzieh: Ritual and Drama in Iran, ed. P. J. Chelkowski, New York, 1979.
  • Judaica ; Kettani, M. A., Muslim Minorities in the World Today, London, 1986.
  • Llewellyn-Jones, R., A Fatal Friendship, Delhi, 1985.
  • Morier, J., A Journey Through Persia, Armenia, and Asia Minor to Constantinople in the Years 1808 and 1809, London, 1812.
  • id, A Second Journey Through Persia, Armenia, and Asia Minor to Constantinople, Between the Years 1810 and 1816, London, 1818.
  • Tritton, A. S., Islam Belief and Practices; London, 1966.