حسین پژمان بختیاری
پژمان بختیاری (زاده 1279 در تهران- درگذشته 1353) شاعر معاصر ایرانی بود.
حسین پژمان بختیاری | |
---|---|
زادروز | 1279 ه.ش تهران |
مرگ | 1353 ه.ش |
ملیت | ایرانی |
پیشه | شاعر |
کتابها | منظومههای سیه روزی ، زن بیچاره ، محاکمهی یک شاعر، کویر اندیشه ، خاشاک |
زندگینامه
حسین پژمان، فرزند علی مراد امیر پنجهی بختیاری و خانم عالمتاج متخلّص به ژاله از دودمان میرزا ابو القاسم قائم مقام فراهانی بود. او علوم جدید را در مدارس تهران به پایان رسانید و به زبان فرانسوی مسلّط شد؛ آنگاه به تحصیلات قدیمه پرداخت و از محضر اساتید فن در رشته علوم ادبیات عرب کسب فیض کرد و پس از اتمام تحصیلات به استخدام وزارت پست و تلگراف درآمد و ضمن اشتغال به کار، کتابی هم در زمینه پست و تلگراف نوشت. پژمان از هیجده سالگی به نظم شعر پرداخت. اشعارش در روزنامهها و مجلّات مختلف به چاپ رسید. پژمان از شعرای توانا و خوش ذوق و تجدد خواهی است که آثارش از لطف کلام و انسجام لفظ و معنی برخوردار است. او که شاعری پر احساس و شیرین کلام و غزلسرا بود، چندین اثر ادبی دارد.
آثار
منظومهها
- «سیه روزی»
- «زن بیچاره»
- «محاکمه یک شاعر»
- «کویر اندیشه»
- «خاشاک»
کتابها
ترجمهها
- وفای زن (بنیامین کنستانف
- آتالاوژ (شاتو بریان)
اشعار
مکتب حسین (ع)
این ماه، ماه ماتم سبط پیمبر است | یا ماه سربلندی فرزند حیدر است؟ | |
شیر اوژنی [۳] که بر تن و فرق مبارکش | از زخم تیر، جوشن [۴] و از تیغ، مغفر [۵] است | |
در ظاهر ار شکسته شد آن شیر دل، منال | کز آن شکست، بادهی فتحش به ساغر است | |
سر لوح فتح نامهی او شد، شکست او | مرد حق ار شکسته شود هم، مظفّر است | |
امروز عید فتح حسین است و آل او | زاری مکن که خستهی شمشیر و خنجر است | |
او کشته گشت و ملّت اسلام زنده شد | این کشته از هزار جهان زنده، برتر است | |
او کشته نیست، زندهی اعصار و قرنهاست | کش [۶] نام نیک تا به ابد زیب دفتر است | |
مرگ از برای ماست نه در خورد او که ما | ترسان ز محشریم و وی آن سوی محشر است | |
خواری و سرشکستگی آرد قبول ظلم | او تا جهان به جاست عزیز است و سرور است | |
آن آهنین جگر که ز تصویر تیغ او | تب لرزه، مر سپاه عدو را به پیکر است | |
مظلوم نیست، خانه برانداز ظالم است | لب تشنه نیست، ساقی تسنیم [۷] و کوثر است | |
مظلوم نی، که رایت پیروزمند او | پیوسته بر بسیط زمین سایه گستر است | |
آن کس که بیسپاه زند بر سپاه خصم | دریای لشکر است، نه محتاج لشکر است | |
دیندار باش و عدل گزین باش و مرد باش | کاین مکتب گزیدهی سبط پیمبر است | |
در راه دوست تکیه، به شمشیر تیز کن | کاری که کرد شاه شهیدان، تو نیز کن |
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1152-1153.
پی نوشت
- ↑ منتخبی از اشعار سخنوران قدیم و جدید فارسی زبان، شامل دو هزار تن (1312)
- ↑ این کتاب پس از درگذشتش و با مقدمهی دکتر باستانی پاریزی به چاپ رسید.
- ↑ شیر اوژن: شیر افکن.
- ↑ جوشن: زره، جمع آن جواشن.
- ↑ مغفر: کلاهخود.
- ↑ کش: که او را.
- ↑ تسنیم: نامه چشمه در بهشت است. کوثر: اسم نهری در بهشت است. و نیز به معنی هر چیز فراوان و زیاد. شخصی جلیل القدر و پرخیر و برکت را هم میگوید.