سینه زنی
از متداول ترین مراسم سنتی عزاداری برای سیدالشهدا (ع) و سایر ائمه (ع) سینه زنی و زنجیرزنی است که همراه نوحه خوانی انجام می شود. اصل این سنت، به ویژه در میان عرب ها رواج داشت و بعدها شکل امروزی یافت. برای انجام این گونه عزاداری، نوحه های سنگین انتخاب می گردد و با دست یا زنجیر بر سینه و پشت زده می شود.
در برخی مناطق، شیوه زنجیرزنی و سینه زنی متفاوت است و با حرکات و آواهای خاصی همراه است. برای مثال در شیراز، در گذشته حرکت دسته های سوگوار در دو نوبت انجام می گرفت؛ یک نوبت قبل از ظهر و نوبت دیگر شب ها که گاهی تا نیمه شب طول می کشید. حرکت هر دسته، از مسجد محل شروع و به مسجد وکیل ختم میشد. پس از عزاداری در مسجد وکیل هم هر دسته به سمت محل های خود برمی گشتند و متفرق می شدند. جلوی هر دسته، علم ها، کتل ها و بیرق ها را می بردند و بعد، زنجیرزن ها در دو صف مقابل هم، حرکت می کردند که نفرات اول هر دو صف، ریش سفیدها و بزرگترها بودند. زنجیرهای این اشخاص از برنج یا ورشو درست میشد که از زنجیرهای معمولی پر شاخه تر بود. در وسط دسته های زنجیرزن چند نوحه خوان می خواند و دسته جواب می داد. [۱]
در تاکستان همه ساله از اول تا شب دهم ماه محرم، هر روز عصر جوانان و نوجوانان در مسجد جمع می شدند و جداگانه دسته بندی می شدند و از هر دسته یک نفر به نام علمدار یا میاندار انتخاب میشد. علمدارف علم سیاه به دست می گرفت و افراد دور او حلقه می زدند؛ به این ترتیب که هر نفر با دست چپ خود کمربند نفر سمت چپ را می گرفت و با دست راست خود سینه می زد و همه متصل به هم دایره وار با نظم و ترتیب خاصی حرکت می کردند. در حین حرکت نیز هر نفر پای راست خود را پیش پای چپ نفر سمت راست می گذاشت و به جلو می پری. علمدار در وسط با یک دست علم را می گرفت و با دست دیگر به سینه می زد و می گفت: «حسن، حسین آقام وای». سایرین نیز هماهنگ و یک صدا به سینه می زدند و به او جواب می دادند: «امام حسین آقام وای». بعد علمدار می گفت: «حسین شهید»، آنها می گفتند: «آقم شهید». بعد علمدار اشعار محتشم کاشانی را می خواند که بعد از هر بند، اهالی دست راست خود را بالا می بردند و سر و دست را با هم پایین می آوردند و دست ها را محکم به سینه می زدند و می گفتند: «حسین» ابیاتی که علمدار از «محتشم» می خواند، عبارت بودند از: [۲]
بر خاکیان ز عالم بالا صدا زدند | اول صلا به سلسله انبیا زدند | |
نوبت بر اولیا چو رسید آسمان تپید | آن ضربتی که بر سر شیر خدا زدند | |
مرغان هوا و ماهیان دریا | از بهر حسین سنگ بر سینه زدند |
در شهرستان ملایر، مراس عزاداری دهه محرم، از شب اول با نواختن طبل به آگاهی مردم می رسید. عزاداران با شنیدن صدای طبل به حسینیه ها می رفتند و پس از گرد آمدن جمعیت، مراسم عزاداری داخل حسینیه ها برگزار میشد. این مراسم تا شب پنجم محرم در محوطه حسینیه ادامه می یافت و از شب ششم محرم، عزاداری به سطح شهر کشیده میشد. [۳]
در روستای
منبع
اصغر شعاع، علی آنی زاده، رقیه حاج محمدیاری، شهرزاد دوستی، الهه شایسته رخ، محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ص 55-65.