شرحبیل بن ذی الکلاع حمیری
شرحبیلبن ذیالکلاع، از عمال بنیامیه و از جنایتکاران حادثه کربلا بود.
اولین بار که از او سخن به میان میآید هنگام جنگ صفین است که در سپاه شام علیه امیرالمؤمنین علی(ع) میجنگد.[۱]
پس از واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) در کوفه میزیست.
پس از مرگ یزید، شرحبیلبن ذیالکلاع به حمص رفت. در جنگ ” مَرجراهط“ که بین شامیان به رهبری ضحاکبن قیس فهری که به نام عبداللهبن زبیر بر آنجا مسلط شده بود،[۲] با مروانبن حکم صورت گرفت، ضحاک از نعمانبن بشیر که در حمص بود، یاری طلبید و او شرحبیل را به یاریاش فرستاد.[۳] جنگ به پیروزی مروان و قتل ضحاک و تعداد زیادی از شامیان انجامید.[۴] پس از آن به مروان پیوست و در جنگ با توابین در کنار عبیداللهبن زیاد قرار گرفت. در این جنگ بین او و حصینبن نمیر بر سر فرماندهی اختلاف و درگیری لفظی بهوجود آمد، اما بالاخره او سالار و فرمانده سواران عبیدالله شد و در جنگ دستش به خون شهدای توابین نیز آغشته شد.[۵]
توّابین برای گرفتن انتقام از قاتلان امام حسین(ع) به رهبری سلیمانبن صُرَد خُزاعی با چهار هزار سپاهی دست به قیام زدند و عبیداللهبن زیاد با سی هزار شامی به جنگ آنان رفت. در این نبرد شرحبیلبن ذیالکلاع به همراه حُصَینبن نُمَیر تَمیمی، اَدهمبن محرز باهلی، ربیعةبن مخارق غنوی و جَبَلَةبن عبدالله خَثعَمی که همه از دشمنان سرسخت اهل بیت(ع) بودند، تحت فرماندهی عبیداللهبن زیاد با نیروهای توّابین مواجه شدند. در جمادی الاولی 65 در عینالورده(رأسالعین)در ناحیه جزیره، نبردی سخت در گرفت. در این نبرد شامیان پیروز شدند.
در زمان قیام مختار ثقفی، عبیداللهبن زیاد، شرحبیل را به فرماندهی سوارهنظام خود برگزید.[۶] سرانجام در جنگ ” خازر“ در نهری نزدیک زاب از اراضی موصل، لشکر عبیدالله از ابراهیمبن مالک اشتر فرمانده سپاه مختار شکست سختی خورد. در این جنگ که روز عاشورای سال 66 هجری[۷] و به روایتی سال 67 هجری[۸] روی داد، عبیدالله و دیگر فرماندهان شام کشته شدند.
سه نفر با نامهای سفیانبن یزید ازدی، ورقاءبن عازب اسدی و عبداللهبن زهیر سلمی ادعای کشتن او را کردند.[۹] اما بنا به نقلی قاتل او ابراهیم بود.[۱۰]
ابراهیم، سر شرحبیلبن ذیالکلاع و دیگر فرماندهان را از تن جدا کرد و به سوی مختار به کوفه فرستاد و بدن آنان را سوزاند.[۱۱] مختار سر آنان را توسط فرستادهای نزد امام سجاد(ع)، محمدبن حنفیه و سایر بنیهاشم به مدینه فرستاد.[۱۲]
منبع
مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 201-203.
پی نوشت
- ↑ - وقعة صفین، ص335.
- ↑ - الطبقات الکبری، ج5، ص30؛ انساب الاشراف، ج6، ص264؛ تاریخ طبری، ج5، ص531.
- ↑ - البدایه و النهایه، ج8، ص243.
- ↑ - ر.ک : انساب الاشراف، ج6، ص276،272؛ تاریخ طبری، ج5، ص541،539،537،534.
- ↑ - رک : انساب الاشراف، ج6، ص370؛ تاریخ طبری، ج5، ص597، ج6، ص88،86؛ شذرات الذهب، ج1، ص74؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص180-181؛ تاریخ الاسلام، حوادث و وفیات 61-80 هجری، ص179؛ البدایه و النهایه، ج8، ص253.
- ↑ - تاریخ الاسلام، حوادث و وفیات 61-80 هجری، ص56؛ تجارب الامم، ج2، ص194.
- ↑ - رک : التاریخ الصغیر، ص155؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص163؛ تاریخ دمشق، ج37، ص436؛ الوافی بالوفیات، ج19، ص371.
- ↑ - رک : المعارف، ص347؛ انساب الاشراف، ج6، ص423-426؛ تاریخ طبری، ج6، ص88،86؛ التنبیه و الاشراف، ص270؛ شذرات الذهب، ج1، ص74؛ تاریخ الاسلام، حوادث و وفیات 61-80 هجری، ص179؛ البدایه و النهایه، ج8، ص282.
- ↑ - رک : انساب الاشراف، ج6، ص436؛ تاریخ طبری، ج6، ص91؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص264.
- ↑ - الفتوح، ج5، ص282.
- ↑ - رک : تاریخ خلیفة بن خیاط، ص64؛ المعارف، ص347؛ انساب الاشراف، ج6، ص423-426؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص259؛ تاریخ طبری، ج6، ص86-90؛ مروج الذهب، ج3، ص298؛ الوافی بالوفیات، ج19، ص371.
- ↑ - رک : الطبقات الکبری، ج5، ص100؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص259؛ قس ابن حبیب، المحبر، ص491؛ دینوری، الاخبار الطوال، ص295 و ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج6، ص282-283؛ مقدسی، البدء و التاریخ، ج6، ص22؛ نزد محمد بن حنفیه. مسعودی، مروج الذهب، ج3، ص298؛ نزد عبدالله بن زبیر به مکه.