علی اصغر (ع)
عبدالله (علی اصغر) فرزند خردسال امام حسین(ع)، مادرش رباب دختر إمرؤالقیس بن عُدی اوس بن جابر بن کعب بن علیم بن جناب بن کلب و مادر رباب، هند الهنود دختر ربیع بن مسعود بن مُصاد بن حصن بن کعب است. تاریخ تولد وی مشخص نیست ولی بیشتر منابع او را به هنگام شهادت صغیر و شیرخوار دانستهاند.[۱] در منابع متقدم شیعه و سنی نام او عبدالله یاد شده[۲] ولی درمنابع متأخر شیعی به علیاصغر شهرت یافته است.[۳]
امام حسین(ع) در آخرین لحظات، پیش از آنکه به میدان جنگ برود، علی اصغر را در آغوش گرفت. فردی از قبیله بنیاسد به علی اصغر تیرزد و او را به شهادت رساند.[۴] نام پرتاب کننده تیر حرملة بن کاهل اسدی ذکر شده است.[۵]
درباره سن او بسیاری از منابع تاریخی سخنی به میان نیاورده و به عناوینی همچون صبی، صغیر، طفل رضیع (شیرخوار) اکتفا شده است.[۶] بعضی از مورخان و مقتل نویسان چون فضیل بن زبیر و یعقوبی بر این باورند که این طفل در روز عاشورا به دنیا آمده است.[۷] بنا به نقل ابن سعد پسری سه ساله از حسین (ع) با تیر عقبة بن بِشر اسدی به شهادت رسید.[۸] بلعمی از مورخان قرن چهارم هجری او را یک ساله دانسته است.[۹]
اما در برابر گزارش منابع کهن درباره سن طفل شیرخوار، دیدگاهی است که سن این طفل را شش ماهه دانسته و چنان روی این دیدگاه در یکی دو قرن اخیر تبلیغ شده است که امروزه در منابر و محافل روضهخوانی، شهرت خاصی دارد و حتی در سالهای اخیر برای او جشن تولد گرفته و تولد وی را با محاسبه برگشت به شش ماه پیش از عاشورای سال 61 هجری در ده رجب سال 60 میدانند. درحالی که این گفته هیچ مدرک معتبری ندارد و تنها مأخذ آن گزارشی است که در کتاب منسوب به ابومخنف آمده و به تدریج به مآخذ معاصران راه یافته است.[۱۰]
درباره چگونگی شهادت طفل شیرخوار، منابع کهن نوعاً شهادت او را در آغوش یا در دامان امام حسین (ع) در کنار خیمهها نوشتهاند:[۱۱] آن گاه از خواهرش زینب خواست تا طفل خردسالش را به دست او بدهد. امام حسین (ع) در حالی که میکوشید کودک شیرخوار تشنهاش را که گریه میکرد، آرام کند و او را به بازوهایش فشار میداد تا آرام گیرد و از او خداحافظی کند، در این هنگام حرملة بن کاهل اسدی تیری بهسوی او پرتاب کرد. تیر به گلوی کودک نشست. خون از گلویش جوشید. امام دستهایش را با کودک مقتولش رو به آسمان بلند کرد و به درگاه خدا برای عدالت و پاداش رنجهایش دعا کرد. دستهای امام حسین (ع) پر از خون شد. خون را به آسمان پاشید و گفت: خداوندا! اگر پیروزی را از ما منع کردهای، آن را برای امری قرار ده که نیکوتر است و از این مردم ستمگر انتقام گیر[۱۲] و گفت: ” هَوَّنَ عَلَیَّ ما نَزَلَ بِهِ اِنَّهُ بِعَینِ اللهِ“ سهل است بر من هرمصیبتی که نازل شود، زیرا خداوند بر من مینگرد.[۱۳]
امام محمد باقر (ع) میفرماید: ” فَلَمْ یسْقُطْ مِنْ ذالِکَ قَطْرَةٌ اِلَیاْلاَرْضِ “ از آن خونهایی که امام حسین (ع) به آسمان پاشید، قطرهای به زمین بازنگشت.[۱۴]
آن حضرت جنازه فرزند خود را به همسرش سپرد و فرمود: بگیر فرزند خود را که از حوض کوثر سیراب گردید.[۱۵] سپس با شمشیر گوشهای از زمین را حفر کرد و علی را در آن دفن نمود.[۱۶]
در زیارت رجبیه از او نام برده شده و در زیارت ناحیه مقدسه به وی چنین سلام داده شده است: ”السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضِیعِ المَرمِی الصَّرِعِ المُتَشَحِّطِ دماً المُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ المَذبوحِ بالسَّهمِ فِی حِجرِ اَبیهِ لَعَنَ اللهُ رامِیهُ حَرمَلَةَ بنَ کاهِلٍ الاَسَدِی وَ ذَوِیهِ“ سلام بر عبدالله بن حسین، کودک شیر خوارهای که تیر خورد و به شهادت رسید. خون را از خودش دور کرد و خونش به آسمان بالا رفت. کودکی که با تیر در آغوش پدر ذبح شد. خدا قاتل او حرملة بن کاهل و همدستانش را لعنت کند.
منبع
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 462-465.
پی نوشت
- ↑ - کتاب نسب قریش، ص59؛ انساب الاشراف، ج2، ص498 ؛ تاریخ طبری، ج5، ص446، 448؛ سرّ سلسلة العلویه، ص30.
- ↑ - المحبر، ص491؛ انساب الاشراف، ج2، ص498؛ تاریخ طبری، ج5، ص446، 448؛ سرّ سلسلة العلویه، ص30؛ التنبیه و الاشراف، ص303؛ ارشاد، ج2، ص240؛ اعلام الوری، ج1، ص466؛ رجال طوسی، ص76؛ مقاتل الطالبیین، ص94؛المعجم الکبیر، ج3، ص103؛ مقتل الحسین طبرانی، ص38؛ شرح الاخبار، ج3، ص177-178؛ تاریخنامه طبری، ج3، ص710؛.
- ↑ - ر.ک. : مقتل الحسین خوارزمی، ج 2، ص37؛ مناقب آل ابیطالب، ج4، ص109؛ بحار الانوار، ج45، ص98؛ تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، ص21؛ دلائل الامامه، ص74.
- ↑ - تاریخ طبری، ج5، ص448؛ ارشاد، ج2، ص108؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص37.
- ↑ - انساب الاشراف؛ ارشاد؛ مقتل الحسین خوارزمی؛ همانجاها.
- ↑ - کتاب نسب قریش، ص59؛ مقاتل الطالبیین، ص94؛ مطالب السوؤل، ج2، ص66.
- ↑ - تسمیه من قتل مع الحسین (ع)، ص150؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص158.
- ↑ - الطبقات الکبری، ج5، ص101.
- ↑ - تاریخنامه طبری، ج2، ص710 و نیز نک : روضة الصفا، ج5، ص2256.
- ↑ - برای نمونه نک : ینابیع المودة، ج3، ص79؛ ناسخ التواریخ، ج2، ص363؛ منتخب التواریخ، ص125.
- ↑ - الفتوح ، ج5، ص115؛ سرّ سلسلة العلویه، ص30؛ الاخبار الطوال، ص258؛ ارشاد، ج2، ص240، 253؛ الطبقات الکبری, ج5, ص101؛ تاریخ طبری، ج5، ص448.
- ↑ - الطبقات الکبری، ج5، ص101؛ ارشاد، ج2، ص240، 253.
- ↑ - وقعة الطف، ص245؛ ارشاد، ج2، ص240، 253؛ تاریخ طبری، ج5، ص389، 448.
- ↑ - الفتوح، ج5، ص115؛ اللهوف، ص41 و نیز نک. : تسمیه من قتل مع الحسین (ع)، ص150؛ تاریخنامه طبری، ج2، ص710.
- ↑ - اللهوف، ص41؛ الفتوح، ج5، ص115.
- ↑ - الفتوح، ج5، ص115.