زینب فریاد فرمند

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۱ توسط Esmaeili (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | عنوان = زینب فریاد فرمند | عنوان اصلی = | برگردان...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
زینب فریاد فرمند

نویسنده آنتوان بارا
برگرداننده غلامحسین انصاری
ناشر سازمان تبلیغات اسلامی
محل نشر تهران
تاریخ نشر ۱۳۹۳
شابک‏۹۷۸-۹۶۴-۳۰۴-۶۶۰-۶
تعداد صفحات ۴۴۳
موضوع زینب(س) بنت علی
زبان فارسی
تعداد جلد ۱

زینب فریاد فرمند، نوشته آنتوان بارا نویسنده و پژوهشگر مسیحی است. ایشان نزدیک به ۲۵ سال درباره زندگانی حضرت زينب(س) تحقيق و بررسی کرده‌است تا با استفاده از منابع و اطلاعات مفید نقش وی را در حادثه عاشورا روايت كند.

درباره کتاب

کتاب زینب فریاد فرمند، همه رفتارها و موضعگیری‌های حضرت زینب(س) از دوران کودکی تا پایان عمر، چه در سطح خانواده و چه در مبارزات عقیدتی و اجتماعی را با دقت مورد بررسی قرار داده‌است، تا کمالات و شایستگی‌های اخلاقی ایشان بر همه حقجویان آشکار گردد. به اعتقاد نویسنده کتاب، شناسایی حضرت زینب(س) نباید تنها به موضعگیریٰ‌های او در حادثه کربلا خلاصه شود بلکه مانند این کتاب، می‌بایست کلیه رفتارهای وی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.

چکیده کتاب

فصل اول: آماج مصائب

زینب(س) به عبادت پروردگار و خشوع و فروتنی در پیشگاه او معروف بود و در خلق و خلقت در بالاترین درجه کمال بود. بکار بردن کلمات ملایم و روان، گزینش اصطلاحات و عبارات زیبا، یکسانی در تقسیم موضوعات، تعادل بخش‌ها، سبک بدیع و عدم استفاده از واژگان سست و نامناسب نشانه دانش و قدرت بیان کم‌نظیر اوست. همچنین دعاهای حضرت زینب(س) از لطیف‌ترین و دلنشین‌ترین دعاهاست که دلالت بر این دارد که سرچشمه آنها خانه وحی است و از قلبی پاک و زبانی منزه بیان شده‌است و نشانه شفافیت ایمان و راضی بودن او به قضا و قدر الهی و رویدادهای سخت و ناگواری است که در سراسر زندگی‌اش با آنها روبرو بوده، که در کتاب حاضر نمونه‌هایی از آن‌ها بیان شده‌اند.

اگر ایشان با برادرش، حسین(ع) به قربانگاه نمی‌رفت هیچکس از ماهیت و چگونگی حماسه خونبار عاشورا اطلاع نمی‌یافت. سیدالشهدا(ع) اطمینان داشت که حرکت مقدس او و دستاوردهای بزرگش، پس از شهادت، با مدیریت بانویی امین ادامه دارد که شایسته‌ترین فردی بود که می‌توانست وجدان بیدار شده امت اسلام را در مسیر هدفی قرار دهد که حسین(ع) خود و اهل بیت را برای رسیدن به آن قربانی نمود.

فصل دوم: عروس شهادت

یکی از ویژگی‌های زینب(س) موضعگیری‌های شجاعانه و قوت استدلال او در همه رویدادهای گوناگون بود. واکنش‌های ایشان در برابر حوادث دردناکی مانند شهادت حضرت عباس(ع) و حضرت علی‌اصغر(ع) و ... هر خواننده‌ای را دچار حیرت می‌کند که چگونه او این حوادث تلخ و ناگوار را تحمل نموده‌است. موقعیت‌های درناک، بیم و اندوه به اندازه‌ای بود که کوه‌ها نمی‌توانستند آن را تحمل کنند، ولی زینب(س) آنها را تحمل نمود. او وقتی خبر شهادت پسرانش، محمد و عون را شنید، با محزون نشان ندادن خویش، عواطف برادرش را جریحه‌دار نکرد.

بعد از نبرد کربلا و شهادت برادر، زینب(س) خاموش از زنان و کودکان رنج دیده پاسداری میٰ‌کرد و همچنان به مصیبت‌هایی می‌اندیشید که از دوران کودکیش تا به حال با او همراه بوده‌اند اما ایشان به رغم تاریکی‌هایی که او را احاطه کرده بود، بر نگرانی‌هایش چیره شد و به آینده‌ای روشن برای اسلام و طرفداران حق و عدل امیدوار شد و بر خود لازم دانست که زنده بماند تا از نهضت الهی برادر و آیین جدش دفاع نماید.

فصل سوم: بانوی قهرمان کربلا

روز یازدهم محرم، ابن سعد فرمان داد تا زنان اهل بیت را بدون پوشش و نقاب مناسب بر شتران سوار کنند. اما زینب(س) اعتراض کرده و خواست مردان از آنها دور شوند و عمرسعد پذیرفت. کاروان اسرا به راه افتاد. روز بعد کاروان به کوفه رسید. شهر را آذین بسته بودند و مردم به سبب پیروزی یزید به هم شادباش می‌گفتند. پس از ورود کاروان به داخل کوفه مردم برای تماشای اسرا گرد آمدند. زینب(س) علیه به جمعیت انبوهی که در آنجا گرد آمده بود، اشاره کرد. چنان ساکت شدند که گویی پرنده‌ای بر سرشان نشسته. زنگها از صدا افتاد. سپس با اطمینانی نبوی و شجاعتی حیدری به آنان فرمود: «ای اهل کوفه، ای مردمان فریبکار هرگز گریه‌تان را سکون مباد. سوگندهایتان را وسیله فریب دادن خود قرار داده‌اید در میان شما منشی جز لاف زدن و دشمنی وجود ندارد. پس بسیار بگریید که سزاواز گریستن هستید.»

سپس اسرا را به دارالاماره بردند. در آنجا حضرت زینب خطبه‌ای ایراد فرمود که حقانیت امام حسین(ع) بر همگان آشکار گردید. این تجلی عنایت الهی بود که زینب(س) را با برادرش به قربانگاه کربلا کشانید تا هنگام مراجعت بذر انقلاب را در نواحی مسلمان نشین بپاشد.

فصل چهارم – فریادی که انقلابی را کامل کرد

در شام سپاهیان یزید، صف کشیده و در انتظار ورود کاروان به کاخ بوند. اسیران را درحالی که با ریسمانی به هم بسته شده‌بودند، وارد سالن کردند. پس از روبرو شدن اسیران با یزد، امام سجاد(ع) با شهامت از یزید پرسید: «گمان تو به رسول خدا چیست اگر ما را به این حال ببیند؟»

یزید گفت: «خدا چهره پسر مرجانه را زشت گرداند اگر با شما خویشاوندی داشت این گونه رفتار نمی‌کرد.» یزید پنداشت که دلیل روشنی برای جنایت‌هایش اقامه کرده و نمی‌دانست که یارای مناظره با پرورش یافته دانش و بلاغت، امام سجاد(ع) و همچنین حضرت زینب(س) نیست که در خطبه‌ای تاریخی، مجلس یزید را به لرزه درآورد. اهل بیت بعد از شهادت مردانشان با خطبه‌های شورانگیز زینب(س) در زمان اسارت، به اجر شکیبایان و عزت جاودانه دست یافتند و سرزمین کویر گونه‌ای که به آن پای نهادند، به عتبات مقدسی تبدبل شد که میلیون‌ها نفر به زیارت آن می‌روند.

فصل پنجم- بانوی مقدس

سرانجام دوران اقامت اسیران اهل بیت در شام، به پایان رسید. اما بازگشت آنان از این شهر، با آمدنشان تفاوت بسیار داشت. بعد از ادای رسالت آسمانی زینب و مقابله او با شیطنت‌های یزید، دگرگونی آشکاری در فضای انسانی جامعه بوجود آمد. مروان به یزید سفارش کرد که هرچه زودتر اهل بیت را به مدینه برگرداند و این مهم به نعمان بن بشیر سپرده شد. بانوان خاندان رسالت از نگهبانان خواستند، آنان را به کربلا ببرند. زنان و کودکان پس از رسیدن به قتلگاه کربلا با ناله و شیون به طرف قبر اباعبدالله(ع) شتافتند. آنها به مدت سه روز برای حسین(ع) نوحه‌سرایی کردند و بعد کاروان به مدینه رفت. مدینه پس از شنیدن خبر ورود خانواده حسین(ع) دگرگون شد، آن روز برای مردم شهر غم‌انگیزتر از روز رحلت پیامبر(ص) بود. زینب(س) به محض ورود به مدینه به زیارت جدش رفت. سپس مقدمات برگزاری مجالس عزا برای برادرش حسین(ع) را فراهم ساخت. ایشان سرانجام بنا به اختلاف روایات در چهاردهم یا پانزدهم ماه رجب سال ۶۲ یا ۶۵ به سوی پروردگار شتافت

فصل ششم- حماسه پیروزی

در تاریخ قدیم و جدید بشریت هیچ نبردی نتوانسته‌است مانند نبرد کربلا، عواطف انسان‌ها را برانگیزد آثار بزرگ شعری که از چهارده قرن پیش در پی حماسه عاشورا و در ارتباط با حسین(ع) و زینب(س)، دو قهرمان این نبرد عقیدتی و مشخص کننده‌های کفر و ایمان به وجود آمده، اکنون نیز استمرار دارد، و رو به افزایش است. این دو شاخه پر برگ و بار درخت نبوت، الگوهایی شایسته برای بشریت هستند که موجب انس و الفت دلها می‌شوند. کربلا امتداد وسیع و پر دامنه از نبوت محمد(ص) است و بدون آن باورهای دینی رو به پژمردگی می‌رود.

زینب(س) با آگاهی از مصیبت‌هایی که در انتظارش بود، به خوبی پذیرفت که در کنار برادرش باشد. مریم نیز بعنوان فرزند مرد شایسته‌ای چون عمران و خواهر هارون با اینکه از تکذیب مردم و نسبت دادن او به زناکاری نگران بود، اما نقش خود را به عنوان کنیز خدا با خرسندی قبول کرد و سر بر فرمان او نهاد. زینب(س) و مریم(ع) شباهت زیادی به هم دارند. به زینب(س) لقب مادر مصیبت‌ها و به مریم(ع) لقب مادر رنج‌ها داده‌اند. آسمان هنگام ترسیم سرنوشت آنها، رنج‌هایی را که آنان در راه انجام وظایفشان می‌بایست تحمل کنند را یکسان قرار داد. همانطور که عقیله(س) کوفیان را به سبب یاری نکردن امام حسین(ع) سرزنش کرد، مریم نیز با اظهار تاسف شدید از خیانت یاران فرزندش گفت: «دوستان پسرم که خود را برادر او می‌پنداشتند خیانکار و سنگدل بودند.»

این دو بانوی بزرگوار همواره در انتظار سر زدن آفتاب ایمان مطلق در دلها بودند و نشانه‌های آن را در می‌یافتند.

منبع