گریز
گریز زدن:گفتارى را منتهى به موضوع دیگر کردن،مطلبى را به مطلب دیگر پیوستن با تناسب،چنانکه روضهخوانان از حکایتى به واقعۀ کربلا یا یکى از شهدا روند. [۱]
واعظان و روضهخوانان،به تناسب بحث و گفتارى که دارند،مرثیۀ خاصّى از کربلا را مىخوانند یا به مصیبت خاصّى از مصائب چهارده معصوم مىپردازند.مثلا اگر موضوع سخن دربارۀ جوان یا کودک باشد،مصیبت على اکبر یا على اصغر را مىخوانند و از مراسم دفن با شکوه کسى،به بىغسل و بىکفن و دفن ماندن پیکر سید الشهدا در کربلا منتقل مىشوند.این انتقال از موضوع یا حادثۀ خاص به واقعۀ کربلا و امام حسین یا یکى دیگر از شهدا«گریز زدن»نام دارد.در حرکتهاى حماسى و انقلابى نیز بصورتى دیگر گریز به صحراى کربلا زده مىشود و یاد آن حادثه،سرمایۀ الهام مىگردد.«بخاطر نشر شهادت و فلسفۀ شهیدان است که شیعه،به بهانۀ مرگ برادر و عمو و دایى و پسر خاله و پسر عمّه...
یاران و خویشاوندان را گرد مىکرده و یکباره به کربلا گریز مىزدهاند و از حسین و شهیدان شیعه مىگفتهاند.» [۲]
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 381.