سید محمود توحیدى (ارفع کرمانی)
سید محمود توحیدى (زاده 1322 در کرمان- درگذشته 1379) شاعر معاصر ایرانی بود.
زندگینامه
محمود توحیدی، متخلص به «ارفع کرمانی»، دوره ابتدایی و متوسطه را در کرمان و تحصیلات عالی را در دانشگاه فردوسی مشهد در رشته زبان و ادبیات فارسی به پایان رساند؛ سپس در وزارت آموزش و پرورش به خدمت پرداخت. او مدتی با مطبوعات همکاری نمود و همچنین در مسابقاتی که دانشگاه فردوسی مشهد بین سالهای 1350-1354 در رشتههای ادبی برگزار شد، چهار سال متوالی در رشتههای مقاله نویسی، داستان نویسی و نمایشنامه نویسی مقام اول را کسب کرد. او دبیر بازنشسته آموزش و پرورش کرمان بود و بیشتر اوقات خود را صرف تحقیق و مطالعه و اشاعه عرفان و تصوف مینمود.[۱]
آثار
ارفع از شاعران چیرهطبع و خوش اسلوب معاصر شهر کرمان به شمار میآمد که هم در معانی عرفانی و هم در مضامین دیگر مهارت داشت. او همان قدر که به زیبایى کلام اهمیت مىداد، به محتوى و معانى اهمیت میداد. در شعر او، همراهی سبک شخصىاش با تجربههاى گذشته، دغدغههاى زمانۀ نو و نظر به آفاق شعر معاصر حرف اوّل را مىزند، همچنین واژگان و فضاى نمادین اشعار او به بسیارى از غزلها، خاصیّتى «فرا زمانى» بخشیده و چاشنى عشق و عرفان در این میان بر غناى محتوایى اشعار او افزوده است.
کتابها
اشعار
سر خیل عشّاق
مهتاب دیشب رنگ و بویى آشنا داشت | سُکر دعا، شوق لقا، عطر خدا داشت | |
آرام همچون خلسه در دامانِ اشراق | سیر و سلوکى تند، اما بىصدا داشت | |
مهتاب دیشب حرف از خورشید مىزد | گویا خبر از کهکشان نینوا داشت | |
گفتم: چه آمد بر سرِ سرخیل عشاق؟ | گفتا: بپرس از نیزه، پرسیدم، حیا داشت! | |
گفتم: تبسّم زد گلوى غنچه بر خون | گفتا: شقایق راز آن را بر ملا داشت | |
گفتم: به نخل تشنه بر دریا، چه آمد؟ | گفتا: عطش بر همتش صد مرحبا داشت | |
آبى که میراب از کنار لب به شط ریخت | یک شط نشان از مردى و جود و سخا داشت | |
گفتم: گلى افتاده زیر بوتهاى خار | گفتا: به یادت هست روزى جا کجا داشت؟ | |
گفتم: سرى بر نیزه رو بر کاروان کرد | گفتا: یتیمى دادِ «انْظُرْ یا ابا» داشت | |
گفتم: چرا خون مىچکید از چوب محمل؟ | سر کوفت بر دیوار و از گفتن ابا داشت | |
مهتاب دیشب تا طلوع صبح «ارفع»! | واکربلا! واکربلا! واکربلا داشت [۳] |
منابع
- محمد علی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا، زمزم هدایت، ج1، ص 560-562.
- وب سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران
پی نوشت
- ↑ وبلاگ دف و موسیقی سنتی
- ↑ مجموعۀ شعرى ارفع کرمانى، که چاپ اول آن با عنوان «در شهر قصه هیچ عجیبى عجیب نیست» در سال 1378 منتشر شده است.
- ↑ همان، ص 158 و 159.