هانی بن ثبیت حضرمی
هانیبن ثبیت حضرمی، یکی از سربازان و نیروهای تحت امر عمربن سعد بود که در کربلا حضور داشت. او از جنایتکاران حادثه کربلا است. او علاوه بر اینکه قاتل دو برادر عباسبن علی(ع)، عبدالله و جعفر و همچنین قاتل عبداللهبن عمیر کلبی و محمدبن ابیسعید نواده عقیلبن ابیطالب بود، جزء ده تنی بود که داوطلبانه بر بدن پر از جراحت امام حسین(ع) به طوری اسب تاختند که استخوانهای سینه مبارکش را در هم شکستند.
عبداللهبن عُمَیرکلبی پس از کشتن یسار غلام زیادبن عبید و سالم غلام عبیداللهبن زیاد به خیمه برگشت و پس از سخنانی با همسرش بار دیگر به میدان شتافت و کارزاری سخت نمود و پس از به هلاکت نمودن چند نفر در اثر حمله گروهی از سپاه پسر سعد بر خاک افتاد و شهید شد. قاتل او هانیبن ثبیت حضرمی و بکیربن حی تمیمی بود.[۱]
عباسبن علی(ع) که مادرش فاطمه(امّالبنین)دختر حزامبن خالد از قبیله بنیکلاب بود، به برادرانش گفت: ” اینک وارد کارزار شوید و مخلصانه در راه یاری دین خدا با دشمنان او نبرد کنید.“
برادران یکی بعد از دیگری به میدان رفتند. ابتدا عبدالله به به میدان شتافت و در حالیکه رجز میخواند، میجنگید. او پس از نبردی سخت و از پای درآوردن تنی چند بالاخره با هانیبن ثبیت حضرمی به مبارزه پرداخت و با دو ضربت که در میانشان رد و بدل شد، به دست هانی به شهادت رسید. هانی سر او را از تن جدا نمود. برخی نوشتهاند با نیزه خولیبن یزید اصبحی و به دست مردی از بنیتمیم و پس از زخمهای فراوان به شهادت رسید.[۲]
پس از او جعفر، به میدان شتافت و در حالی که رجز میخواند، جنگید. او نیز پس از نبردی سخت، با تیر خولیبن یزید اصبحی که به پیشانی یا چشمش اصابت کرد، از پا درآمد و هانیبن ثُبَیت حضرمی سر او را نیز از تن جدا کرد.[۳]
در زیارت ناحیه مقدسه نام قاتل دو برادر، هانیبن ثبیت حضرمی ذکر شده و بر او لعنت فرستاده شده است.
نحوه شهادت محمدبن ابیسعید نیز بنا به نقل منابع چنین آمده است: امام چون شیر میغرید و ناجوانمردان سپاه اموی را به خاک هلاکت میافکند. در این هنگام از سراپرده امام، کودکی بیرون آمد که دو گوشواره در گوش داشت و از وحشت و حیرت به جانب چپ و راست مینگریست و گوشوارههایش میلرزید. هانیبن ثبیت حضرمی بر او حمله برد و او را شهید کرد.[۴]
بنا به نقل دیگر لقیطبن ایاس جهنی بهوسیله تیری که به جانبش پرتاب کرد، او را مجروح و هانیبن ثبیت حضرمی با شمشیر او را شهید کرد.[۵]
بنا به نقلی او قاتل عبداللهبن حسن(ع) هم بوده است.[۶]
پس از شهادت امام حسین(ع) در کوفه میزیست. بنا به نقل ابوهذیل سکونی در روزگار خالدبن عبدالله او که پیری فرتوت بود و در انجمن حضرمیان نشسته بود، میگفت: من از جمله کسانی بودم که در موقع کشته شدن حسینبن علی حضور داشتم و جزء گروه ده نفره اسب سوارانی بودم که بر پیکر او اسب تاراندم.[۷]
اگر چنین چیزی صحت داشته باشد پس او به دست مختار کشته نشده است، در حالیکه مختار هر ده تن را به مجازات رساند.
منبع
مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 267-269.
پی نوشت
- ↑ - انساب الاشراف، ج3، ص194؛ تاریخ طبری، ج5، ص436؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص68-69؛ نهایة الارب، ج7، ص187؛ تنقیح المقال، ج2، ص201؛ بحار الانوار، ج44، ص320، ج45، ص17؛ انصار الحسین (ع)، ص84.
- ↑ - ر.ک : الطبقات الکبری، ج5، ص475؛ الاخبار الطوال، ص257؛ تاریخ طبری، ج5، ص449؛ مروج الذهب، ج3، ص63؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص76؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص28؛ انصار الحسین، ص145-146.
- ↑ - ر.ک : الطبقات الکبری، ج5، ص475؛ الاخبار الطوال، ص257؛ تاریخ طبری، ج5، ص449؛ ارشاد، ج2، ص113؛ الفهرست طوسی، ص72؛ مروج الذهب، ج3، ص63؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص76؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص28؛ اعیان الشیعه، ج4، ص129؛ تنقیح المقال، ج1، ص219؛ نقد الرجال، ص71؛ اقبال الاعمال، ج3، ص78؛ انصار الحسین (ع)، ص146؛ منتهی الآمال، ج1، ص382؛ انصار الحسین، ص145-146.
- ↑ - تاریخ طبری، ج5، ص469؛ مقاتل الطالبیین، ص92؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص76؛ البدایه و النهایه، ج8، ص186؛
- ↑ - برای تفصیل بیشتر ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص469؛ مقاتل الطالبیین، ص92؛ رجال طوسی، ص80؛ 151؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص76؛ البدایه و النهایه، ج8، ص186؛ ابصار العین فی انصار الحسین، ص91؛ اعیان الشیعه، ج3، ص293؛ وسیله الدارین، ص232؛ تنقیح المقال، ج2، ص60؛ انصار الحسین، ص 151
- ↑ - الطبقات الکبری، ج5، ص476؛ تاریخ طبری، ج5، ص468؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص92.
- ↑ - تاریخ طبری، ج5، ص449؛ البدایه و النهایه، ج8، ص186.