اصحاب امام حسین (ع)

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۵۴ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (Admin صفحهٔ اصحاب امام حسین «ع» را به اصحاب امام حسین (ع) منتقل کرد)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

اصحاب شهادت طلب و با وفاى سید الشهدا«ع»،نمونۀ بارز آگاهى،ایمان،شجاعت و فداکارى بودند و فضیلت آنان بیش از آن است که در این مختصر بگنجد.روایاتى در فضیلت یاران امام وارد شده است. [۱] خصوصیات آنان نیز در برخى کتب آمده است. [۲]

مرورى بر زیارتنامه‌هاى شهداى کربلا،فضیلتهایى چون وفاى به عهد،بذل جان در نصرت حجت خدا،وفادارى به امام و...را یادآور مى‌شود.ویژگیهاى افراد جبهۀ حسینى به تعبیر یکى از پژوهشگران چنین است:

1-اطاعت محض و عاشقانه 2-هماهنگى کامل با رهبرى(تا جایى که بدون اجازه نمى‌جنگیدند)3- خطرپذیرى و شهادت طلبى 4-شجاعت ویژه 5-صبّاریت و مقاومت جاودانه 6- سازش‌ناپذیرى 7-جدیّت،قاطعیّت و عزم راسخ 8-خدابین و خدا خواه 9-از همه چیز بریده و به خدا پیوسته 10-دقیق،منظّم،منضبط 11-نهایت رشد و کمال، صلاح(سیاسى،فرهنگى)12-الگوى عملى دفاع و مقاومت(لکم فىّ اسوة) 13-باوفاترین و پایبندترین یاران بر پیمان 14-آزادگى(هیهات منّا الذلّة)15-فرماندهى ویژه،مدیریّت نمونه 16-غناى روحى از ما سوى اللّه(انطلقوا جمیعا)17-شرکت در میدانهاى جنگ سیاسى،فرهنگى،اقتصادى،نظامى در طفولیّت و سنین پایین 18-«کلّ» بینى نه«جزء»بینى(کلّ یوم عاشورا...مثلى لا یبایع مثله)19-سازندۀ حرکتهاى تاریخساز 20-مقاومت و مبارزۀ نابرابر در تنهایى 21-یقین و بصیرت کامل، شک‌شکن 22-پافشارى و استقامت در حق با اقلیّت،در برابر اکثریّت مخالف(لا تستوحشوا فى طریق الهدى لقلّة اهله)23-نقش زن در سرنوشت مبارزات سیاسى،فرهنگى بشریت 24-سپر دین بودن،نه دین سپرى 25-اصالت با جهاد اکبر 26-ساختار روحى و جسمى مناسب و هماهنگ با استراتژى عاشورا. [۳]

آنان که در رکاب سید الشهدا به فیض شهادت رسیدند،جمعى از بنى هاشم بودند، جمعى از مدینه با آن حضرت آمده بودند،برخى در مکّه و طول راه به وى پیوستند،برخى هم از کوفه توانستند به جمع آن حماسه‌سازان شهید بپیوندند.کسانى هم در راه نهضت حسینى،پیش از عاشورا شهید شدند که آنان نیز جزء اصحاب او به شمار مى‌آیند.تعداد 6 نفر از یاران امام که در کوفه شهید شدند،عبارتند از:عبد الأعلى بن یزید کلبى،عبد الله بن بقطر،عمارة بن صلخب،قیس بن مسهر صیداوى،مسلم بن عقیل و هانى بن عروه.

شهداى بنى هاشم:تعداد 17 نفر از شهداى کربلا که شهادتشان اجماعى است،عبارتند از:

على بن الحسین الأکبر،عباس بن على بن ابى طالب،عبد اللّه بن على بن ابى طالب،جعفر بن على بن ابى طالب،عثمان بن على بن ابى طالب،محمد بن على بن ابى طالب،عبد الله بن حسین بن على،ابو بکر بن حسن بن على،قاسم بن حسن بن على،عبد الله بن حسن بن على، عون بن عبد الله بن جعفر،محمد بن عبد الله بن جعفر،جعفر بن عقیل،عبد الرحمن بن عقیل، عبد الله بن مسلم بن عقیل،عبد الله بن عقیل،محمد بن ابى سعید بن عقیل. [۴] نام ده نفر دیگر نیز نقل شده که البته یقینى نیست،آنان عبارتند از:ابو بکر بن على بن ابى طالب،عبید الله بن عبد الله بن جعفر،محمد بن مسلم بن عقیل،عبد الله بن على بن ابى طالب،عمر بن على بن ابى طالب،ابراهیم بن على بن ابى طالب،عمر بن حسن بن على،محمد بن عقیل و جعفر بن محمد بن عقیل. [۵]

شهداى دیگر:نام کسانى غیر از بنى هاشم که در کربلا در رکاب امام حسین«ع»به شهادت رسیدند و توضیح مختصرى دربارۀ هر یک،در جاى مناسب هر کدام در این کتاب(به ترتیب الفبا)آمده است.در اینجا فهرستى از همۀ آنان را یکجا بر اساس نقل کتاب «انصار الحسین»مى‌آوریم.

شهداى دیگر:نام کسانى غیر از بنى هاشم که در کربلا در رکاب امام حسین«ع»به شهادت رسیدند و توضیح مختصرى دربارۀ هر یک،در جاى مناسب هر کدام در این کتاب(به ترتیب الفبا)آمده است.در اینجا فهرستى از همۀ آنان را یکجا بر اساس نقل کتاب «انصار الحسین»مى‌آوریم.

در کتاب یاد شده،دو جدول نام است.یکى نامهایى که در زیارت ناحیۀ مقدسه و نیز در منابع دیگرى همچون رجال شیخ،یا رجال طبرى آمده است.این جدول که نام 82 نفر را در بردارد چنین است:اسلم ترکى،انس بن حارث کاهلى،انیس بن معقل اصبحى، امّ وهب،بریر بن خضیر،بشیر بن عمر حضرمى،جابر بن حارث سلمانى،جبلّة بن على شیبانى،جنادة بن حارث انصارى،جندب بن حجیر خولانى،جون مولى ابو ذر غفارى، جوین بن مالک ضبعى،حبیب بن مظاهر،حجّاج بن مسروق،حرّ بن یزید ریاحى، حلاس بن عمرو راسبى،حنظلة بن اسعد شبامى،خالد بن عمرو بن خالد،زاهر مولى عمرو بن حمق خزاعى،زهیر بن بشر خثعمى،زهیر بن قین بجلى،زید بن معقل جعفى، سالم مولى بنى المدینه کلبى،سالم مولى عامر بن مسلم عبدى،سعد بن حنظلۀ تمیمى، سعد بن عبد الله،سعید بن عبد الله،سوار بن منعم بن حابس،سوید بن عمرو خثعمى، سیف بن حارث بن سریع جابرى،سیف بن مالک عبدى،حبیب بن عبد الله نهشلى،شوذب مولى شاکر،ضرغامة بن مالک،عابس بن ابى شبیب شاکرى،عامر بن حسان بن شریح، عامر بن مسلم،عبد الرحمن بن عبد الرحمن بن عبد الله ارحبى،عبد الرحمن بن عبد ربّه انصارى،عبد الرحمن بن عبد الله بن یزید عبدى،عبید الله بن یزید عبدى،عمران بن کعب، عمار بن ابى سلامه،عمار بن حسان،عمرو بن جناده،عمر بن جندب،عمرو بن خالد ازدى، عمر بن خالد صیداوى،عمرو بن عبد الله جندعى،عمرو بن ضبیعه،عمرو بن قرضه،عمر بن قرضه،عمر بن عبد الله ابو ثمامۀ صائدى،عمرو بن مطاع،عمیر بن عبد الله مذحجى،قارب مولى الحسین«ع»،قاسط بن زهیر،قاسم بن حبیب،قرّة بن ابى قرۀ غفارى،قعنب بن عمر، کردوس بن زهیر،کنانة بن عتیق،مالک بن عبد بن سریع،مجمع بن عبد الله عائذى، مسعود بن حجّاج و پسرش،مسلم بن عوسجه،مسلم بن کثیر،منجح مولى الحسین«ع»، نافع بن هلال،نعمان بن عمرو،نعیم بن عجلان،وهب بن عبد الله،یحیى بن سلیم،یزید بن حصین همدانى،یزید بن زیاد کندى،یزید بن نبیط.

جدول دوم،اسامى کسانى است که در منابع متأخّرترى مانند زیارت رجبیّه،«مناقب» ابن شهر آشوب،«مثیر الأحزان»یا«لهوف»آمده است که عبارتند از:(29 نفر)ابراهیم بن حصین،ابو عمرو نهشلى،حماد بن حماد،حنظلة بن عمرو شیبانى،رمیث بن عمرو،زائد بن مهاجر،زهیر بن سائب،زهیر بن سلیمان،زهیر بن سلیم ازدى،سلمان بن مضارب، سلیمان بن سلیمان ازدى،سلیمان بن عون،سلیمان بن کثیر،عامر بن جلیده(یا:خلیده)، عامر بن مالک،عبد الرحمن بن یزید،عثمان بن فروه،عمر بن کناد،عبد الله بن ابى بکر، عبد الله بن عروه،غیلان بن عبد الرحمن،قاسم بن حارث،قیس بن عبد الله،مالک بن دودان، مسلم بن کناد،مسلم مولى عامر بن مسلم،منیع بن زیاد،نعمان بن عمرو،یزید بن مهاجر جعفى.

از نظر سن و سال،تعدادى از این شهدا جوان بودند.نام این جوانان شهید در رکاب حسین«ع»از بنى هاشم و دیگران اینهاست:على اکبر،عباس بن على،قاسم،عون بن على، عبد الله بن مسلم،عون و محمد(پسران زینب کبرى)،وهب،عمرو بن قرظه،بکیر بن حرّ، عبد الله بن عمیر،نافع بن هلال،سیف بن حارث،اسلم،عمرو بن جناده،مالک بن عبد و...

ستایش عظیمى را که سید الشهدا«ع»شب عاشورا از یاران خویش کرد،نام آنان را جاویدان و مقامشان را جلوه‌گر ساخت.آنجا که فرمود:من اصحابى شایسته‌تر و بهتر از یاران خود نمى‌شناسم«فانّى لا اعلم اصحابا اولى و لا خیرا من اصحابى و لا اهل بیت ابرّ و لا اوصل من اهل بیتى،فجزاکم اللّه عنّى جمیعا خیرا». [۶] در زیارت ناحیۀ مقدسه هم امام زمان«ع»به آنان اینگونه سلام داده است:«السلام علیکم یا خیر انصار...».

در توصیف آن شیر مردان عارف،بسیار سخن مى‌توان گفت.از زبان دشمن هم مى‌توان حقایق را شناخت.به مردى که روز عاشورا همراه عمر سعد در کربلا شرکت داشته،گفتند:واى بر تو!آیا ذریّۀ رسول خدا«ص»را کشتید؟گفت:...اگر تو شاهد چیزى بودى که ما دیدیم،تو هم همچون ما مى‌کردى.گروهى بر ما تاختند که دستهاشان بر قبضۀ شمشیرها بود،همچون شیران خشمگین،سواران را از چپ و راست درهم‌مى‌نوردیدند و خویش را به کام مرگ مى‌افکندند.نه امان مى‌پذیرفتند،نه علاقۀ به مال داشتند و نه چیزى مى‌توانست مانع ورودشان بر برکه‌هاى مرگ گردد!اگر اندکى از آنان دست برمى‌داشتیم،جان همۀ سپاه را مى‌گرفتند.اى بى‌مادر،پس مى‌خواستى چه کنیم؟!... [۷] براى آشنایى با برخى فضایل آنان،که حواریّین امام حسین«ع»بودند،رجوع کنید به«منتخب التواریخ»،ص 245 تا 255 که بیست و شش فضیلت براى آنان برشمرده است،از جمله:

رضایت از خدا،باوفاترین اصحاب،ثبت بودن نامشان در لوح محفوظ،برتر بودن مقامشان از همۀ شهدا،همّت والا با عدّۀ کم،توفیق بازگشت به دنیا در عصر رجعت، معروف بودنشان در آسمانها،شوق شهادت در رکاب امام حسین«ع»،یاران واقعى دین خدا،وارستگى و زهد و عبادت،دفن در سرزمین مقدّس کربلا و....همین فضیلتهاست که آنان را محبوب دلها ساخته و در دنیا و آخرت،مورد غبطۀ جهانیانند.قبر شهداى کربلا همه یکجا در حرم سید الشهدا«ع»است.

در راه دوست کشته شدن آرزوى ماست ... دشمن اگر چه تشنه به خون گلوى ماست

گردیم دور یار،چو پروانه گِرد شمع ... چون سوختن در آتش عشق آرزوى ماست

از جان گذشته‌ایم و به جانان رسیده‌ایم ... در راه وصل،این تن خاکى عدوى ماست

خاموش گشته‌ایم و فراموش کى شویم ... بس این قدر که در همه جا گفتگوى ماست

ما را طواف کعبه بجز دور یار نیست ... کز هر طرف رویم،خدا روبروى ماست


جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 49-53.

  1. از جمله در سفینة البحار،ج 2،ص 11.
  2. ر.ک:انصار الحسین،الدوافع الذاتیة لأنصار الحسین،ابصار العین فى انصار الحسین،فرسان الهیجاء،عنصر شجاعت،اسوه‌هاى جاوید،مقاتل الطالبیّین،موسوعة المصطفى و العترة،ج 6،ص 201 و....
  3. جزوۀ«تشکیلات توحیدى عاشورا»،فاطمى پناه،ص 23.
  4. انصار الحسین،محمد مهدى شمس الدین،ص 111.
  5. همان،ص 117،دربارۀ شهداى عاشورا،از جمله ر.ک:مجلۀ«تراثنا»،شمارۀ 2،مقالۀ«تسمیة من قتل مع الحسین».
  6. مقتل خوارزمى،ج 1،ص 246؛لهوف،ص 79.
  7. شرح نهج البلاغه،ابن ابى الحدید،ج 3،ص 263.