نوروزعلی فرزند محمّد باقر

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۴۲ توسط Rahdar (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

نوروزعلی فرزند محمّد باقر (12 ه. ق- ه. ق) تاریخ نگار و عالم شیعی ایرانی قرن سیزدهم و اوایل چهاردهم هجری قمری است.

بسطامی
نام اصلی نوروزعلی
زادروز سال ۱۲۳۷ ه. ق
مرگ سال ۱۳۰۹ ه. ق
جایگاه خاکسپاری گورستان قتلگاه پشت سر امین‌الدّین طبرسی
نام(های)
دیگر
فاضل بسطامی
کتاب‌ها «امواج البکاء»، «البداء»، «التحفةالحسینیه» و «سفینةالنجاة»

زندگینامه

نوروزعلی فرزند محمّدباقر واعظ معروف به فاضل بسطامی به سال ۱۲۳۷ ه. ق متولد شد. او در مشهد مجاور آستان قدس رضوی نزد استادانی درس خواند. بسطامی با اینکه فقیه اصولی بود، در فقه و اصول چندان شهرتی نیافت اما در حدیث از استادان روزگار خویش بود و در تاریخ نیز تتبع فراوان می‌کرد.

منابع، وی را به داشتن فضل بسیار، پرهیزکاری و خوش‌خویی ستوده‌اند. وی به سال ۱۳۰۹ ه. ق درگذشت.[۱] پس از مرگ پیکرش را در گورستان قتلگاه پشت سرِ امین‌الدّین طبرسی به خاک سپردند.

آثار

آثار فاضل بسطامی عبارتند از:

  • «امواج البکاء» به فارسی، درباره‌ی دفعات گریه‌های امام حسین(ع) در کربلا و علت‌های آن که در ۱۵ مجلس مرتب گردیده‌است
  • «البداء»
  • «التحفةالحسینیه» درباره‌ی وقایع کربلا و اسرار شهادت امام حسین(ع) و یارانش که بسطامی در محرم ۱۲۷۱ ه. ق گزیده‌ای از این اثر را فراهم کرد و آن را «الوجیزه» نامید
  • «سفینةالنجاة» در شرح منظومه‌ی سیّدمهدی بحرالعلوم و ....

اشعار

تنی گشت فرسوده از نوک تیر که دوش نبی بود او را سریر
خدنگ خطا، سینه‌ای را درید که زان سینه شد نور سینا پدید
به آن سینه چون تیر دمساز شد سر تیر با عرش همراز شد
ز تیر ستم، سینه‌ای شد فکار که بُد مخزن سرّ پروردگار
کشیدی چو تیر از تن خویش، شاه‌ پر از خون شدی پیکر مهر و ماه
ز بس زخم کاری، تنش شد ز کار نبی را دل از درد شد سوگوار
جوانی که در این کسا داشت جای‌ که بُد پنجمین حجّت آن کسای
چو تنها در آن دشت بی‌یار ماند بر آن قوم، آیات تطهیر خواند
که ماییم ز اهل کسای رسول‌ نموده است این آیه بر ما نزول
منم پنجمین حجّت آن کسا به بالای من شد امامت رسا
منم پنجمین فردِ آن پنج تن‌ که کردند در آن کسا انجمن
شنیدم که در وقت ذبح عظیم‌ ز غیرت، بُدش چشم حق بین دو نیم
یکی جانب خیمه‌ی با شکوه‌ یکی سویِ آمد شدِ آن گروه
نه بر جهاد، امام انام طاقت داشت‌ نه ذو الجناح دگر تاب استقامت داشت
فتاد پرتو خورشید آسمان به زمین‌ غبار غم ز زمین رفت بر سپهر برین
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد [۲]

منابع

پی نوشت

  1. اعیان‌الشیعه؛ ج ۳، ص ۵۶۷- ۵۶۹.
  2. سفینة النجاة.